قرآن عثمان طه

سوره مریم

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ كٓهيعٓصٓ

1

بنام خداوند بخشاينده مهربان‌؛ كهيعص


ذِكۡرُ رَحۡمَتِ رَبِّكَ عَبۡدَهُۥ زَكَرِيَّآ

2

يادى از رحمت پروردگار تو به بنده خويش زكريا


إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥ نِدَآءً خَفِيّٗا

3

هنگامى كه خواند پروردگار خود را خواندى آهسته (نهانى)


قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ ٱلۡعَظۡمُ مِنِّي وَ ٱشۡتَعَلَ ٱلرَّأۡسُ شَيۡبٗا وَ لَمۡ أَكُنۢ بِدُعَآئِكَ رَبِّ شَقِيّٗا

4

گفت پروردگارا همانا سست شد استخوان از من و درخشيد مرا سر به پيرى و نبودم به خواندن تو پروردگار را تيره‌بخت


وَ إِنِّي خِفۡتُ ٱلۡمَوَٰلِيَ مِن وَرَآءِي وَ كَانَتِ ٱمۡرَأَتِي عَاقِرٗا فَهَبۡ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيّٗا

5

و همانا ترسيدم خويشاوندانم را پس از من و بوده است زنم نازا پس ببخش مرا از نزد خود سرپرستى (فرزندى)


يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنۡ ءَالِ يَعۡقُوبَ وَ ٱجۡعَلۡهُ رَبِّ رَضِيّٗا

6

كه ارث برد از من و ارث برد از خاندان يعقوب و بگردانش پروردگارا پسنديده


يَٰزَكَرِيَّآ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَٰمٍ ٱسۡمُهُۥ يَحۡيَىٰ لَمۡ نَجۡعَل لَّهُۥ مِن قَبۡلُ سَمِيّٗا

7

اى زكريا همانا مژده دهيمت به پسرى كه نامش يحيى است قرار نداديم برايش پيش از اين همنامى


قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَٰمٞ وَ كَانَتِ ٱمۡرَأَتِي عَاقِرٗا وَ قَدۡ بَلَغۡتُ مِنَ ٱلۡكِبَرِ عِتِيّٗا

8

گفت پروردگارا چگونه باشدم پسرى و بوده است زنم نازا و بدرست رسيده‌ام از پيرى خشكيدگى را


قَالَ كَذَٰلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٞ وَ قَدۡ خَلَقۡتُكَ مِن قَبۡلُ وَ لَمۡ تَكُ شَيۡ‍ٔٗا

9

گفت بدينسان گفت پروردگار تو آن است بر من آسان و همانا آفريدمت پيش از اين و نبودى چيزى


قَالَ رَبِّ ٱجۡعَل لِّيٓ ءَايَةٗ قَالَ ءَايَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ ٱلنَّاسَ ثَلَٰثَ لَيَالٖ سَوِيّٗا

10

گفت پروردگارا بگذار براى من آيتى گفت آيت تو آنكه سخن نگويى با مردم سه شب تمامى


فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ مِنَ ٱلۡمِحۡرَابِ فَأَوۡحَىٰٓ إِلَيۡهِمۡ أَن سَبِّحُواْ بُكۡرَةٗ وَ عَشِيّٗا

11

پس برون آمد بر قوم خود از محراب پس رساند بدانان كه تسبيح كنيد بامداد و شب‌هنگام


يَٰيَحۡيَىٰ خُذِ ٱلۡكِتَٰبَ بِقُوَّةٖ وَ ءَاتَيۡنَٰهُ ٱلۡحُكۡمَ صَبِيّٗا

12

اى يحيى بگير كتاب را به نيرومندى و داديمش حكم را به كودكى


وَ حَنَانٗا مِّن لَّدُنَّا وَ زَكَوٰةٗ وَ كَانَ تَقِيّٗا

13

و مهربانى از نزد ما و پاكى و بوده است پرهيزكارى


وَ بَرَّۢا بِوَٰلِدَيۡهِ وَ لَمۡ يَكُن جَبَّارًا عَصِيّٗا

14

و نكوكارى به پدر و مادر خويش و نبود گردنكشى نابفرمان


وَ سَلَٰمٌ عَلَيۡهِ يَوۡمَ وُلِدَ وَ يَوۡمَ يَمُوتُ وَ يَوۡمَ يُبۡعَثُ حَيّٗا

15

و درود بر او روزى كه بزاد و روزى كه بميرد و روزى كه برانگيخته شود زنده


وَ ٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مَرۡيَمَ إِذِ ٱنتَبَذَتۡ مِنۡ أَهۡلِهَا مَكَانٗا شَرۡقِيّٗا

