سوره غافر
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ حمٓ
1به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ حم
تَنزِيلُ ٱلۡكِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡعَلِيمِ
2اين كتاب نازل شده از سوى خداى تواناى شكستناپذير وداناست؛
غَافِرِ ٱلذَّنۢبِ وَ قَابِلِ ٱلتَّوۡبِ شَدِيدِ ٱلۡعِقَابِ ذِي ٱلطَّوۡلِ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ إِلَيۡهِ ٱلۡمَصِيرُ
3كه آمرزنده گناه و پذيرنده توبه [و] سخت كيفر و صاحب نعمت فراوان است. هيچ معبودى جز او نيست. بازگشت فقط به سوى اوست.
مَا يُجَٰدِلُ فِيٓ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَا يَغۡرُرۡكَ تَقَلُّبُهُمۡ فِي ٱلۡبِلَٰدِ
4تنها كافران در آيات خدا مجادله و ستيزه مىكنند [اينان را هيچ شأن و اعتبارى نيست]؛ پس مبادا رفت و آمدشان در شهرها [به خاطر قدرت نمايى، تجارت و ثروتمند شدنشان] تو را بفريبد.
كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَ ٱلۡأَحۡزَابُ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ وَ هَمَّتۡ كُلُّ أُمَّةِۢ بِرَسُولِهِمۡ لِيَأۡخُذُوهُ وَ جَٰدَلُواْ بِٱلۡبَٰطِلِ لِيُدۡحِضُواْ بِهِ ٱلۡحَقَّ فَأَخَذۡتُهُمۡ فَكَيۡفَ كَانَ عِقَابِ
5پيش از آنان قوم نوح و اقوامى كه بعد از آنان بودند [پيامبرانشان را] تكذيب كردند، و هر امتى آهنگ پيامبر خود كردند تا او را دستگير كنند [و از ابلاغ دين بازش دارند، يا از وطن بيرونش نمايند، يا او را بكشند] و با توسل به باطل براى نابود كردن حق و از ميان بردن آن مجادله و ستيزه كردند، پس من هم آنان را [به عذاب] گرفتم، پس [بنگر كه] عذاب من چگونه بود.
وَ كَذَٰلِكَ حَقَّتۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ
6اينگونه فرمان پروردگارت بر كافران محقق و ثابت شد كه آنان اهل آتشاند.
ٱلَّذِينَ يَحۡمِلُونَ ٱلۡعَرۡشَ وَ مَنۡ حَوۡلَهُۥ يُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَ يُؤۡمِنُونَ بِهِۦ وَ يَسۡتَغۡفِرُونَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَا وَسِعۡتَ كُلَّ شَيۡءٖ رَّحۡمَةٗ وَ عِلۡمٗا فَٱغۡفِرۡ لِلَّذِينَ تَابُواْ وَ ٱتَّبَعُواْ سَبِيلَكَ وَ قِهِمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِيمِ
7فرشتگانى كه عرش را حمل مىكنند و آنان كه پيرامون آن هستند، همراه سپاس و ستايش، پروردگارشان را تسبيح مىگويند و به او ايمان دارند و براى اهل ايمان آمرزش مىطلبند، [و مىگويند:] پروردگارا! از روى رحمت و دانش همه چيز را فرا گرفتهاى، پس آنان را كه توبه كردهاند و راه تو را پيروى نمودهاند بيامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگه دار.
رَبَّنَا وَ أَدۡخِلۡهُمۡ جَنَّٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِي وَعَدتَّهُمۡ وَ مَن صَلَحَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَ أَزۡوَٰجِهِمۡ وَ ذُرِّيَّٰتِهِمۡ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ
8پروردگارا! و آنان را در بهشتهاى جاودانى كه به آنان و به شايستگان از پدران و همسران و فرزندانشان وعده دادهاى در آور؛ يقينا تو تواناى شكستناپذير و حكيمى؛
وَ قِهِمُ ٱلسَّئَِّاتِ وَ مَن تَقِ ٱلسَّئَِّاتِ يَوۡمَئِذٖ فَقَدۡ رَحِمۡتَهُۥ وَ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ
9و آنان را از عقوبتها نگه دار، و هر كه را در آن روز از عقوبتها نگه دارى بىترديد او را مورد رحمت قرار دادهاى؛ و اين همان كاميابى بزرگ است.
إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يُنَادَوۡنَ لَمَقۡتُ ٱللَّهِ أَكۡبَرُ مِن مَّقۡتِكُمۡ أَنفُسَكُمۡ إِذۡ تُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلۡإِيمَٰنِ فَتَكۡفُرُونَ
10كافران را [پس از ورود به دوزخ] ندا مىدهند: مسلما دشمنى و خشم خدا نسبت به شما از دشمنى و خشم خودتان درباره خودتان بيشتر است؛ زيرا دعوت به ايمان مىشديد پس كفر مىورزيديد.
