قرآن عثمان طه

سوره ق

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ ق، سوگند به قرآن مجيد [كه محمد، فرستاده ماست و وقوع قيامت حق است.]


بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقالَ الْكافِرُونَ هٰذا شَيْءٌ عَجِيبٌ

2

[كفر پيشگان نه تنها ايمان نياوردند] بلكه از اينكه بيم‌دهنده‌اى از خودشان به سوى آنان آمد تعجب كردند و در نتيجه كافران گفتند: اين چيزى عجيب است.


أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً ذٰلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ

3

آيا هنگامى كه مرديم و خاك شديم [زنده مى‌شويم و به حيات دوباره باز مى‌گرديم؟] اين بازگشتى دور [از عقل‌] است.


قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنا كِتابٌ حَفِيظٌ

4

بى‌ترديد ما آنچه را كه زمين از اجسادشان مى‌كاهد، مى‌دانيم و نزد ما كتابى ضبط كننده [همه امور چون لوح محفوظ] است.


بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَرِيجٍ

5

[اينان نه اينكه زنده شدن پس از مرگ را باور نكردند] بلكه حق را هم هنگامى كه به سويشان آمد، تكذيب كردند پس در حالتى آشفته و سردرگم‌اند.


أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَي السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ

6

آيا با تأمل به آسمان بالاى سرشان ننگريستند كه چگونه آن را بنا كرده و بياراستيم و آن را هيچ شكاف [و ناموزونى‌] نيست؟


وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ

7

و زمين را گسترديم و كوه هايى استوار در آن افكنديم و در آن از هر نوع گياه خوش‌منظر و دل‌انگيزى رويانديم،


تَبْصِرَةً وَ ذِكْريٰ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ

8

تا براى هر بنده‌اى كه [با انديشيدن در نظام هستى‌] به سوى خدا باز مى‌گردد، مايه بينايى و يادآورى باشد؛


وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِيدِ

9

و از آسمان آبى بسيار پربركت و سودمند نازل كرديم، پس به وسيله آن باغ ها و دانه‌هاى دروكردنى را رويانديم.


وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ

10

و [نيز] درختان بلندقامت خرما را كه خوشه‌هاى متراكم و روى هم چيده دارند [رويانديم.]


رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذٰلِكَ الْخُرُوجُ

11

براى آنكه رزق و روزى بندگان باشد، و نيز به وسيله آن آب سرزمين مرده را زنده كرديم؛ و بيرون آمدنشان [پس از مرگ از خاك گور براى ورود به قيامت‌] اين‌گونه است.


كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ أَصْحابُ الرَّسِّ وَ ثَمُودُ

12

پيش از اينان [كه تو را تكذيب مى‌كنند] قوم نوح و اصحاب رس و [قوم‌] ثمود [پيامبرانشان‌] را تكذيب كردند.


وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخْوانُ لُوطٍ

13

و نيز قوم عاد و فرعون و برادران لوط،


وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ

14

و اصحاب ايكه و قوم تبع همگى پيامبران را تكذيب كردند، پس تهديدم [به نزول عذاب‌] بر آنان محقق و ثابت شد.


أَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ

15

آيا ما از آفرينش نخستين عاجز و درمانده شديم [تا از دوباره آفريدن عاجز و درمانده شويم؟ چنين نيست‌] بلكه آنان [با اين همه دلايل روشن و استوار] باز در آفرينش جديد در ترديدند.


وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ

16

همانا انسان را آفريديم و همواره آنچه را كه باطنش [نسبت به معاد و ديگر حقايق‌] به او وسوسه مى‌كند، مى‌دانيم، و ما به او از رگ گردن نزديك‌تريم.


إِذْ يَتَلَقَّي الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ

17

[ياد كن‌] دو فرشته‌اى را كه همواره از ناحيه خير و از ناحيه شر، ملازم انسان هستند و همه اعمالش را دريافت كرده و ضبط مى‌كنند.


ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ

18

هيچ سخنى را به زبان نمى‌گويد جز اينكه نزد آن [براى نوشتن و حفظش‌] نگهبانى آماده است؛


وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذٰلِكَ ما كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ

19

و سكرات و بيهوشى مرگ، حق را [كه همه واقعيات جهان پس از مرگ است‌] مى‌آورد [و به محتضر مى‌گويند:] اين همان چيزى است كه از آن مى‌گريختى؛


وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ ذٰلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ

20

و در صور مى‌دمند؛ آن است روز [تحقق و ظهور] وعده‌هاى تهديدآميز و وحشتناك.


وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهِيدٌ

21

هر كسى در آن روز مى‌آيد در حالى كه سوق دهنده‌اى و شاهدى با اوست، [كه سوق دهنده او را به محشر مى‌راند و شاهد بر اعمالش گواهى مى‌دهد.]


لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هٰذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ

22

[به او مى‌گويند:] تو از اين روز بزرگ در بى‌خبرى و غفلت بودى، پس ما پرده بى‌خبرى را از ديده [بصيرت‌] ات كنار زديم در نتيجه ديده‌ات امروز بسيار تيزبين است.


وَ قالَ قَرِينُهُ هٰذا ما لَدَيَّ عَتِيدٌ

23

و [فرشته‌] همراهش مى‌گويد: اين است نامه اعمالش كه همراه من آماده است.


