سوره مریم
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ كٓهيعٓصٓ
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ كاف، ها، يا، عين، صاد.
ذِكۡرُ رَحۡمَتِ رَبِّكَ عَبۡدَهُۥ زَكَرِيَّآ
2(اين) ياد رحمت پروردگار تو نسبت به بندهاش زكرياست؛
إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥ نِدَآءً خَفِيّٗا
3هنگامى كه پروردگارش را با ندايى در مخفيگاه، صدا زد.
قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ ٱلۡعَظۡمُ مِنِّي وَ ٱشۡتَعَلَ ٱلرَّأۡسُ شَيۡبٗا وَ لَمۡ أَكُنۢ بِدُعَآئِكَ رَبِّ شَقِيّٗا
4گفت:« پروردگارا، براستى من استخوانم سست گرديده، و از جهت پيرى (موى) سر شعلهور شده (و سفيد گشته است.) و پروردگارا، (من) به سبب خواندن تو در (زحمت و) بدبختى نبودهام.
وَ إِنِّي خِفۡتُ ٱلۡمَوَٰلِيَ مِن وَرَآءِي وَ كَانَتِ ٱمۡرَأَتِي عَاقِرٗا فَهَبۡ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيّٗا
5و در حقيقت من بعد از خودم از بستگانم ترسانم در حالى كه زنم نازاست؛ پس از جانب خود سرپرستى (فرزندى) را به من ببخش؛
يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنۡ ءَالِ يَعۡقُوبَ وَ ٱجۡعَلۡهُ رَبِّ رَضِيّٗا
6كه از من ارث برد و از خاندان يعقوب (نيز) ارث برد؛ و پروردگارا، او را مورد رضايتت قرار ده. »
يَٰزَكَرِيَّآ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَٰمٍ ٱسۡمُهُۥ يَحۡيَىٰ لَمۡ نَجۡعَل لَّهُۥ مِن قَبۡلُ سَمِيّٗا
7اى زكريا! براستى ما تو را به پسرى كه نامش« يحيى »است، مژده مىدهيم؛ كه پيش از (آن)، هيچ همنامى براى او قرار ندادهايم.
قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَٰمٞ وَ كَانَتِ ٱمۡرَأَتِي عَاقِرٗا وَ قَدۡ بَلَغۡتُ مِنَ ٱلۡكِبَرِ عِتِيّٗا
8(زكريا) گفت:« پروردگارا! چگونه براى من پسرى خواهد بود؟! در حالى كه زنم نازاست، و يقينا از (شدت) پيرى به فرتوتى رسيدهام! »
قَالَ كَذَٰلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٞ وَ قَدۡ خَلَقۡتُكَ مِن قَبۡلُ وَ لَمۡ تَكُ شَيۡٔٗا
9(فرشته) گفت:« چنين است، پروردگار تو گفته: كه آن (كار) بر من آسان است؛ و بيقين پيش از (آن) تو را آفريدم در حالى كه هيچ چيزى نبودى. »
قَالَ رَبِّ ٱجۡعَل لِّيٓ ءَايَةٗ قَالَ ءَايَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ ٱلنَّاسَ ثَلَٰثَ لَيَالٖ سَوِيّٗا
10(زكريا) گفت:« پروردگارا! براى من نشانهاى قرار ده. »فرمود:« نشانهات اين است كه سه شب (و روز) در حال تندرستى، با مردم سخن نگويى. »
فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ مِنَ ٱلۡمِحۡرَابِ فَأَوۡحَىٰٓ إِلَيۡهِمۡ أَن سَبِّحُواْ بُكۡرَةٗ وَ عَشِيّٗا
11و از محراب (عبادتش) به سوى قومش بيرون آمد، و به آنان اشاره كرد:« كه صبحگاهان و عصرگاهان تسبيح گوييد. »
يَٰيَحۡيَىٰ خُذِ ٱلۡكِتَٰبَ بِقُوَّةٖ وَ ءَاتَيۡنَٰهُ ٱلۡحُكۡمَ صَبِيّٗا
12اى يحيى! كتاب (خدا) را با قوت بگير. و در حال كودكى، فرمان (نبوت) را به او داديم.
وَ حَنَانٗا مِّن لَّدُنَّا وَ زَكَوٰةٗ وَ كَانَ تَقِيّٗا
13و از نزد خود مهربانى (و رحمت) و پاكى (به او داديم؛) و خودنگهدار (و پارسا) بود.