قَالُواْ رَبَّنَآ أَمَتَّنَا ٱثۡنَتَيۡنِ وَ أَحۡيَيۡتَنَا ٱثۡنَتَيۡنِ فَٱعۡتَرَفۡنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلۡ إِلَىٰ خُرُوجٖ مِّن سَبِيلٖ
11مىگويند: پروردگارا! دوبار ما را ميراندى و دوبار زنده كردى، اكنون به گناهانمان معترفيم، پس آيا راهى براى بيرون آمدن [از دوزخ] هست؟
ذَٰلِكُم بِأَنَّهُۥٓ إِذَا دُعِيَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُۥ كَفَرۡتُمۡ وَ إِن يُشۡرَكۡ بِهِۦ تُؤۡمِنُواْ فَٱلۡحُكۡمُ لِلَّهِ ٱلۡعَلِيِّ ٱلۡكَبِيرِ
12اين [سختى عذاب] به سبب اين است كه چون خدا به يگانگى [و بدون معبودانتان] خوانده مىشد [يگانگىاش] را انكار مىكرديد، و اگر براى او شريك و همتايى قرار داده مىشد، باور مىكرديد؛ پس [اكنون] داورى ويژه خداى والامرتبه و بزرگ است.
هُوَ ٱلَّذِي يُرِيكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَ يُنَزِّلُ لَكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ رِزۡقٗا وَ مَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَن يُنِيبُ
13اوست كه نشانههاى خود را به شما نشان مىدهد، و از آسمان براى شما روزى نازل مىكند؛ و فقط كسانى متذكر مىشوند كه به سوى خدا باز مىگردند.
فَٱدۡعُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ وَ لَوۡ كَرِهَ ٱلۡكَٰفِرُونَ
14پس خدا را در حالى كه ايمان و عبادت را [از هر گونه شركى] براى او خالص مىكنيد، بپرستيد گرچه كافران [از روش شما] ناخشنود باشند.
رَفِيعُ ٱلدَّرَجَٰتِ ذُو ٱلۡعَرۡشِ يُلۡقِي ٱلرُّوحَ مِنۡ أَمۡرِهِۦ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ لِيُنذِرَ يَوۡمَ ٱلتَّلَاقِ
15بالا برنده درجات و صاحب عرش است، روح را [كه فرشته وحى است] به فرمانش به هر كس از بندگانش كه بخواهد القا مىكند تا مردم را از روز ملاقات [كه روز رستاخيز است] بيم دهد.
يَوۡمَ هُم بَٰرِزُونَ لَا يَخۡفَىٰ عَلَى ٱللَّهِ مِنۡهُمۡ شَيۡءٞ لِّمَنِ ٱلۡمُلۡكُ ٱلۡيَوۡمَ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ
16روزى كه همه آنان آشكار مىشوند، [و] چيزى از آنان بر خدا پوشيده نمىماند. [و ندا آيد:] امروز فرمانروايى ويژه كيست؟ ويژه خداى يكتاى قهار است.
ٱلۡيَوۡمَ تُجۡزَىٰ كُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا كَسَبَتۡ لَا ظُلۡمَ ٱلۡيَوۡمَ إِنَّ ٱللَّهَ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ
17امروز هر كس را در برابر آنچه انجام داده است، پاداش مىدهند. امروز هيچ ستمى وجود ندارد؛ يقينا خدا در حسابرسى سريع است.
وَ أَنذِرۡهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡأٓزِفَةِ إِذِ ٱلۡقُلُوبُ لَدَى ٱلۡحَنَاجِرِ كَٰظِمِينَ مَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ حَمِيمٖ وَ لَا شَفِيعٖ يُطَاعُ
18و آنان را از روز نزديك بيم ده، آن گاه كه [از شدت ترس] جانها به گلوگاه رسد، در حالى كه همه وجودشان پر از غم و اندوه است. براى ستمكاران هيچ دوست مهربانى و شفيعى كه شفاعتش پذيرفته شود، وجود ندارد!
يَعۡلَمُ خَآئِنَةَ ٱلۡأَعۡيُنِ وَ مَا تُخۡفِي ٱلصُّدُورُ
19[او] چشمهايى را كه به خيانت [به نامحرمان] مىنگرد و آنچه را سينهها پنهان مىدارند، مىداند.
وَ ٱللَّهُ يَقۡضِي بِٱلۡحَقِّ وَ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا يَقۡضُونَ بِشَيۡءٍ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ
20و خدا به حق داورى مىكند، و معبودانى را كه [مشركان] به جاى او مىپرستند [چون از هر جهت ناتوانند] هيچ گونه داورى نمىكنند؛ يقينا خدا شنوا و بيناست.
أَ وَ لَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ كَانُواْ مِن قَبۡلِهِمۡ كَانُواْ هُمۡ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗ وَ ءَاثَارٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡ وَ مَا كَانَ لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن وَاقٖ
21آيا در زمين گردش نكردند تا با تأمل بنگرند كه سرانجام كسانى كه پيش از آنان بودند، چگونه بود؟ آنان از ايشان نيرومندتر بودند، و در زمين آثارى پايدارتر [چون قلعهها، خانههاى استوار و كاخهاى بسيار محكم] داشتند، پس خدا آنان را به كيفر گناهانشان [به عذاب] گرفت، و در برابر خدا مدافع و حمايت گرى نداشتند.
ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ كَانَت تَّأۡتِيهِمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَكَفَرُواْ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ إِنَّهُۥ قَوِيّٞ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ
22اين [كيفر دردناك] براى اين بود كه پيامبرانشان همواره دلايل روشن براى آنان مىآوردند و آنان [از روى تكبر و عناد] كفر مىورزيدند، پس خدا هم همه آنان را [به عذابى سخت] گرفت؛ زيرا او توانا و سخت كيفر است؛
وَ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ بَِٔايَٰتِنَا وَ سُلۡطَٰنٖ مُّبِينٍ
23و به راستى موسى را با معجزات خود و برهانى آشكار فرستاديم،
إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَ هَٰمَٰنَ وَ قَٰرُونَ فَقَالُواْ سَٰحِرٞ كَذَّابٞ
24به سوى فرعون و هامان و قارون، ولى [آنان] گفتند: جادوگرى بسيار دروغگوست!
فَلَمَّا جَآءَهُم بِٱلۡحَقِّ مِنۡ عِندِنَا قَالُواْ ٱقۡتُلُوٓاْ أَبۡنَآءَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ وَ ٱسۡتَحۡيُواْ نِسَآءَهُمۡ وَ مَا كَيۡدُ ٱلۡكَٰفِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَٰلٖ
25هنگامى كه حق را از سوى ما براى آنان آورد، گفتند: پسران كسانى را كه با موسى ايمان آوردهاند، بكشيد، و زنانشان را [براى بيگارى و خدمت] زنده بگذاريد. ولى نيرنگ و نقشه كافران جز در بيراهه و گمراهى نيست.
وَ قَالَ فِرۡعَوۡنُ ذَرُونِيٓ أَقۡتُلۡ مُوسَىٰ وَ لۡيَدۡعُ رَبَّهُۥٓ إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمۡ أَوۡ أَن يُظۡهِرَ فِي ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡفَسَادَ
26فرعون گفت: مرا بگذاريد تا موسى را بكشم و او پروردگارش را [براى نجات خود] بخواند، چون من مىترسم دين شما را تغيير دهد، يا در اين سرزمين فساد و تباهى به بار آورد!
وَ قَالَ مُوسَىٰٓ إِنِّي عُذۡتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُم مِّن كُلِّ مُتَكَبِّرٖ لَّا يُؤۡمِنُ بِيَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ
27و موسى گفت: من از هر متكبر سركشى كه به روز حساب ايمان ندارد به پروردگارم و پروردگار شما پناه مىبرم.
وَ قَالَ رَجُلٞ مُّؤۡمِنٞ مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ يَكۡتُمُ إِيمَٰنَهُۥٓ أَتَقۡتُلُونَ رَجُلًا أَن يَقُولَ رَبِّيَ ٱللَّهُ وَ قَدۡ جَآءَكُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ مِن رَّبِّكُمۡ وَ إِن يَكُ كَٰذِبٗا فَعَلَيۡهِ كَذِبُهُۥ وَ إِن يَكُ صَادِقٗا يُصِبۡكُم بَعۡضُ ٱلَّذِي يَعِدُكُمۡ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ مُسۡرِفٞ كَذَّابٞ
28و مرد مؤمنى از خاندان فرعون كه ايمانش را پنهان مىداشت، گفت: آيا مردى را مىكشيد كه مىگويد: پروردگار من خدا است؟ و بىترديد از سوى پروردگارتان براى شما دلايل روشنى آورده است، و اگر دروغگو باشد دروغش به زيان خود اوست، و اگر راستگو باشد برخى از عذابهايى كه به شما وعده مىدهد به شما خواهد رسيد؛ زيرا خدا كسى را كه اسرافكار و بسيار دروغگوست، هدايت نمىكند.
يَٰقَوۡمِ لَكُمُ ٱلۡمُلۡكُ ٱلۡيَوۡمَ ظَٰهِرِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَمَن يَنصُرُنَا مِنۢ بَأۡسِ ٱللَّهِ إِن جَآءَنَا قَالَ فِرۡعَوۡنُ مَآ أُرِيكُمۡ إِلَّا مَآ أَرَىٰ وَ مَآ أَهۡدِيكُمۡ إِلَّا سَبِيلَ ٱلرَّشَادِ
29اى قوم من! امروز فرمانروايى و حكومت براى شماست كه در اين سرزمين پيروز هستيد، ولى اگر عذاب خدا به سوى ما آيد، چه كسى ما را يارى خواهد داد؟ فرعون گفت: من جز آنچه را [صواب] مىبينم [و به آن يقين دارم و آن انكار موسى و كشتن او و تقويت حكومت من است] به شما ارائه نمىكنم، و شما را جز به راه راست هدايت نمىكنم.