16

و ياد كن در كتاب مريم را گاهى كه برگرفت دور از خاندان خويش جايگاهى خاورى را


فَٱتَّخَذَتۡ مِن دُونِهِمۡ حِجَابٗا فَأَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرٗا سَوِيّٗا

17

پس برگرفت دور از آنان پوششى پس فرستاديم بسوى او روح خود را تا نمايان شد براى او مردى درست


قَالَتۡ إِنِّيٓ أَعُوذُ بِٱلرَّحۡمَٰنِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيّٗا

18

گفت همانا پناه برم به خداى مهربان از تو اگر هستى پرهيزكار


قَالَ إِنَّمَآ أَنَا۠ رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَٰمٗا زَكِيّٗا

19

گفت همانا منم فرستاده پروردگار تو تا ببخشم به تو پسرى پاك


قَالَتۡ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَٰمٞ وَ لَمۡ يَمۡسَسۡنِي بَشَرٞ وَ لَمۡ أَكُ بَغِيّٗا

20

گفت چگونه باشدم پسرى و به من نزديك نشده است بشرى و نبوده‌ام بدكاره


قَالَ كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٞ وَ لِنَجۡعَلَهُۥٓ ءَايَةٗ لِّلنَّاسِ وَ رَحۡمَةٗ مِّنَّا وَ كَانَ أَمۡرٗا مَّقۡضِيّٗا

21

گفت بدينسان گفت پروردگار تو آن است بر من آسان تا بگردانيمش آيتى براى مردم و رحمتى از ما و بوده است كارى گذشته


فَحَمَلَتۡهُ فَٱنتَبَذَتۡ بِهِۦ مَكَانٗا قَصِيّٗا

22

پس بارور شد بدو پس كناره گرفت بدو جايگاهى دور را


فَأَجَآءَهَا ٱلۡمَخَاضُ إِلَىٰ جِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ قَالَتۡ يَٰلَيۡتَنِي مِتُّ قَبۡلَ هَٰذَا وَ كُنتُ نَسۡيٗا مَّنسِيّٗا

23

پس بياوردش درد زائيدن بسوى شاخه خرما گفت كاش مرده بودم پيش از اين و مى‌شدم فراموشى فراموش‌شده


فَنَادَىٰهَا مِن تَحۡتِهَآ أَلَّا تَحۡزَنِي قَدۡ جَعَلَ رَبُّكِ تَحۡتَكِ سَرِيّٗا

24

پس بانگ بدو زد از زيرش كه اندوهگين نباش همانا نهاد پروردگار تو زير تو جويى را


وَ هُزِّيٓ إِلَيۡكِ بِجِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ تُسَٰقِطۡ عَلَيۡكِ رُطَبٗا جَنِيّٗا

25

و بجنبان بسوى خود شاخه خرما را مى‌ريزد بر تو رطبى تازه‌چيده را


فَكُلِي وَ ٱشۡرَبِي وَ قَرِّي عَيۡنٗا فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ ٱلۡبَشَرِ أَحَدٗا فَقُولِيٓ إِنِّي نَذَرۡتُ لِلرَّحۡمَٰنِ صَوۡمٗا فَلَنۡ أُكَلِّمَ ٱلۡيَوۡمَ إِنسِيّٗا

26

پس بخور و بياشام و چشم‌روشن باش و اگر ديدى از بشر كسى را بگو همانا نذر كردم براى خداوند مهربان روزه را و هرگز سخن نگويم امروز را انسى را


فَأَتَتۡ بِهِۦ قَوۡمَهَا تَحۡمِلُهُۥ قَالُواْ يَٰمَرۡيَمُ لَقَدۡ جِئۡتِ شَيۡ‍ٔٗا فَرِيّٗا

27

پس بياورد او را به نزد قومش حالى كه به دوش همى‌كشيدش گفتند اى مريم هر آينه آوردى چيزى دروغ‌آميز را


يَٰٓأُخۡتَ هَٰرُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ ٱمۡرَأَ سَوۡءٖ وَ مَا كَانَتۡ أُمُّكِ بَغِيّٗا