وَ بَرَّۢا بِوَٰلِدَيۡهِ وَ لَمۡ يَكُن جَبَّارًا عَصِيّٗا
14و نسبت به پدر و مادرش نيكوكار بود؛ و زورگوى نافرمان نبود.
وَ سَلَٰمٌ عَلَيۡهِ يَوۡمَ وُلِدَ وَ يَوۡمَ يَمُوتُ وَ يَوۡمَ يُبۡعَثُ حَيّٗا
15و سلام بر او باد، روزى كه تولد يافت، و روزى كه مىميرد، و روزى كه زنده برانگيخته مىشود!
وَ ٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مَرۡيَمَ إِذِ ٱنتَبَذَتۡ مِنۡ أَهۡلِهَا مَكَانٗا شَرۡقِيّٗا
16و در كتاب (قرآن)، مريم را ياد كن، هنگامى كه از خانوادهاش به مكان شرقى (بيت المقدس) كناره گرفت.
فَٱتَّخَذَتۡ مِن دُونِهِمۡ حِجَابٗا فَأَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرٗا سَوِيّٗا
17و در برابر آنان پردهاى (بر خود) گرفت. و روح خود (جبرئيل) را به سوى او فرستاديم؛ و در حالى كه بشرى درست اندام بود، بر او نمايان شد.
قَالَتۡ إِنِّيٓ أَعُوذُ بِٱلرَّحۡمَٰنِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيّٗا
18(مريم) گفت:« من از (شر) تو، به (خداى) گستردهمهر پناه مىبرم، اگر خودنگهدارى، (پس از عذاب خدا بترس!)
قَالَ إِنَّمَآ أَنَا۠ رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَٰمٗا زَكِيّٗا
19(فرشته) گفت:« من فقط فرستاده پروردگار توام؛ براى اينكه پسرى پاك به تو ببخشم. »
قَالَتۡ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَٰمٞ وَ لَمۡ يَمۡسَسۡنِي بَشَرٞ وَ لَمۡ أَكُ بَغِيّٗا
20(مريم) گفت:« چگونه براى من پسرى خواهد بود، در حالى كه هيچ بشرى با من تماس نگرفته است، و تجاوزكار (آلوده) نبودهام؟! »
قَالَ كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٞ وَ لِنَجۡعَلَهُۥٓ ءَايَةٗ لِّلنَّاسِ وَ رَحۡمَةٗ مِّنَّا وَ كَانَ أَمۡرٗا مَّقۡضِيّٗا
21(فرشته) گفت:« چنين است، پروردگار تو گفته كه آن (كار) بر من آسان است. و (عيسى را آفريديم) تا او را نشانهاى براى مردم و رحمتى از جانب خود قرار دهيم؛ و (اين) كارى پايان يافته است! »
فَحَمَلَتۡهُ فَٱنتَبَذَتۡ بِهِۦ مَكَانٗا قَصِيّٗا
22و (مريم) به او (عيسى) باردار شد؛ و با او به مكان دوردستى كناره گرفت؛
فَأَجَآءَهَا ٱلۡمَخَاضُ إِلَىٰ جِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ قَالَتۡ يَٰلَيۡتَنِي مِتُّ قَبۡلَ هَٰذَا وَ كُنتُ نَسۡيٗا مَّنسِيّٗا
23و درد زايمان، او را به سوى تنه درخت خرمايى كشاند؛ (مريم) گفت:« اى كاش من پيش از اين مرده بودم، و كاملا فراموش شده بودم. »
فَنَادَىٰهَا مِن تَحۡتِهَآ أَلَّا تَحۡزَنِي قَدۡ جَعَلَ رَبُّكِ تَحۡتَكِ سَرِيّٗا
24و از زير پاى او ندا داد كه:« اندوهگين مباش، چرا كه پروردگارت زير پاى تو چشمه آبى (و كودكى شريف) قرار داده است؛
وَ هُزِّيٓ إِلَيۡكِ بِجِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ تُسَٰقِطۡ عَلَيۡكِ رُطَبٗا جَنِيّٗا
25و تنه درخت خرما را به سوى خود تكان ده، تا رطب تازهاى بر تو فرو ريزد؛
فَكُلِي وَ ٱشۡرَبِي وَ قَرِّي عَيۡنٗا فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ ٱلۡبَشَرِ أَحَدٗا فَقُولِيٓ إِنِّي نَذَرۡتُ لِلرَّحۡمَٰنِ صَوۡمٗا فَلَنۡ أُكَلِّمَ ٱلۡيَوۡمَ إِنسِيّٗا
26و بخور، و بنوش؛ و ديده روشن دار، و اگر از جنس بشر كسى را ديدى، پس بگو:« در واقع من براى (خداى) گستردهمهر روزهاى نذر كردهام؛ و امروز با هيچ انسانى سخن نمىگويم. »
فَأَتَتۡ بِهِۦ قَوۡمَهَا تَحۡمِلُهُۥ قَالُواْ يَٰمَرۡيَمُ لَقَدۡ جِئۡتِ شَيۡٔٗا فَرِيّٗا
27و (مريم) در حالى كه او را در آغوش گرفته بود، وى را نزد قومش آورد؛ گفتند:« اى مريم! بيقين چيزى شگفت (و زشت) آوردهاى!