وَ قَالَ ٱلَّذِيٓ ءَامَنَ يَٰقَوۡمِ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُم مِّثۡلَ يَوۡمِ ٱلۡأَحۡزَابِ
30و آن مرد مؤمن گفت: اى قوم من! بىترديد من بر شما از روزى مانند روز [عذاب] گروهها [يى كه پيامبران را تكذيب كردند] مىترسم
مِثۡلَ دَأۡبِ قَوۡمِ نُوحٖ وَ عَادٖ وَ ثَمُودَ وَ ٱلَّذِينَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ وَ مَا ٱللَّهُ يُرِيدُ ظُلۡمٗا لِّلۡعِبَادِ
31چون سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود و كسانى كه پس از آنان بودند؛ و خدا ستمى بر بندگان نمىخواهد [اين بندگاناند كه بر خود ستم روا مىدارند.]
وَ يَٰقَوۡمِ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ يَوۡمَ ٱلتَّنَادِ
32و اى قوم من! بىترديد من از روزى كه مردم يكديگر را [براى نجات خود از عذاب] ندا مىدهند بر شما مىترسم؛
يَوۡمَ تُوَلُّونَ مُدۡبِرِينَ مَا لَكُم مِّنَ ٱللَّهِ مِنۡ عَاصِمٖ وَ مَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ
33روزى كه [به علت شدت عذاب] پشتكنان از اين سو به آن سو فرار مىكنيد [ولى از هر سو كه مىرويد، برگردانده مىشويد و] شما را [در برابر عذاب خدا] هيچ نگه دارندهاى نيست؛ و هر كه را خدا [به سبب كبر و عنادش] گمراه كند، او را هيچ هدايتكنندهاى نخواهد بود.
وَ لَقَدۡ جَآءَكُمۡ يُوسُفُ مِن قَبۡلُ بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَمَا زِلۡتُمۡ فِي شَكّٖ مِّمَّا جَآءَكُم بِهِۦ حَتَّىٰٓ إِذَا هَلَكَ قُلۡتُمۡ لَن يَبۡعَثَ ٱللَّهُ مِنۢ بَعۡدِهِۦ رَسُولٗا كَذَٰلِكَ يُضِلُّ ٱللَّهُ مَنۡ هُوَ مُسۡرِفٞ مُّرۡتَابٌ
34بىترديد يوسف پيش از اين دلايل روشنى براى شما آورد، ولى شما همواره نسبت به آنچه كه آورده بود در ترديد بوديد، تا زمانى كه از دنيا رفت، [پس از مرگ او] گفتيد: خدا هرگز بعد از او پيامبرى مبعوث نخواهد كرد، اينگونه خدا هر اسرافكار ترديد كنندهاى را گمراه مىكند.
ٱلَّذِينَ يُجَٰدِلُونَ فِيٓ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ بِغَيۡرِ سُلۡطَٰنٍ أَتَىٰهُمۡ كَبُرَ مَقۡتًا عِندَ ٱللَّهِ وَ عِندَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كَذَٰلِكَ يَطۡبَعُ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلۡبِ مُتَكَبِّرٖ جَبَّارٖ
35كسانى كه در آيات خدا بىآنكه دليلى براى آنان آمده باشد، مجادله و ستيزه مىكنند [اين عمل زشتشان] نزد خدا و نزد اهل ايمان مايه دشمنى بزرگ است؛ اينگونه خدا بر دل هر گردنكش زورگويى، مهر [تيرهبختى] مىنهد
وَ قَالَ فِرۡعَوۡنُ يَٰهَٰمَٰنُ ٱبۡنِ لِي صَرۡحٗا لَّعَلِّيٓ أَبۡلُغُ ٱلۡأَسۡبَٰبَ
36و فرعون گفت: اى هامان! براى من بنايى بسيار بلند بساز شايد به وسايلى برسم،
أَسۡبَٰبَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ فَأَطَّلِعَ إِلَىٰٓ إِلَٰهِ مُوسَىٰ وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُۥ كَٰذِبٗا وَ كَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِفِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ وَ صُدَّ عَنِ ٱلسَّبِيلِ وَ مَا كَيۡدُ فِرۡعَوۡنَ إِلَّا فِي تَبَابٖ
37وسايل [بالا رفتن به] آسمانها تا از خداى موسى آگاه شوم [كه كيست و كجاست؟!] هر چند موسى را [در گفتههايش درباره خدا] دروغگو مىپندارم. و اينگونه براى فرعون زشتى كردارش آراسته شد و از راه خدا باز ماند، و نيرنگ و نقشه فرعون جز در زيانكارى و نابودى نبود.
وَ قَالَ ٱلَّذِيٓ ءَامَنَ يَٰقَوۡمِ ٱتَّبِعُونِ أَهۡدِكُمۡ سَبِيلَ ٱلرَّشَادِ
38و آن مرد مؤمن گفت: اى قوم من! از من پيروى كنيد تا شما را به راه راست هدايت كنم.
يَٰقَوۡمِ إِنَّمَا هَٰذِهِ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا مَتَٰعٞ وَ إِنَّ ٱلۡأٓخِرَةَ هِيَ دَارُ ٱلۡقَرَارِ
39اى قوم من! اين زندگى دنيا جز كالايى بىارزش و زودگذر نيست، و بىترديد آخرت سراى هميشگى و پايدار است.