أَلْقِيا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ

24

[به دو فرشته نگهبان و حافظ اعمال فرمان مى‌دهند] شما دو نفر هر كافر سرسخت و معاندى را در دوزخ اندازيد.


مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ

25

[همان كه به شدت‌] مانع خير و تجاوزكار [از حدود خدا] و ترديد كننده در حقايق [و ترديد انداز در دل هاى مردم بود.]


الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَأَلْقِياهُ فِي الْعَذابِ الشَّدِيدِ

26

كه با خدا معبودى ديگر قرار داد، پس او را در عذاب سخت اندازيد،


قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا ما أَطْغَيْتُهُ وَ لٰكِنْ كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ

27

همنشينش [از ميان شيطان ها] مى‌گويد: پروردگارا! من او را به سركشى و طغيان وا نداشتم، او خودش [به ميل خود] در گمراهى دور و درازى بود.


قالَ لا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ

28

[خدا] مى‌گويد: در پيشگاه من با يكديگر ستيزه مكنيد، بى‌ترديد من تهديد [به عذاب‌] را پيش از اين [از طريق وحى و پيامبران‌] به شما اعلام كرده بودم.


ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَ ما أَنَا بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِيدِ

29

نزد من فرمان [تهديدآميز به اينكه هر كس با حال كفر و شرك وارد آخرت شود حتما دوزخى است‌] تغيير نمى‌يابد و من نسبت به بندگان ستمكار نيستم.


يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ

30

[ياد كن‌] روزى را كه به دوزخ مى‌گوييم: آيا پر شدى؟ مى‌گويد: آيا زيادتر از اين هم هست؟


وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ

31

و بهشت را به پرهيزكاران نزديك مى‌كنند بى‌آنكه فاصله‌اى از آنان داشته باشد.


هٰذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ

32

[به آنان مى‌گويند:] اين همان است كه [در دنيا] وعده داده مى‌شديد [اين جايگاه رفيع‌] براى هر كسى است كه [در دنيا به سوى خدا] باز مى‌گشته [و] حافظ و نگهبان [عهد، پيمان الهى و حقوق خدا و مردم‌] بوده است.


مَنْ خَشِيَ الرَّحْمٰنَ بِالْغَيْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ

33

همان كسى كه در نهان از [خداى‌] رحمان مى‌ترسيد و دلى رجوع كننده [به سوى خدا] آورده است؛


ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذٰلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ

34

به سلامت در آن وارد شويد، امروز روز جاودانگى است


لَهُمْ ما يَشاءُونَ فِيها وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ

35

در آنجا هرچه بخواهند براى آنان فراهم است، و نزد ما [نعمت هاى‌] بيشترى است.


وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشاً فَنَقَّبُوا فِي الْبِلادِ هَلْ مِنْ مَحِيصٍ

36

و چه بسيار اقوامى را كه پيش از آنان هلاك كرديم كه از آنان نيرومندتر بودند، و [با نيرويشان‌] به سرزمين ها رفتند [و آنها را فتح كردند]، آيا توانستند [از عذاب و هلاكت‌] گريزگاهى بيابند؟


إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَذِكْري لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَي السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِيدٌ

37

بى‌ترديد در سرگذشت پيشينيان مايه پند و عبرتى است براى كسى كه نيروى تعقل دارد، يا با تأمل و دقت [به سرگذشت ها] گوش فرا مى‌دهد در حالى كه حاضر به شنيدن و فراگيرى شنيده‌هاى خود باشد.


وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ

38

همانا ما آسمان ها و زمين و آنچه را ميان آنهاست در شش روز آفريديم، و هيچ رنج و درماندگى به ما نرسيد.


فَاصْبِرْ عَليٰ ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ

39

پس [بر آزار مشركان‌] شكيبا باش، و پيش از طلوع خورشيد و پيش از غروب آن پروردگارت را همراه با سپاس و ستايش تسبيح گوى،


وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبارَ السُّجُودِ

40

و در پاره‌اى از شب و نيز پس از سجده‌ها خدا را تسبيح گوى،


وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ

41

و گوش فرا ده روزى كه ندا دهنده از جايى نزديك ندا مى‌دهد.


يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذٰلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ

42

روزى كه [همگان‌] صيحه و فرياد را به حق و درستى مى‌شنوند [و] آن روز، روز بيرون آمدن [از قبرها] است.


إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ

43

بى‌ترديد ماييم كه زنده مى‌كنيم و مى‌ميرانيم، و بازگشت به سوى ماست.


يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً ذٰلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنا يَسِيرٌ

44

روزى كه زمين از [روى اجساد] آنان در حالى كه [از قبرها بيرون آمده‌] شتابان [به سوى ندا كننده خود بروند] بشكافد؛ اين گردآوردنشان از گورها [وحاضر كردنشان در قيامت‌] بر ما آسان‌است.


نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخافُ وَعِيدِ

45

ما به آنچه [دشمنان لجوج بر ضد حقايق‌] مى‌گويند، داناتريم و تو را بر آنان تسلطى نيست [كه به قبول حقايق وادارشان كنى‌]؛ پس به وسيله قرآن كسانى را كه از تهديد من مى‌ترسند، بيم ده.


قاری
ترجمه گویا
انصاریان