قرآن عثمان طه

سوره محمد

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ آنان كه كفر ورزيدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند خدا اعمالشان را باطل و تباه‌ساخت؛


وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَليٰ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ

2

و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند و به آنچه بر محمد نازل شده كه از سوى پروردگارشان حق است گرويدند، خدا گناهانشان را از آنان محو كرد و حالشان را اصلاح نمود.


ذٰلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْباطِلَ وَ أَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ كَذٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثالَهُمْ

3

اين به سبب آن است كه كافران از باطل پيروى كردند، و مؤمنان از حق كه از سوى پروردگار آنان است، پيروى نمودند. اين‌گونه خدا براى مردم اوصافشان را بيان مى‌كند.


فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ حَتَّي إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً حَتَّي تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها ذٰلِكَ وَ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَ لٰكِنْ لِيَبْلُوَا بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمالَهُمْ

4

پس هنگامى كه [در ميدان جنگ‌] با كافران روبرو شديد، گردن هايشان را به شدت بزنيد تا آن گاه كه بسيارى از آنان را با سختى و غلظت از پاى درآوريد، در اين هنگام [از دشمن اسير بگيريد و] آنان را محكم ببنديد، [پس از اسير گرفتن‌] يا بر آنان منت نهيد [و آزادشان كنيد]، يا از آنان [در برابر آزاد كردنشان‌] فديه و عوض بگيريد تا آنجا كه جنگ بارهاى سنگينش را بر زمين نهد. اين است [فرمان خدا]؛ و اگر خدا مى‌خواست [خود بدون فرمان جنگ‌] از آنان انتقام مى‌گرفت [ولى به جنگ فرمان داد] تا برخى از شما را به وسيله برخى ديگر بيازمايد، و كسانى كه در راه خدا به شهادت رسيده‌اند، خدا هرگز اعمالشان را باطل و تباه نمى‌كند.


سَيَهْدِيهِمْ وَ يُصْلِحُ بالَهُمْ

5

[خدا] آنان را به زودى [به سرمنزل خوشبختى و كرامت‌] هدايت مى‌كند و حالشان را اصلاح مى‌نمايد؛


وَ يُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُمْ

6

و آنان را در بهشتى كه در دنيا به آنان شناسانده در مى‌آورد.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ

7

اى مؤمنان! اگر خدا را يارى كنيد، خدا هم شما را يارى مى‌كند و گام هايتان را محكم و استوار مى‌سازد؛


وَ الَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ

8

و بر كافران هلاكت و نابودى باد و [خدا] اعمالشان را باطل و تباه ساخت.


ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ

9

اين براى آن است كه آنان آنچه را خدا نازل كرده است خوش نداشتند، پس خدا هم اعمالشان را تباه و بى‌اثر كرد.


أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لِلْكافِرِينَ أَمْثالُها

10

آيا در زمين گردش نكردند تا با تأمل بنگرند كه سرانجام كسانى كه پيش از آنان بودند، چگونه بود؟ خدا آنان را درهم كوبيد و نابود كرد و نيز براى اين كافران همانند آن [عذاب‌ها قطعى و ثابت‌] است.


ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَي الَّذِينَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْكافِرِينَ لا مَوْليٰ لَهُمْ

11

اين [پيروزى مؤمنان و نابودى كافران‌] به سبب اين است كه خدا سرپرست و ياور كسانى است كه ايمان آورده‌اند، و كافران را سرپرست و يارى نيست.


إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْويً لَهُمْ

12

بى‌ترديد خدا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، در بهشت‌هايى كه از زير [درختان‌] آن نهرها جارى است در مى‌آورد، و در حالى كه كافران همواره سرگرم بهره‌گيرى از [كالا و لذت هاى زودگذر] دنيايند و مى‌خورند، همان گونه كه چهارپايان مى‌خورند و جايگاهشان آتش است.


وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْناهُمْ فَلا ناصِرَ لَهُمْ

13

چه بسيار آبادى هايى كه [اهلش‌] از [اهل‌] آبادى تو كه تو را بيرون كرده‌اند نيرومندتر بودند، ما آنان را هلاك كرديم و ياورى [در برابر عذاب‌] براى آنان نبود.