يَٰٓأُخۡتَ هَٰرُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ ٱمۡرَأَ سَوۡءٖ وَ مَا كَانَتۡ أُمُّكِ بَغِيّٗا
28اى (همانند) خواهر هارون (در پاكى)، پدرت مرد بدى نبود، و مادرت زن تجاوزكار (و آلوده) نبود! »
فَأَشَارَتۡ إِلَيۡهِ قَالُواْ كَيۡفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي ٱلۡمَهۡدِ صَبِيّٗا
29و (مريم) به سوى آن (عيسى) اشاره كرد؛ گفتند:« چگونه با كسى كه به صورت كودكى در گاهواره است، سخن بگوييم؟! »
قَالَ إِنِّي عَبۡدُ ٱللَّهِ ءَاتَىٰنِيَ ٱلۡكِتَٰبَ وَ جَعَلَنِي نَبِيّٗا
30(عيسى) گفت:« براستى كه من بنده خدايم؛ به من كتاب (انجيل) عطا كرده؛ و مرا پيامبر قرار داده است؛
وَ جَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيۡنَ مَا كُنتُ وَ أَوۡصَٰنِي بِٱلصَّلَوٰةِ وَ ٱلزَّكَوٰةِ مَا دُمۡتُ حَيّٗا
31و هر جا كه باشم مرا خجسته قرار داده؛ و تا هنگامى كه زندهام، مرا به نماز و زكات سفارش كرده است؛
وَ بَرَّۢا بِوَٰلِدَتِي وَ لَمۡ يَجۡعَلۡنِي جَبَّارٗا شَقِيّٗا
32و نسبت به مادرم نيكوكار (قرار داده؛) و مرا زورگوى بدبخت قرار نداده است.
وَ ٱلسَّلَٰمُ عَلَيَّ يَوۡمَ وُلِدتُّ وَ يَوۡمَ أَمُوتُ وَ يَوۡمَ أُبۡعَثُ حَيّٗا
33و سلام (خدا) بر من باد، روزى كه متولد شدم، و روزى كه مىميرم، و روزى كه زنده برانگيخته خواهم شد! »
ذَٰلِكَ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ قَوۡلَ ٱلۡحَقِّ ٱلَّذِي فِيهِ يَمۡتَرُونَ
34اين (سرگذشت) عيسى پسر مريم است، گفتار حقى كه در آن ترديد مىكنند.
مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٖ سُبۡحَٰنَهُۥٓ إِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ
35هرگز براى خدا شايسته نيست كه فرزندى برگيرد او منزه است؛ هنگامى كه چيزى را اراده كند، پس فقط به آن مىگويد:« باش »پس (فورا موجود) مىشود.
وَ إِنَّ ٱللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمۡ فَٱعۡبُدُوهُ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ
36« و در حقيقت خدا پروردگار من و پروردگار شماست؛ پس او را بپرستيد؛ كه اين راهى راست است. »
فَٱخۡتَلَفَ ٱلۡأَحۡزَابُ مِنۢ بَيۡنِهِمۡ فَوَيۡلٞ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن مَّشۡهَدِ يَوۡمٍ عَظِيمٍ
37و [لى] حزبهايى از ميان آن (مسيحي) ان اختلاف كردند؛ پس واى به حال كسانى كه كفر ورزيدند، از حضور روز بزرگ (رستاخيز)!