مَنۡ عَمِلَ سَيِّئَةٗ فَلَا يُجۡزَىٰٓ إِلَّا مِثۡلَهَا وَ مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَ هُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِكَ يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ يُرۡزَقُونَ فِيهَا بِغَيۡرِ حِسَابٖ
40هر كه بدى كند جز به مانند آن كيفر نيابد، و از مردان يا زنان كسانى كه كار شايسته انجام دهند در حالى كه مؤمن باشند، آنان در بهشت درآيند و در آن بىحساب روزى يابند.
وَ يَٰقَوۡمِ مَا لِيٓ أَدۡعُوكُمۡ إِلَى ٱلنَّجَوٰةِ وَ تَدۡعُونَنِيٓ إِلَى ٱلنَّارِ
41اى قوم من! چرا من شما را به سوى رهايى [از خسران دنيا و آخرت] مىخوانم، و شما مرا به آتش مىخوانيد؟!
تَدۡعُونَنِي لِأَكۡفُرَ بِٱللَّهِ وَ أُشۡرِكَ بِهِۦ مَا لَيۡسَ لِي بِهِۦ عِلۡمٞ وَ أَنَا۠ أَدۡعُوكُمۡ إِلَى ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡغَفَّٰرِ
42مرا مىخوانيد كه به خداى يگانه كافر شوم و چيزى را كه به [خدايى و ربوبيت] آن دانشى ندارم، شريك او قرار دهم، و من شما را به تواناى شكستناپذير و بسيار آمرزنده مىخوانم.
لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدۡعُونَنِيٓ إِلَيۡهِ لَيۡسَ لَهُۥ دَعۡوَةٞ فِي ٱلدُّنۡيَا وَ لَا فِي ٱلۡأٓخِرَةِ وَ أَنَّ مَرَدَّنَآ إِلَى ٱللَّهِ وَ أَنَّ ٱلۡمُسۡرِفِينَ هُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ
43ثابت و يقينى است اينكه آنچه مرا به سويش مىخوانيد براى او در دنيا و آخرت حق ادعا [ى الوهيت و ربوبيت] نيست، و اينكه بازگشت ما به سوى خداست، و اينكه اسرافكاران اهل آتشاند.
فَسَتَذۡكُرُونَ مَآ أَقُولُ لَكُمۡ وَ أُفَوِّضُ أَمۡرِيٓ إِلَى ٱللَّهِ إِنَّ ٱللَّهَ بَصِيرُۢ بِٱلۡعِبَادِ
44پس به زودى [درستى] آنچه را [كه امروز درباره عذاب اسرافكاران] مىگويم [و شما باور نمىكنيد] متوجه خواهيد شد، و من كارم را به خدا وامىگذارم؛ زيرا خدا به بندگان بيناست.
فَوَقَىٰهُ ٱللَّهُ سَئَِّاتِ مَا مَكَرُواْ وَ حَاقَ بَِٔالِ فِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ ٱلۡعَذَابِ
45پس خدا او را از آسيبهاى آنچه بر ضد او نيرنگ مىزدند، نگه داشت و عذاب سختى فرعونيان را احاطه كرد.
ٱلنَّارُ يُعۡرَضُونَ عَلَيۡهَا غُدُوّٗا وَ عَشِيّٗا وَ يَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ أَدۡخِلُوٓاْ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ أَشَدَّ ٱلۡعَذَابِ
46[عذابشان] آتش است كه صبح و شام بر آن عرضه مىشوند، و روزى كه قيامت برپا شود [ندا رسد:] فرعونيان را در سختترين عذاب در آوريد.
وَ إِذۡ يَتَحَآجُّونَ فِي ٱلنَّارِ فَيَقُولُ ٱلضُّعَفَٰٓؤُاْ لِلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُوٓاْ إِنَّا كُنَّا لَكُمۡ تَبَعٗا فَهَلۡ أَنتُم مُّغۡنُونَ عَنَّا نَصِيبٗا مِّنَ ٱلنَّارِ
47و [ياد كن] هنگامى را كه در آتش با يكديگر نزاع و كشمكش مىكنند، پس ضعيفان به مستكبران مىگويند: ما [در دنيا] پيرو شما بوديم، آيا مىتوانيد بخشى از اين آتش را از ما دفع كنيد؟
قَالَ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُوٓاْ إِنَّا كُلّٞ فِيهَآ إِنَّ ٱللَّهَ قَدۡ حَكَمَ بَيۡنَ ٱلۡعِبَادِ
48مستكبران مىگويند: هم اكنون همه ما در آتش هستيم، بىترديد خدا [به عدالت و انصاف] ميان بندگان داورى كرده است.
وَ قَالَ ٱلَّذِينَ فِي ٱلنَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ٱدۡعُواْ رَبَّكُمۡ يُخَفِّفۡ عَنَّا يَوۡمٗا مِّنَ ٱلۡعَذَابِ
49و آنان كه در آتشاند، به نگهبانان دوزخ مىگويند: از پروردگارتان بخواهيد كه يك روز بخشى از عذاب را از ما سبك كند.