28

اى خواهر هارون نبود پدر تو مردى زشت و نبود مادرت بدكاره


فَأَشَارَتۡ إِلَيۡهِ قَالُواْ كَيۡفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي ٱلۡمَهۡدِ صَبِيّٗا

29

پس او را نشان داد گفتند چگونه سخن گوئيم آن را كه بوده است در گهواره كودكى


قَالَ إِنِّي عَبۡدُ ٱللَّهِ ءَاتَىٰنِيَ ٱلۡكِتَٰبَ وَ جَعَلَنِي نَبِيّٗا

30

گفت همانا منم بنده خدا داد به من كتاب را و گردانيد مرا پيمبرى


وَ جَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيۡنَ مَا كُنتُ وَ أَوۡصَٰنِي بِٱلصَّلَوٰةِ وَ ٱلزَّكَوٰةِ مَا دُمۡتُ حَيّٗا

31

و گردانيد مرا فرخنده هر كجا باشم و توصيه كرد مرا به نماز و زكات مادامى كه هستم زنده


وَ بَرَّۢا بِوَٰلِدَتِي وَ لَمۡ يَجۡعَلۡنِي جَبَّارٗا شَقِيّٗا

32

و نكوكارى به مادرم و نگردانيدم فرمانفرمايى تيره‌بخت


وَ ٱلسَّلَٰمُ عَلَيَّ يَوۡمَ وُلِدتُّ وَ يَوۡمَ أَمُوتُ وَ يَوۡمَ أُبۡعَثُ حَيّٗا

33

و درود بر من روزى كه زادم و روزى كه مى‌ميرم و روزى كه برانگيخته شوم زنده


ذَٰلِكَ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ قَوۡلَ ٱلۡحَقِّ ٱلَّذِي فِيهِ يَمۡتَرُونَ

34

اين است عيسى پسر مريم سخن حقى كه در آن شك مى‌كنند


مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٖ سُبۡحَٰنَهُۥٓ إِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ

35

نبوده است خدا كه برگيرد فرزندى منزه است او هر گاه بگذراند كارى را جز اين نيست كه گويد بدو بشو پس مى‌شود


وَ إِنَّ ٱللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمۡ فَٱعۡبُدُوهُ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ

36

و همانا خدا است پروردگار من و پروردگار شما پس بپرستيدش اين است راه راست


فَٱخۡتَلَفَ ٱلۡأَحۡزَابُ مِنۢ بَيۡنِهِمۡ فَوَيۡلٞ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن مَّشۡهَدِ يَوۡمٍ عَظِيمٍ

37

پس اختلاف كردند گروه‌ها از ميان ايشان پس واى بر آنان كه كفر ورزيدند از ديدار روزى بزرگ


أَسۡمِعۡ بِهِمۡ وَ أَبۡصِرۡ يَوۡمَ يَأۡتُونَنَا لَٰكِنِ ٱلظَّٰلِمُونَ ٱلۡيَوۡمَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ

38

چه شنوايند به ايشان و چه بينا روزى كه آيند ما را ليكن ستمگرانند در آن روز در گمراهى آشكار


وَ أَنذِرۡهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡحَسۡرَةِ إِذۡ قُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ وَ هُمۡ فِي غَفۡلَةٖ وَ هُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ

39

و بترسانشان روز دريغ (حسرت) را هنگامى كه گذشت كار و ايشانند در غفلتى و ايمان نمى‌آورند


إِنَّا نَحۡنُ نَرِثُ ٱلۡأَرۡضَ وَ مَنۡ عَلَيۡهَا وَ إِلَيۡنَا يُرۡجَعُونَ

40

همانا ما خود ميراث بريم زمين را و آنكه بر آن است و بسوى ما بازگردانيده شوند


وَ ٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِبۡرَٰهِيمَ إِنَّهُۥ كَانَ صِدِّيقٗا نَّبِيًّا

41

و ياد كن در كتاب ابراهيم را كه بوده است او راستگوى پيمبرى


إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ يَٰٓأَبَتِ لِمَ تَعۡبُدُ مَا لَا يَسۡمَعُ وَ لَا يُبۡصِرُ وَ لَا يُغۡنِي عَنكَ شَيۡ‍ٔٗا

42

هنگامى كه گفت به پدر خود اى پدر من چرا مى‌پرستى آنچه را نمى‌شنود و نمى‌بيند و نه بى‌نياز مى‌كند از تو به چيزى