أَسۡمِعۡ بِهِمۡ وَ أَبۡصِرۡ يَوۡمَ يَأۡتُونَنَا لَٰكِنِ ٱلظَّٰلِمُونَ ٱلۡيَوۡمَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ
38روزى كه نزد ما مىآيند، چقدر شنوا و بينايند! ليكن ستمكاران امروز در گمراهى آشكارى هستند.
وَ أَنذِرۡهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡحَسۡرَةِ إِذۡ قُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ وَ هُمۡ فِي غَفۡلَةٖ وَ هُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ
39آنان را به روز حسرت هشدار ده، هنگامى كه [همه] چيز انجام شود؛ در حالى كه آنان در غفلتند و آنان ايمان نمىآورند.
إِنَّا نَحۡنُ نَرِثُ ٱلۡأَرۡضَ وَ مَنۡ عَلَيۡهَا وَ إِلَيۡنَا يُرۡجَعُونَ
40در واقع ما، زمين و هر كس كه بر آن است را به ارث مىبريم؛ و فقط به سوى ما باز گردانده مىشوند.
وَ ٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِبۡرَٰهِيمَ إِنَّهُۥ كَانَ صِدِّيقٗا نَّبِيًّا
41و در كتاب (قرآن) ابراهيم را ياد كن، كه او بسيار راستگو و پيامبر بود.
إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ يَٰٓأَبَتِ لِمَ تَعۡبُدُ مَا لَا يَسۡمَعُ وَ لَا يُبۡصِرُ وَ لَا يُغۡنِي عَنكَ شَيۡٔٗا
42هنگامى كه به پدر (مادرش يا عموي) ش گفت:« اى پدر [م]! چرا چيزى را مىپرستى كه نمىشنود، و نمىبيند، و هيچ چيزى را از تو دفع نمىكند؟!
يَٰٓأَبَتِ إِنِّي قَدۡ جَآءَنِي مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَمۡ يَأۡتِكَ فَٱتَّبِعۡنِيٓ أَهۡدِكَ صِرَٰطٗا سَوِيّٗا
43اى پدر [م]! براستى من از دانش (الهى) چيزى برايم آمده كه براى تو نيامده است؛ پس مرا پيروى كن، تا تو را به راهى درست راهنمايى كنم.
يَٰٓأَبَتِ لَا تَعۡبُدِ ٱلشَّيۡطَٰنَ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ كَانَ لِلرَّحۡمَٰنِ عَصِيّٗا
44اى پدر [م]! شيطان را مپرست؛ چرا كه شيطان نسبت به (خداى) گستردهمهر، عصيانگر بود.
يَٰٓأَبَتِ إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يَمَسَّكَ عَذَابٞ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ فَتَكُونَ لِلشَّيۡطَٰنِ وَلِيّٗا
45اى پدر [م]! در حقيقت من مىترسم كه عذابى از (خداى) گستردهمهر به تو رسد، پس ملحق به شيطان شوى. »
قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنۡ ءَالِهَتِي يَٰٓإِبۡرَٰهِيمُ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ لَأَرۡجُمَنَّكَ وَ ٱهۡجُرۡنِي مَلِيّٗا
46(آزر) گفت:« آيا تو از معبودهاى من روى بر مىتابى؟! اى ابراهيم، اگر (به اين كار) پايان ندهى، حتما تو را سنگسار مىكنم؛ و براى مدتى طولانى از من دور شو! »
قَالَ سَلَٰمٌ عَلَيۡكَ سَأَسۡتَغۡفِرُ لَكَ رَبِّيٓ إِنَّهُۥ كَانَ بِي حَفِيّٗا
47(ابراهيم) گفت:« سلام بر تو باد، بزودى از پروردگارم براى تو طلب آمرزش مىكنم؛ چرا كه او نسبت به من نيكوكارى مهرورز است؛
وَ أَعۡتَزِلُكُمۡ وَ مَا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَ أَدۡعُواْ رَبِّي عَسَىٰٓ أَلَّآ أَكُونَ بِدُعَآءِ رَبِّي شَقِيّٗا
48و از شما، و آنچه غير از خدا مىخوانيد، كنارهگيرى مىكنم؛ و پروردگارم را مىخوانم؛ اميد است كه در خواندن پروردگارم در (زحمت و) بدبختى نباشم. »
فَلَمَّا ٱعۡتَزَلَهُمۡ وَ مَا يَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَ يَعۡقُوبَ وَ كُلّٗا جَعَلۡنَا نَبِيّٗا
49و هنگامى كه از آنان و آنچه غير از خدا مىپرستيدند كنارهگيرى كرد، اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم؛ در حالى كه هر يك را پيامبرى قرار داديم؛
وَ وَهَبۡنَا لَهُم مِّن رَّحۡمَتِنَا وَ جَعَلۡنَا لَهُمۡ لِسَانَ صِدۡقٍ عَلِيّٗا
50و از رحمت خود به آنان بخشيديم؛ و براى آنان در زبان (جهانيان مقامى) راستين (و آوازهاى) بلند قرار داديم.