قَالُوٓاْ أَ وَ لَمۡ تَكُ تَأۡتِيكُمۡ رُسُلُكُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ قَالُواْ بَلَىٰ قَالُواْ فَٱدۡعُواْ وَ مَا دُعَٰٓؤُاْ ٱلۡكَٰفِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَٰلٍ
50[نگهبانان] مىگويند: آيا پيامبرانتان دلايل روشن براى شما نياوردند؟ مىگويند: چرا آوردند. مىگويند: پس [هر اندازه كه مىخواهيد خدا را] بخوانيد، ولى دعاى كافران جز در بيراهه و گمراهى نيست.
إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَ يَوۡمَ يَقُومُ ٱلۡأَشۡهَٰدُ
51بىترديد ما پيامبران خود و مؤمنان را در زندگى دنيا و روزى كه گواهان [براى گواهى دادن] به پا ايستند، يارى مىكنيم.
يَوۡمَ لَا يَنفَعُ ٱلظَّٰلِمِينَ مَعۡذِرَتُهُمۡ وَ لَهُمُ ٱللَّعۡنَةُ وَ لَهُمۡ سُوٓءُ ٱلدَّارِ
52همان روزى كه عذرخواهى ستمكاران سودشان ندهد و براى آنان لعنت خدا و سراى سخت و بدى است.
وَ لَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡهُدَىٰ وَ أَوۡرَثۡنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱلۡكِتَٰبَ
53محققا ما به موسى هدايت عطا كرديم و كتاب [تورات] را به بنىاسرائيل به ميراث داديم؛
هُدٗى وَ ذِكۡرَىٰ لِأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ
54كتابى كه [سراسر] براى خردمندان مايه هدايت و تذكر است.
فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَ ٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِكَ وَ سَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ بِٱلۡعَشِيِّ وَ ٱلۡإِبۡكَٰرِ
55پس [چنان كه موسى بر آزار بنى اسرائيل شكيبايى ورزيد، تو هم بر آزار دشمنان] شكيبا باش، بىترديد وعده خدا حق است، و پوشاندن دنباله و تبعاتى را كه از كردار و گفتار مردم به ناحق درباره تو پديد آمده از خدا بخواه، و پروردگارت را شب و صبح همراه با سپاس و ستايش تسبيح گوى.
إِنَّ ٱلَّذِينَ يُجَٰدِلُونَ فِيٓ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ بِغَيۡرِ سُلۡطَٰنٍ أَتَىٰهُمۡ إِن فِي صُدُورِهِمۡ إِلَّا كِبۡرٞ مَّا هُم بِبَٰلِغِيهِ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ
56بىترديد آنان را كه در آيات خدا بىآنكه دليلى براى آنان آمده باشد، مجادله و ستيزه مىكنند و در سينههايشان جز كبر و بزرگنمايى نيست به آن [بزرگى و عزت و سلطنتى كه در آرزويش هستند] نمىرسند؛ پس به خدا پناه ببر؛ زيرا او شنوا و بيناست.
لَخَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ أَكۡبَرُ مِنۡ خَلۡقِ ٱلنَّاسِ وَ لَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ
57همانا آفرينش آسمانها و زمين از آفرينش انسان مهمتر است، ولى بيشتر مردم [به حقايق] معرفت و آگاهى ندارند.
وَ مَا يَسۡتَوِي ٱلۡأَعۡمَىٰ وَ ٱلۡبَصِيرُ وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَ لَا ٱلۡمُسِيٓءُ قَلِيلٗا مَّا تَتَذَكَّرُونَ
58و بينا و نابينا، يكسان نيستند و [نيز] آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند با [مردم] بدكار برابر نمىباشند. نيستند؛ اندكى متذكر [اين حقايق] مىشويد.
إِنَّ ٱلسَّاعَةَ لَأٓتِيَةٞ لَّا رَيۡبَ فِيهَا وَ لَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يُؤۡمِنُونَ
59يقينا قيامت آمدنى است، هيچ ترديدى در آن نيست، ولى بيشتر مردم [به سبب تكبر و غرور] ايمان نمىآورند.
وَ قَالَ رَبُّكُمُ ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِي سَيَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ
60و پروردگارتان گفت: مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم، آنان كه از عبادت من تكبر ورزند، به زودى خوار و رسوا به دوزخ درآيند.
ٱللَّهُ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ لِتَسۡكُنُواْ فِيهِ وَ ٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًا إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَ لَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَشۡكُرُونَ
61خداست كه شب را براى شما پديد آورد تا در آن بياراميد، و روز را روشن و بينشبخش قرار داد [تا در آن به كارهاى لازم بپردازيد]؛ خدا نسبت به مردم داراى فضل و احسان است، ولى بيشتر مردم سپاس گزارى نمىكنند.
ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖ لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَكُونَ
62اين است خدا پروردگار شما كه آفريننده هر چيزى است، هيچ معبودى جز او نيست، پس چگونه [از حق] منصرفتان مىكنند؟
كَذَٰلِكَ يُؤۡفَكُ ٱلَّذِينَ كَانُواْ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ يَجۡحَدُونَ
63اينگونه [كه شما منحرف مىشويد] آنان كه همواره آيات خدا را انكار مىكردند، منحرف مىشوند.
