قرآن عثمان طه

سوره لقمان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الم

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ الف، لام، ميم.


تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ

2

آن آيات كتاب حكمت‌آميز است.


هُديً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ

3

در حالى كه رهنمود و رحمتى براى نيكوكاران است؛


الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ

4

(همان) كسانى كه نماز را برپا مى‌دارند، و [ماليات‌] زكات را مى‌پردازند و آنان خود به آخرت يقين دارند.


أُولئِكَ عَليٰ هُديً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

5

آنان از راهنمايى پروردگارشان برخوردارند، و تنها آنان رستگارند.


وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ

6

و از مردم كسى است كه سخن سرگرم‌كننده (و بيهوده) را مى‌خرد، تا بدون هيچ دانشى (مردم را) از راه خدا گمراه سازد و آن (آيات) را به ريشخند گيرد؛ آنان، عذابى خواركننده برايشان (آماده) است.


وَ إِذا تُتْليٰ عَلَيْهِ آياتُنا وَلَّيٰ مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِيمٍ

7

و هنگامى كه آيات ما بر او خوانده مى‌شود، مستكبرانه روى برمى‌تابد، گويا آن را نشنيده است؛ چنانكه گويى در گوش‌هايش سنگينى است؛ پس اورا به عذاب دردناكى مژده ده!


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ

8

در حقيقت كسانى كه ايمان آورده و [كارهاى‌] شايسته انجام‌داده‌اند، بوستان‌هاى پرنعمت (بهشت) براى آنهاست؛


خالِدِينَ فِيها وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

9

در حالى كه در آنجا ماندگارند؛ [اين‌] وعده حق خداست؛ و او شكست‌ناپذير [و] فرزانه است.


خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقيٰ فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَ بَثَّ فِيها مِنْ كُلِّ دابَّةٍ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ

10

(خدا) آسمان‌ها را بدون ستون‌هايى كه آنها را ببينيد آفريد، و در زمين [كوه‌هاى‌] استوارى افكند، [مبادا] كه شما را بلرزاند، و از هر جنبنده‌اى در آن پراكنده كرد؛ و از آسمان آبى فرو فرستاديم، و (انواع گياهان) از هر جفت ارجمندى در آن (زمين) رويانديم.


هٰذا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي ما ذا خَلَقَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ بَلِ الظَّالِمُونَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ

11

اين آفرينش خداست؛ پس به من بنمايانيد آن (معبود) ان كه غير اويند چه چيزى را آفريده‌اند؟! بلكه ستمكاران در گمراهى آشكارند.


وَ لَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَ مَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ

12

و بيقين به لقمان فرزانگى داديم؛ (به او گفتيم:) كه سپاس خدا را به جاى آور؛ و هر كس سپاسگزارى كند، پس فقط به سود خودش سپاسگزارى مى‌كند؛ و هر كس ناسپاسى كند، پس (زيانى به خدا نمى‌رساند؛ چرا) كه خدا توانگرى ستوده است.


وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لِابْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ

13

و (يادكن) هنگامى را كه لقمان به پسرش- در حالى كه وى پندش مى‌داد- گفت:« اى پسركم! به خدا شرك مورز؛ [چرا] كه مسلما شرك، ستمى بزرگ است. »


وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَليٰ وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فِي عامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ

14

و به انسان درباره پدر و مادرش سفارش كرديم- مادرش به او باردارشد، در حالى كه سستى بر سستى (مى‌افزود.) و از شير بازگرفتنش در دو سالگى بود- (و به او گفتيم:) كه براى من و پدر و مادرت سپاس‌گوى! كه فرجام (همه شما) فقط به سوى من است.


وَ إِنْ جاهَداكَ عَليٰ أَنْ تُشْرِكَ بِي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

15

و اگر آن دو، تلاش كنند براى اينكه تو چيزى را كه بدان هيچ دانشى ندارى، همتاى من قراردهى، پس از آن دو اطاعت مكن؛ و [لى‌] در دنيا با آن دو بطور پسنديده همنشينى كن؛ و از راه كسى كه به سوى من بازگشته، پيروى كن. سپس بازگشت شما فقط به سوى من است و شما را به آنچه همواره انجام مى‌داديد، خبر مى‌دهم.


يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ

16

(لقمان گفت:) اى پسركم! در حقيقت اگر آن (كردارتو) هموزن دانه‌اى از سپندان باشد، و در صخره‌اى يا در آسمان‌ها يا در زمين قرار گيرد، خدا آن را (براى حساب) مى آورد؛ [چرا] كه خدا لطيف آگاه است.


يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَليٰ ما أَصابَكَ إِنَّ ذٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ

17

اى پسركم! نماز را برپا دار، و به [كار] پسنديده فرمان‌ده و از [كار] ناپسند منع‌كن؛ و در برابر آنچه (از مشكلات) كه به تو مى‌رسد، شكيبا باش؛ كه اين [حاكى‌] از تصميم استوار (شما در) كارهاست.


وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ

18

و از مردم (با تكبر) رخ برمتاب؛ و در زمين با سرمستى و تكبر راه مرو، [چرا] كه خدا هيچ متكبر خيال پرداز فخر فروشى را دوست ندارد!


وَ اقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ

19

و در راه رفتنت، معتدل باش؛ و صدايت را فروكاه؛ [چرا] كه مسلما ناپسندترين صداها، صداى الاغ‌هاست!


أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لا هُديً وَ لا كِتابٍ مُنِيرٍ

20

آيا نظر نكرده‌ايد، كه خدا (منافع) آنچه را در آسمان‌ها و آنچه را در زمين است مسخر شما ساخت، و نعمت‌هايش را آشكارا و پنهانى بر شما گسترده و تمام كرد؟! و [لى‌] از ميان مردم كسى است كه بدون هيچ دانش و هيچ رهنمود و هيچ كتاب روشنى بخش، در باره خدا مجادله مى‌كند.


وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ الشَّيْطانُ يَدْعُوهُمْ إِليٰ عَذابِ السَّعِيرِ

21

و هنگامى كه به آنان گفته شود:« آنچه را خدا فروفرستاده است، پيروى كنيد. »مى‌گويند:« بلكه آنچه پدرانمان را برآن يافته‌ايم پيروى مى كنيم. »و آيا (آنان را پيروى مى‌كنند) اگر چه شيطان آنان را همواره به عذاب شعله فروزان (آتش) فراخواند؟!


وَ مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَي اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقيٰ وَ إِلَي اللَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ

22

و كسى كه چهره [وجود] ش را تسليم خدا كند در حالى كه او نيكوكارست، پس قطعا به دستاويزى استوار تمسك جسته است؛ و فرجام همه كارها فقط به سوى خداست.


وَ مَنْ كَفَرَ فَلا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

23

و كسى كه كفر ورزد، پس كفر او، تو را اندوهگين نسازد؛ (زيرا) بازگشتشان تنها به سوى ماست، و آنان را از آنچه انجام داده‌اند، خبر مى‌دهيم؛ [چرا] كه خدا به (اسرار) درون سينه‌ها داناست.


نُمَتِّعُهُمْ قَلِيلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِليٰ عَذابٍ غَلِيظٍ

24

اندكى آن [كافر] ان را (از دنيا) برخوردار مى‌كنيم، سپس آنان را به سوى عذابى سخت مى‌كشانيم!


وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ

25

و اگر از آن [كافر] ان بپرسى:« چه كسى آسمان‌ها و زمين را آفريد؟ »حتما مى‌گويند:« خدا »، بگو:« ستايش مخصوص خداست. »بلكه بيشترشان نمى‌دانند.


لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ

26

آنچه در آسمان‌ها و زمين است فقط از آن خداست؛ [چرا] كه تنها خدا توانگر [و] ستوده است.


وَ لَوْ أَنَّ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

27

و اگر (بر فرض) آنچه از درخت [ان‌] در زمين است قلم‌ها شود، در حالى كه دريا (مركب شود و) بعد از آن هفت دريا به كمكش آيد، (آفريده‌ها و) كلمات خدا پايان نمى‌يابد؛ براستى كه خدا شكست ناپذيرى فرزانه است.


ما خَلْقُكُمْ وَ لا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ واحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ

28

آفرينش شما و برانگيختن شما (در رستاخيز) جز همانند (آفرينش و برانگيختن) يك شخص نيست؛ كه خدا شنواى بيناست.


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي وَ أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ

29

آيا نظر نكرده‌اى كه خدا شب را در روز وارد مى‌كند، و روز را در شب وارد مى‌كند، و (منافع) خورشيد و ماه را مسخر ساخته، در حالى كه هر كدام تا سرآمد معينى روانند؟! و اينكه خدا به آنچه انجام مى‌دهيد آگاه است؟


ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الْباطِلُ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ

30

اين [ها] بخاطر آن است كه تنها خدا حق است، و اينكه آنچه را جز او مى‌خوانند (و پرستش مى‌كنند،) باطل است، و اينكه تنها خدا بلند مرتبه [و] بزرگ است.


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِيُرِيَكُمْ مِنْ آياتِهِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ

31

آيا نظر نكرده‌اى كه كشتى‌ها در دريا به (بركت) نعمت خدا روان است، تا برخى از نشانه‌هايش را به شما بنماياند؟! حتما در اين [ها] براى هر بسيار شكيباى بسيار سپاسگزار، نشانه‌هايى (عبرت آموز) است.


وَ إِذا غَشِيَهُمْ مَوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَي الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ

32

و هنگامى كه (در دريا) موجى همچون سايبان‌ها آنان را بپوشاند، خدا را در حالى كه دين (خود) را براى او خالص گردانيده‌اند، مى‌خوانند؛ و هنگامى كه آنان را به خشكى نجات دهد، پس برخى آنان معتدل مى‌شوند (و برخى به كفرشان باز مى‌گردند؛) و [لى‌] نشانه‌هاى ما را جز هر نيرنگ‌باز پيمان شكن بسيار ناسپاس، انكار نمى‌كند.


يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَ اخْشَوْا يَوْماً لا يَجْزِي والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَيْئاً إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ

33

اى مردم! [خودتان را] از [عذاب‌] پروردگارتان حفظ كنيد، و از روزى بهراسيد كه هيچ پدرى به جاى فرزندش كيفر نمى‌شود، و هيچ فرزندى نيست كه او به جاى پدرش چيزى (از عذاب) كيفر شود! بيقين وعده خدا حق است؛ پس هرگز زندگى پست [دنيا] شما را نفريبد، و هرگز (شيطان) فريبكار شما را نسبت به (آمرزش) خدا فريب ندهد.


إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ ماذا تَكْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ

34

در حقيقت خدا، علم به ساعت [قيامت‌] فقط نزد اوست. و باران را فرو مى‌فرستد، و آنچه را كه در رحم‌ها (ى مادران) است مى‌داند، و هيچ كس نمى‌داند فردا چه به دست مى‌آورد، و هيچ كس نمى‌داند در چه سرزمينى مى‌ميرد؟ [چرا] كه خدا داناى آگاه است.


قاری
ترجمه گویا
انصاریان