وَ ٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مُوسَىٰٓ إِنَّهُۥ كَانَ مُخۡلَصٗا وَ كَانَ رَسُولٗا نَّبِيّٗا
51و در كتاب (قرآن) موسى را ياد كن، كه او خالص شده بود و (نيز) فرستادهاى والا [مقام] بود.
وَ نَٰدَيۡنَٰهُ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ ٱلۡأَيۡمَنِ وَ قَرَّبۡنَٰهُ نَجِيّٗا
52و او را از طرف راست (كوه) طور ندا داديم، و رازگويان او را (به خود) نزديك ساختيم.
وَ وَهَبۡنَا لَهُۥ مِن رَّحۡمَتِنَآ أَخَاهُ هَٰرُونَ نَبِيّٗا
53و از رحمت خود، برادرش هارون را، در حالى كه پيامبر بود، به او بخشيديم.
وَ ٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِسۡمَٰعِيلَ إِنَّهُۥ كَانَ صَادِقَ ٱلۡوَعۡدِ وَ كَانَ رَسُولٗا نَّبِيّٗا
54و در كتاب (قرآن) اسماعيل را ياد كن، كه او راست وعده بود و (نيز) فرستادهاى والا [مقام] بود؛
وَ كَانَ يَأۡمُرُ أَهۡلَهُۥ بِٱلصَّلَوٰةِ وَ ٱلزَّكَوٰةِ وَ كَانَ عِندَ رَبِّهِۦ مَرۡضِيّٗا
55و همواره خانوادهاش را به نماز و زكات فرمان مىداد؛ و در نزد پروردگارش مورد رضايت بود.
وَ ٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِدۡرِيسَ إِنَّهُۥ كَانَ صِدِّيقٗا نَّبِيّٗا
56و در كتاب (قرآن) ادريس را ياد كن، كه او بسيار راستگو [و] پيامبر بود؛
وَ رَفَعۡنَٰهُ مَكَانًا عَلِيًّا
57و او را به جايگاه والايى بالا برديم.
أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِيِّۧنَ مِن ذُرِّيَّةِ ءَادَمَ وَ مِمَّنۡ حَمَلۡنَا مَعَ نُوحٖ وَ مِن ذُرِّيَّةِ إِبۡرَٰهِيمَ وَ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَ مِمَّنۡ هَدَيۡنَا وَ ٱجۡتَبَيۡنَآ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُ ٱلرَّحۡمَٰنِ خَرُّواْ سُجَّدٗا وَ بُكِيّٗا
58آنان كسانى هستند كه خدا به ايشان نعمت داده است، در حالى كه از پيامبران از نسل آدم، و از كسانى كه با نوح (بر كشتى) سوار كرديم، و از نسل ابراهيم و اسرائيل (يعقوب)، و از كسانى كه راهنمايى كرديم و برگزيديم (بودند.) هنگامى كه آيات (خداى) گستردهمهر بر آنان خوانده مىشد، سجدهكنان و گريان (به زمين) در مىافتادند.
فَخَلَفَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ خَلۡفٌ أَضَاعُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَ ٱتَّبَعُواْ ٱلشَّهَوَٰتِ فَسَوۡفَ يَلۡقَوۡنَ غَيًّا
59و بعد از آنان، فرزندان (ناشايستى) جانشين شدند كه نماز را تباه كردند، و از شهوات پيروى نمودند؛ و در آينده (عذاب) گمراهى (خود) را ملاقات خواهند كرد؛
إِلَّا مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَ لَا يُظۡلَمُونَ شَيۡٔٗا
60مگر كسانى كه توبه كنند، و ايمان آورند، و [كار] شايسته انجام دهند؛ پس اينان داخل بهشت مىشوند، و هيچ ستمى بر آنان نخواهد شد.
جَنَّٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِي وَعَدَ ٱلرَّحۡمَٰنُ عِبَادَهُۥ بِٱلۡغَيۡبِ إِنَّهُۥ كَانَ وَعۡدُهُۥ مَأۡتِيّٗا
61بوستانهاى (ويژه بهشت) ماندگار، كه (خداى) گستردهمهر به بندگانش ناديده و ناپيدا وعده داده است، چرا كه حتما وعده او انجام شدنى است.
لَّا يَسۡمَعُونَ فِيهَا لَغۡوًا إِلَّا سَلَٰمٗا وَ لَهُمۡ رِزۡقُهُمۡ فِيهَا بُكۡرَةٗ وَ عَشِيّٗا
62در آن جا هيچ (سخن) بيهودهاى نمىشنوند؛ (و گفتارشان) جز سلام (نيست.) و در آنجا صبحگاهان و عصرگاهان،« روزى »آنان، برايشان (آماده) است.
تِلۡكَ ٱلۡجَنَّةُ ٱلَّتِي نُورِثُ مِنۡ عِبَادِنَا مَن كَانَ تَقِيّٗا
63اين بهشتى است كه به هر كس از بندگان ما كه خودنگهدار (و پارسا) باشد، به ارث مىدهيم.
وَ مَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمۡرِ رَبِّكَ لَهُۥ مَا بَيۡنَ أَيۡدِينَا وَ مَا خَلۡفَنَا وَ مَا بَيۡنَ ذَٰلِكَ وَ مَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيّٗا
64و (جبرئيل گفت:) جز به فرمان پروردگارت، فرود نمىآييم؛ آنچه پيش روى ما، و آنچه پشت سر ما، و آنچه ميان اين دو مىباشد، فقط از آن اوست؛ و پروردگارت فراموشكار نيست.
رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا بَيۡنَهُمَا فَٱعۡبُدۡهُ وَ ٱصۡطَبِرۡ لِعِبَٰدَتِهِۦ هَلۡ تَعۡلَمُ لَهُۥ سَمِيّٗا
65(همان) پروردگار آسمانها و زمين، و آنچه ميان آن دوست. پس او را بپرست، و در پرستش او شكيبايى ورز. آيا براى او همنام (و همانندى) مىشناسى؟!
وَ يَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَءِذَا مَا مِتُّ لَسَوۡفَ أُخۡرَجُ حَيًّا
66و انسان مىگويد:« آيا هنگامى كه بميرم، براستى در آينده (از قبر) زنده بيرون آورده مىشوم؟! »
أَ وَ لَا يَذۡكُرُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَنَّا خَلَقۡنَٰهُ مِن قَبۡلُ وَ لَمۡ يَكُ شَيۡٔٗا
67و آيا انسان به ياد نمىآورد كه ما پيش از اين، او را آفريديم در حالى كه هيچ چيزى نبود؟!
فَوَرَبِّكَ لَنَحۡشُرَنَّهُمۡ وَ ٱلشَّيَٰطِينَ ثُمَّ لَنُحۡضِرَنَّهُمۡ حَوۡلَ جَهَنَّمَ جِثِيّٗا
68و سوگند به پروردگارت كه حتما آنان و شيطانها را گردآورى مىكنيم؛ سپس قطعا آنان را، از پاى در آمده، گرداگرد جهنم حاضر مىسازيم!
ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمۡ أَشَدُّ عَلَى ٱلرَّحۡمَٰنِ عِتِيّٗا
69سپس از هر گروهى، هر كدام را كه بر (خداى) گستردهمهر سركشتر بودهاند، حتما جدا مىكنيم.
ثُمَّ لَنَحۡنُ أَعۡلَمُ بِٱلَّذِينَ هُمۡ أَوۡلَىٰ بِهَا صِلِيّٗا
70سپس ما حتما داناتريم، به كسانى كه آنان براى ورود به آن (جهنم) سزاوارترند.