ٱللَّهُ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ قَرَارٗا وَ ٱلسَّمَآءَ بِنَآءٗ وَ صَوَّرَكُمۡ فَأَحۡسَنَ صُوَرَكُمۡ وَ رَزَقَكُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ فَتَبَارَكَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
64خداست كه زمين را براى شما جايگاه امن و آسايش آفريد، و آسمان را بنايى [محكم و استوار] ساخت، و شما را صورتگرى كرد و صورتهايتان را نيكو گردانيد، و از چيزهاى پاكيزه [اى كه با طبيعت شما هماهنگ است] به شما روزى داد. اين است خدا پروردگار شما، پربركت است خدا پروردگار جهانيان.
هُوَ ٱلۡحَيُّ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَٱدۡعُوهُ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
65اوست زنده [بىزوال]، هيچ معبودى جز او نيست، پس او را در حالى كه ايمان و عبادت را براى او [از هر گونه شركى] خالص مىكنيد، بپرستيد. همه ستايشها ويژه خدا پروردگار جهانيان است.
قُلۡ إِنِّي نُهِيتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَمَّا جَآءَنِيَ ٱلۡبَيِّنَٰتُ مِن رَّبِّي وَ أُمِرۡتُ أَنۡ أُسۡلِمَ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
66بگو: من نهى شدهام از اينكه معبودانى كه شما به جاى خدا مىپرستيد، بپرستم؛ زيرا از جانب پروردگارم براى من دلايل روشن [بر حقانيت توحيد] آمده است و مأمورم كه فقط تسليم [فرمانها و احكام] پروردگار جهانيان باشم.
هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ ثُمَّ مِنۡ عَلَقَةٖ ثُمَّ يُخۡرِجُكُمۡ طِفۡلٗا ثُمَّ لِتَبۡلُغُوٓاْ أَشُدَّكُمۡ ثُمَّ لِتَكُونُواْ شُيُوخٗا وَ مِنكُم مَّن يُتَوَفَّىٰ مِن قَبۡلُ وَ لِتَبۡلُغُوٓاْ أَجَلٗا مُّسَمّٗى وَ لَعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ
67اوست كه شما را از خاك آفريد، سپس از نطفه، آن گاه از علقه، سپس به صورت طفلى [از رحم مادران] بيرون مىفرستد، تا به كمال نيرومندى و قوت خود برسيد، آن گاه پير و سالخورده شويد، و برخى از شما پيش از رسيدن به اين مراحل قبض روح مىشويد، و [برخى زنده مىمانيد] تا به آن مدتى كه معين و مقرر است برسيد، و براى اينكه شما [درباره حق] تعقل كنيد.
هُوَ ٱلَّذِي يُحۡيِۦ وَ يُمِيتُ فَإِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ
68اوست كه زنده مىكند و مىميراند، و چون پديد آمدن چيزى را اراده كند، فقط به آن مىگويد: باش. پس بىدرنگ موجود مىشود.
أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ يُجَٰدِلُونَ فِيٓ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ أَنَّىٰ يُصۡرَفُونَ
69آيا كسانى را كه در آيات خدا مجادله و ستيزه مىكنند، ننگريستى كه چگونه [از حق به باطل] برگردانده مىشوند؟
ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِٱلۡكِتَٰبِ وَ بِمَآ أَرۡسَلۡنَا بِهِۦ رُسُلَنَا فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ
70همانان كه قرآن و دينى را كه پيامبران خود را به آن فرستاديم، انكار كردند، پس به زودى [نتيجه انكار خود را] خواهند دانست؛
إِذِ ٱلۡأَغۡلَٰلُ فِيٓ أَعۡنَٰقِهِمۡ وَ ٱلسَّلَٰسِلُ يُسۡحَبُونَ
71زمانى كه غلها و زنجيرها [ى آتشين] در گردنهايشان باشد در حالى كه به وسيله آنها كشيده شوند،
فِي ٱلۡحَمِيمِ ثُمَّ فِي ٱلنَّارِ يُسۡجَرُونَ
72در ميان آب جوشان، سپس آنان را در آتش افروخته دوزخ مىسوزانند.
ثُمَّ قِيلَ لَهُمۡ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡ تُشۡرِكُونَ
73آن گاه به آنان گويند: معبودانى كه [در الوهيت و ربوبيت] شريكان خدا مىگرفتيد كجايند؟
مِن دُونِ ٱللَّهِ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا بَل لَّمۡ نَكُن نَّدۡعُواْ مِن قَبۡلُ شَيۡٔٗا كَذَٰلِكَ يُضِلُّ ٱللَّهُ ٱلۡكَٰفِرِينَ
74[همان معبودانى كه] به جاى خدا [مىپرستيديد]، مىگويند: از نظر ما گم و ناپديد شدند، بلكه ما پيش از اين چيزى را نمىپرستيديم. اينگونه خدا كافران را گمراه مىكند.
ذَٰلِكُم بِمَا كُنتُمۡ تَفۡرَحُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ وَ بِمَا كُنتُمۡ تَمۡرَحُونَ
75اين [عذابها] براى آن است كه به ناحق در زمين شادى و سرمستى مىكرديد و به سبب آن است كه مغرورانه به پايكوبى و خوشحالى مىپرداختيد.