أَ فَمَنْ كانَ عَليٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ

14

آيا كسانى كه بر دليل روشنى از پروردگار خويش‌اند، مانند كسانى هستند كه عمل زشتشان براى آنان آراسته شده و از هواهاى نفسانى خود پيروى كرده‌اند؟


مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّي وَ لَهُمْ فِيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِي النَّارِ وَ سُقُوا ماءً حَمِيماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ

15

صفت بهشتى كه به پرهيزكاران وعده داده شده [چنين است:] در آن نهرهايى است از آبى كه مزه و رنگش برنگشته و نهرهايى از شير كه طعمش دگرگون نشده و نهرهايى از شراب كه براى نوشندگان مايه لذت است و نهرهايى از عسل خالص است، و در آن از هر گونه ميوه‌اى براى آنان فراهم است، و نيز آمرزشى از سوى پروردگارشان [ويژه آنان است. آيا اينان‌] مانند كسانى هستند كه در آتش هميشگى و جاودانه‌اند، واز آبى جوشان به آنان مى‌نوشانند كه روده‌هايشان را متلاشى مى‌كند؟!


وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّي إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ قالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ ما ذا قالَ آنِفاً أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَليٰ قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ

16

گروهى از آنان [كه منافق‌اند در ظاهر به گفتارت‌] گوش مى‌دهند، ولى هنگامى كه از نزد تو بيرون روند به كسانى كه آگاهى و معرفت به آنان داده شده [از روى مسخره‌] مى‌گويند: هم اكنون چه گفت؟ [ما كه گفته او را نفهميديم.] آنان كسانى هستند كه خدا بر دل‌هايشان مهر [تيره بختى‌] نهاده واز هواهاى نفسانى خود پيروى كرده‌اند،


وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُديً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ

17

و كسانى كه هدايت يافته‌اند خدا بر هدايتشان افزوده و پرهيزكارى و تقوايشان را به آنان عطا كرده است؛


فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها فَأَنّيٰ لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِكْراهُمْ

18

پس آيا [منافقان و منكران‌] جز اين را انتظار مى‌برند كه ناگاه قيامت بر آنان فرا رسد؟ در حالى كه هم اكنون نشانه‌هايش آمده است، پس هنگامى كه قيامت بر آنان فرا رسد، متذكر شدن و هوشيارى‌شان از كجا و چگونه به آنان سود بخشد؟


فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَ مَثْواكُمْ

19

پس بدان كه هيچ معبودى جز خدا نيست [بنابراين بر معرفت و آگاهيت نسبت به حق استوار باش‌]؛ و پوشاندن تبعاتى را كه به نا حق از كردار و گفتار مردم درباره تو پديد آمده از خدا بخواه، و براى زنان و مردان مؤمن طلب آمرزش كن و خدا محل رفت و بازگشت شماو قرارگاهتان را مى‌داند.


وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْلا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَ ذُكِرَ فِيهَا الْقِتالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْليٰ لَهُمْ

20

مؤمنان مى‌گويند: چرا سوره‌اى [در رابطه با فرمان جهاد] نازل نمى‌شود؟ ولى هنگامى كه سوره‌اى محكم و بى‌شبهه نازل مى‌شود و در آن از جهاد سخن به ميان آمده است، آنان را كه در دل هايشان بيمارى است، مى‌بينى مانند كسى كه در بيهوشى مرگ افتاده به تو مى‌نگرند و سزاوارشان هم [به سبب بيماردلى‌] همين حالت است.


طاعَةٌ وَ قَوْلٌ مَعْرُوفٌ فَإِذا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ

21

[ولى‌] فرمانبردارى [از خدا و پيامبر] و سخن پسنديده و نيك [نه اظهار كراهت و ناخشنودى از جهاد] براى آنان شايسته‌تر است. پس اگر هنگامى كه فرمان جهاد قطعى و مسلم شود، با خدا از سر صدق و راستى درآيند، بى‌ترديد براى آنان بهتر است.


فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ

22

پس اگر [از خدا و پيامبر] روى گردان شويد آيا از شما جز اين انتظار مى‌رود كه در زمين فساد كنيد و [بر سر مال و منال دنيا] قطع رحم نماييد؟


أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْميٰ أَبْصارَهُمْ

23

آنان [كه روى‌گردانند] كسانى هستند كه خدا لعنتشان كرده و گوش [دل‌] شان را كر و چشم [بصيرت‌] شان را كور كرده است.


أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَليٰ قُلُوبٍ أَقْفالُها

24

آيا در قرآن نمى‌انديشند [تاحقايق را بفهمند] يا بر دل هايشان قفل هايى قرار دارد؟


إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَليٰ أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَي الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْليٰ لَهُمْ

25

بى‌ترديد كسانى كه پس از روشن شدن هدايت براى آنان [به همان عقايد باطل و كردار ناپسندشان‌] برگشتند [و دست از قرآن و پيامبر برداشتند] شيطان زشتى‌هايشان را در نظرشان آراست و آنان را در آرزوهاى دور و دراز انداخت.


ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ

26

اين به سبب آن است كه آنان به كسانى [چون مشركان و كافران‌] كه نازل شدن وحى را خوش نداشتند، گفتند: [ما] در بعضى از امور [كه بر ضد مؤمنان است‌] از شما اطاعت خواهيم كرد. در حالى كه خدا اسرارشان را مى‌داند.


فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ

27

پس حال و وضعشان زمانى كه فرشتگان جانشان را مى‌گيرند در حالى كه بر صورت و پشتشان [تازيانه عذاب‌] مى‌زنند، چگونه خواهد بود؟!


ذٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ

28

اين عذاب براى اين است كه آنان از آنچه خدا را به خشم آورده پيروى كردند، و خشنودى او را خوش نداشتند در نتيجه اعمالشان را تباه و بى‌اثر كرد.


أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ

29

بلكه كسانى كه در دل هايشان بيمارى است، گمان كردند كه خدا كينه‌هايشان را آشكار نخواهد كرد.


وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ

30

و اگر بخواهيم يقينا آنان را به تو نشان مى‌دهيم تا آنان را از روى نشانه‌هايشان بشناسى، و بى‌ترديد آنان را از شيوه سخن گفتن خواهى شناخت؛ و خدا كارهاى شما را مى‌داند.


وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّي نَعْلَمَ الْمُجاهِدِينَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرِينَ وَ نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ

31

به يقين ما شما را امتحان مى‌كنيم تا مجاهدان از شما و صابران را مشخص نماييم، و اخبار شما را نيز [كه اعمال و اسرار شماست‌] مى‌آزماييم [تا صدق و كذب شما را در همه امور معلوم بداريم.]


إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ شَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُديٰ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيُحْبِطُ أَعْمالَهُمْ

32

مسلما آنان كه كفر ورزيدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند و پس از آنكه هدايت براى آنان روشن شد با پيامبر به شدت دشمنى نمودند، هرگز هيچ زيانى به خدا نمى‌رسانند و خدا به زودى اعمالشان را تباه و بى اثر مى‌كند.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَكُمْ

33

اى اهل ايمان! پيامبر را اطاعت كنيد و اعمالتان را [با تخلف از دستورها خدا و پيامبر، شرك، نفاق، منت گذارى و ريا] باطل مكنيد.


إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ

34

مسلما كسانى كه كافر شدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند، سپس در حال كفر از دنيا رفتند، هرگز خدا آنان را نمى‌آمرزد.


فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَي السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَكُمْ وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ

35

پس [با توجه به يارى و كارسازى خدا] سست نشويد و [كافران و مشركان را] به آشتى و صلحى [كه براى شما خفت بار است‌] دعوت نكنيد، در حالى كه شما برتر هستيد و خدا با شماست و هرگز از [ثواب و پاداش‌] اعمالتان نمى‌كاهد.


إِنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَ لا يَسْئَلْكُمْ أَمْوالَكُمْ

36

زندگى دنيا فقط بازى و سرگرمى است، اگر ايمان بياوريد و پرهيزكارى كنيد، خدا پاداش‌هايتان را مى‌دهد و از شما نمى‌خواهد [كه‌] اموالتان را [در راه خدا انفاق كنيد؛]


إِنْ يَسْئَلْكُمُوها فَيُحْفِكُمْ تَبْخَلُوا وَ يُخْرِجْ أَضْغانَكُمْ

37

اگر همه اموال شما را بخواهد و بر شما اصرار ورزد، بخل مى‌كنيد و [سبب مى‌شود كه‌] كينه‌هاى درونى شما را بيرون بريزد [و آن زمان است كه گمراه مى‌شويد.]


ها أَنْتُمْ هٰؤُلاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَ مَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّما يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَ اللَّهُ الْغَنِيُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ

38

آگاه باشيد! شما همان مردمى هستيد كه براى انفاق در راه خدا دعوت مى‌شويد، پس برخى از شما بخل مى‌ورزند، و هر كه بخل پيشه كند، فقط نسبت به [سعادت و خوشبختى‌] خود بخيل است، و خدا [از انفاق و صدقات شما] بى‌نياز است، و شماييد كه نيازمند هستيد؛ و اگر [از فرمان‌ها او] روى بگردانيد به جاى شما گروه ديگرى را مى‌آورد كه مانند شما [روى گردان، سست عقيده و بخيل‌] نخواهند بود.


قاری
ترجمه گویا
انصاریان