وَ إِن مِّنكُمۡ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتۡمٗا مَّقۡضِيّٗا
71و هيچ (كس) از شما نيست مگر اينكه در آن (جهنم) وارد مىشود؛ (اين حكم) حتمى است كه براى پروردگارت پايان يافته است؛
ثُمَّ نُنَجِّي ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْ وَّ نَذَرُ ٱلظَّٰلِمِينَ فِيهَا جِثِيّٗا
72سپس كسانى را كه خودنگهدارى (و پارسايى) كردند نجات مىبخشيم، و ستمكاران را، از پاى در آمده، در آن (دوزخ) وا مىگذاريم.
وَ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُنَا بَيِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَيُّ ٱلۡفَرِيقَيۡنِ خَيۡرٞ مَّقَامٗا وَ أَحۡسَنُ نَدِيّٗا
73و هنگامى كه آيات ما، در حالى كه روشن است، بر آنان خوانده مىشود، كسانى كه كفر ورزيدند، به كسانى كه ايمان آوردند، مىگويند:« كدام يك از (ما) دو دسته جايگاهش بهتر، و (بخشش و) محفلش نيكوتر است؟! »
وَ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَحۡسَنُ أَثَٰثٗا وَ رِءۡيٗا
74و چه بسيار گروههايى را پيش از آنان هلاك كرديم كه آنان از نظر اثاث و ظاهر نيكوتر بودند.
قُلۡ مَن كَانَ فِي ٱلضَّلَٰلَةِ فَلۡيَمۡدُدۡ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ مَدًّا حَتَّىٰٓ إِذَا رَأَوۡاْ مَا يُوعَدُونَ إِمَّا ٱلۡعَذَابَ وَ إِمَّا ٱلسَّاعَةَ فَسَيَعۡلَمُونَ مَنۡ هُوَ شَرّٞ مَّكَانٗا وَ أَضۡعَفُ جُندٗا
75(اى پيامبر) بگو:« هر كس كه در گمراهى باشد، پس بايد (خداى) گستردهمهر كاملا به او كمك (و مهلت) دهد، تا هنگامى كه آنچه را وعده داده شدهاند، يا عذاب و يا ساعت (رستاخيز) را، ببينند؛ پس بزودى خواهند دانست چه كسى جايگاهش بدتر، و لشكر [ش] ناتوانتر است! »
وَ يَزِيدُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ٱهۡتَدَوۡاْ هُدٗى وَ ٱلۡبَٰقِيَٰتُ ٱلصَّٰلِحَٰتُ خَيۡرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابٗا وَ خَيۡرٞ مَّرَدًّا
76و خدا بر هدايت كسانى كه رهيافتهاند، مىافزايد؛ و (كارهاى) ماندگار شايسته در نزد پروردگارت پاداشى بهتر و فرجامى نيكوتر دارد.
أَفَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي كَفَرَ بَِٔايَٰتِنَا وَ قَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالٗا وَ وَلَدًا
77و آيا ملاحظه كردى كسى را كه به آيات ما كفر ورزيد، و گفت:« حتما مال و فرزند (فراوان) به من داده خواهد شد »؟!
أَطَّلَعَ ٱلۡغَيۡبَ أَمِ ٱتَّخَذَ عِندَ ٱلرَّحۡمَٰنِ عَهۡدٗا
78آيا از پنهان (جهان) اطلاع يافته، يا از جانب (خداى) گستردهمهر، پيمانى گرفته است؟!
كَلَّا سَنَكۡتُبُ مَا يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُۥ مِنَ ٱلۡعَذَابِ مَدّٗا
79هرگز چنين نيست، بزودى آنچه را مىگويد، مىنويسيم و به عذاب او كاملا كمك مىكنيم (و پى در پى مىافزاييم.)
وَ نَرِثُهُۥ مَا يَقُولُ وَ يَأۡتِينَا فَرۡدٗا
80و آنچه را (از اموال و فرزندان) مىگويد، از او به ارث مىبريم، و به تنهايى نزد ما خواهد آمد.
وَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ ءَالِهَةٗ لِّيَكُونُواْ لَهُمۡ عِزّٗا
81و (كافران) غير از خدا، معبودانى را برگزيدند تا [مايه] عزتشان باشند.
كَلَّا سَيَكۡفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمۡ وَ يَكُونُونَ عَلَيۡهِمۡ ضِدًّا
82هرگز چنين نيست، بزودى (معبودان) پرستش آنان را انكار خواهند كرد، و (دشمنى) بر ضد آنان مىشوند.