ٱدۡخُلُوٓاْ أَبۡوَٰبَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِينَ فِيهَا فَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَكَبِّرِينَ
76از درهاى دوزخ وارد شويد كه در آن جاو دانهايد؛ پس چه بد است اقامتگاه متكبران.
فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعۡضَ ٱلَّذِي نَعِدُهُمۡ أَوۡ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيۡنَا يُرۡجَعُونَ
77پس [بر آزار اينان] شكيبا باش، بىترديد وعده خدا حق است. پس اگر بخشى از عذابهايى را كه به آنان وعده مىدهيم به تو نشان دهيم، يا تو را پيش از آن از دنيا ببريم [تفاوتى ندارد، در هر صورت] به سوى ما بازگردانده مىشوند [و كيفرشان را خواهند ديد.]
وَ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِكَ مِنۡهُم مَّن قَصَصۡنَا عَلَيۡكَ وَ مِنۡهُم مَّن لَّمۡ نَقۡصُصۡ عَلَيۡكَ وَ مَا كَانَ لِرَسُولٍ أَن يَأۡتِيَ بَِٔايَةٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِ فَإِذَا جَآءَ أَمۡرُ ٱللَّهِ قُضِيَ بِٱلۡحَقِّ وَ خَسِرَ هُنَالِكَ ٱلۡمُبۡطِلُونَ
78قطعا پيش از تو پيامبرانى فرستاديم؛ سرگذشت گروهى از آنان را براى تو حكايت كردهايم، و سرگذشت برخى را بيان نكردهايم. هيچ پيامبرى را نسزد كه جز به اذن خدا معجزهاى بياورد؛ بنابراين هنگامى كه فرمان خدا [به عذاب دشمنان لجوج] برسد، بر پايه حق و درستى داورى خواهد شد و آنجاست كه اهل باطل زيان خواهند كرد.
ٱللَّهُ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَنۡعَٰمَ لِتَرۡكَبُواْ مِنۡهَا وَ مِنۡهَا تَأۡكُلُونَ
79خداست كه چهارپايان را براى شما پديد آورد تا بر بعضى از آنها سوار شويد، و از [گوشت] بعضى از آنها بخوريد؛
وَ لَكُمۡ فِيهَا مَنَٰفِعُ وَ لِتَبۡلُغُواْ عَلَيۡهَا حَاجَةٗ فِي صُدُورِكُمۡ وَ عَلَيۡهَا وَ عَلَى ٱلۡفُلۡكِ تُحۡمَلُونَ
80و براى شما در آنها سودهايى است، [آرى آنها را آفريد] تا با [سوار شدن بر آنها و حمل بار و بنه خود] به مقصدى كه در دلهاى شماست برسيد، و بر آنها و بر كشتىها حمل مىشويد.
وَ يُرِيكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ فَأَيَّ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ تُنكِرُونَ
81و همواره نشانههاى [ربوبيت و قدرت] خود را به شما نشان مىدهد، پس كدام يك از نشانههاى خدا را انكار مىكنيد؟!
أَفَلَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ كَانُوٓاْ أَكۡثَرَ مِنۡهُمۡ وَ أَشَدَّ قُوَّةٗ وَ ءَاثَارٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ
82آيا در زمين گردش نكردند تا با تأمل بنگرند كه سرانجام كسانى كه پيش از آنان بودند [و سركشى و تكبر مىكردند] چگونه بود؟ همانان كه نفراتشان از اينان بيشتر و از ايشان نيرومندتر بودند، و در زمين آثارى پايدارتر [چون قلعهها و خانههاى استوار و كاخهاى بسيار محكم] داشتند، ولى نفرات و قدرت و آثارى كه همواره به دست مىآوردند [چيزى از عذاب خدا را] از آنان دفع نكرد.
فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَرِحُواْ بِمَا عِندَهُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ وَ حَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ
83هنگامى كه پيامبرانشان دلايل روشن براى آنان آوردند، به اندك دانشى كه نزد خود داشتند خوشحال بودند [و غير آن را چيزى به حساب نمىآوردند] ولى عذابى كه همواره آن را به مسخره مىگرفتند، آنان را احاطه كرد.
فَلَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَا قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥ وَ كَفَرۡنَا بِمَا كُنَّا بِهِۦ مُشۡرِكِينَ
84پس هنگامى كه عذاب سخت ما را ديدند، گفتند: بىترديد به خدا ايمان آورديم و به معبودانى كه با او شريك قرار مىداديم، كافريم.
فَلَمۡ يَكُ يَنفَعُهُمۡ إِيمَٰنُهُمۡ لَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَا سُنَّتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِي قَدۡ خَلَتۡ فِي عِبَادِهِۦ وَ خَسِرَ هُنَالِكَ ٱلۡكَٰفِرُونَ
85ولى زمانى كه عذاب سخت ما را ديدند، ايمانشان سودى به آنان نداد. سنت خداست كه از ديرباز نسبت به بندگانش جارى شده است [كه ايمانشان را پس از ديدن عذاب نمىپذيرد] و آنجاست كه كافران زيانكار شدند.