أَلَمۡ تَرَ أَنَّآ أَرۡسَلۡنَا ٱلشَّيَٰطِينَ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ تَؤُزُّهُمۡ أَزّٗا
83آيا اطلاع نيافتى كه ما شيطانها را به سوى كافران فرستاديم در حالى كه آنان را شديدا تحريك مىكنند؟
فَلَا تَعۡجَلۡ عَلَيۡهِمۡ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمۡ عَدّٗا
84پس در باره آنان شتاب مكن؛ جز اين نيست كه (اعمال و لحظات عمر) آنان را كاملا شمارش مىكنيم.
يَوۡمَ نَحۡشُرُ ٱلۡمُتَّقِينَ إِلَى ٱلرَّحۡمَٰنِ وَفۡدٗا
85(ياد كن) روزى را كه پارسايان (خود نگهدار) را دستهجمعى [و با احترام] به سوى (خداى) گستردهمهر گردآورى مىكنيم.
وَ نَسُوقُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ وِرۡدٗا
86و خلافكاران را به سوى جهنم تشنهكامان مىرانيم.
لَّا يَمۡلِكُونَ ٱلشَّفَٰعَةَ إِلَّا مَنِ ٱتَّخَذَ عِندَ ٱلرَّحۡمَٰنِ عَهۡدٗا
87صاحب شفاعت نمىباشند، جز كسانى كه از جانب (خداى) گستردهمهر، پيمانى گرفتهاند.
وَ قَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَلَدٗا
88و گفتند:« (خداى) گستردهمهر فرزندى براى خود برگرفت. »
لَّقَدۡ جِئۡتُمۡ شَيًۡٔا إِدّٗا
89واقعا چيز زشت وحشتناكى (بر زبان) آورديد!
تَكَادُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ يَتَفَطَّرۡنَ مِنۡهُ وَ تَنشَقُّ ٱلۡأَرۡضُ وَ تَخِرُّ ٱلۡجِبَالُ هَدًّا
90نزديك است از اين (سخن) آسمانها بشكافند، و زمين شكافته شود، و كوهها بشدت فرو ريزند؛
أَن دَعَوۡاْ لِلرَّحۡمَٰنِ وَلَدٗا
91(بخاطر) اينكه براى (خداى) گستردهمهر فرزندى خواندند!
وَ مَا يَنۢبَغِي لِلرَّحۡمَٰنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا
92و براى (خداى) گستردهمهر سزاوار نيست كه فرزندى گزيند!
إِن كُلُّ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ إِلَّآ ءَاتِي ٱلرَّحۡمَٰنِ عَبۡدٗا
93هيچ كس در آسمانها و زمين نيست، مگر اينكه بندهوار به سوى (خداى) گستردهمهر آيد.
لَّقَدۡ أَحۡصَىٰهُمۡ وَ عَدَّهُمۡ عَدّٗا
94بيقين آنان را حساب كرده و كاملا آنان را شمارش نموده است.
وَ كُلُّهُمۡ ءَاتِيهِ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَرۡدًا
95و همه آنان روز رستاخيز، به تنهايى نزد او مىآيند.
إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَيَجۡعَلُ لَهُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وُدّٗا
96مسلما كسانى كه ايمان آورده و [كارهاى] شايسته انجام دادهاند، بزودى (خداى) گستردهمهر، براى آنان محبتى (در دلها) قرار مىدهد.
فَإِنَّمَا يَسَّرۡنَٰهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ ٱلۡمُتَّقِينَ وَ تُنذِرَ بِهِۦ قَوۡمٗا لُّدّٗا
97و فقط آن [قرآن] را بر زبان تو آسان ساختيم تا پارسايان (خود نگهدار) را بوسيله آن مژده دهى، و گروه دشمنان سرسخت را بدان هشدار دهى.
وَ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هَلۡ تُحِسُّ مِنۡهُم مِّنۡ أَحَدٍ أَوۡ تَسۡمَعُ لَهُمۡ رِكۡزَۢا
98و چه بسيار گروههايى را كه پيش از آنان هلاك كرديم؛ آيا هيچ كس از ايشان را احساس مىكنى؟! يا صداى آهستهاى از آنان مىشنوى؟!