يَٰٓأَبَتِ إِنِّي قَدۡ جَآءَنِي مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَمۡ يَأۡتِكَ فَٱتَّبِعۡنِيٓ أَهۡدِكَ صِرَٰطٗا سَوِيّٗا

43

اى پدر من همانا بيامده است مرا از دانش آنچه نيامده است تو را پس پيرويم كن تا رهبريت كنم راهى راست را


يَٰٓأَبَتِ لَا تَعۡبُدِ ٱلشَّيۡطَٰنَ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ كَانَ لِلرَّحۡمَٰنِ عَصِيّٗا

44

اى پدر من پرستش نكن شيطان را كه شيطان است براى خداى مهربان نابفرمان


يَٰٓأَبَتِ إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يَمَسَّكَ عَذَابٞ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ فَتَكُونَ لِلشَّيۡطَٰنِ وَلِيّٗا

45

اى پدر من همانا مى‌ترسم برسدت عذابى از خداى مهربان كه بشوى براى شيطان دوستى


قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنۡ ءَالِهَتِي يَٰٓإِبۡرَٰهِيمُ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ لَأَرۡجُمَنَّكَ وَ ٱهۡجُرۡنِي مَلِيّٗا

46

گفت آيا روى گرداننده‌اى از خدايانم اى ابراهيم اگر كوتاه نيايى هر آينه سنگسارت مى‌كنم و دورى گزين از من روزگارى دراز (يا اندك اندك)


قَالَ سَلَٰمٌ عَلَيۡكَ سَأَسۡتَغۡفِرُ لَكَ رَبِّيٓ إِنَّهُۥ كَانَ بِي حَفِيّٗا

47

گفت سلام بر تو زود است آمرزش خواهم براى تو از پروردگار خويش همانا او بوده است به من مهربان


وَ أَعۡتَزِلُكُمۡ وَ مَا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَ أَدۡعُواْ رَبِّي عَسَىٰٓ أَلَّآ أَكُونَ بِدُعَآءِ رَبِّي شَقِيّٗا

48

و دورى گزينم از شما و آنچه خوانيد جز خدا و مى‌خوانم پروردگار خود را شايد نباشم به خواندن پروردگارم تيره‌روز


فَلَمَّا ٱعۡتَزَلَهُمۡ وَ مَا يَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَ يَعۡقُوبَ وَ كُلّٗا جَعَلۡنَا نَبِيّٗا

49

پس هنگامى كه دورى گزيد از ايشان و آنچه مى‌پرستيدند جز خدا بخشيديم بدو اسحق و يعقوب را و هر كدام را گردانيديم پيمبرى


وَ وَهَبۡنَا لَهُم مِّن رَّحۡمَتِنَا وَ جَعَلۡنَا لَهُمۡ لِسَانَ صِدۡقٍ عَلِيّٗا

50

و بخشيديم بديشان از رحمت خود و نهاديم براى ايشان زبان راستيى فرازنده


وَ ٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مُوسَىٰٓ إِنَّهُۥ كَانَ مُخۡلَصٗا وَ كَانَ رَسُولٗا نَّبِيّٗا

51

و ياد كن در كتاب موسى را كه او است ناآلوده و بوده است پيمبرى فرستاده شده


وَ نَٰدَيۡنَٰهُ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ ٱلۡأَيۡمَنِ وَ قَرَّبۡنَٰهُ نَجِيّٗا

52

و خوانديمش از كنار راست طور و نزديك گردانيديمش رازگويان


وَ وَهَبۡنَا لَهُۥ مِن رَّحۡمَتِنَآ أَخَاهُ هَٰرُونَ نَبِيّٗا

53

و بخشيديم بدو از رحمت خود برادرش هارون را پيمبرى


وَ ٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِسۡمَٰعِيلَ إِنَّهُۥ كَانَ صَادِقَ ٱلۡوَعۡدِ وَ كَانَ رَسُولٗا نَّبِيّٗا

54

و ياد كن در كتاب اسماعيل را كه او بوده است راست‌وعده و بوده است فرستاده پيمبرى


وَ كَانَ يَأۡمُرُ أَهۡلَهُۥ بِٱلصَّلَوٰةِ وَ ٱلزَّكَوٰةِ وَ كَانَ عِندَ رَبِّهِۦ مَرۡضِيّٗا

55

و بود مى‌فرمود خاندان خود را به نماز و زكات و بود نزد پروردگار خويش پسنديده


وَ ٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِدۡرِيسَ إِنَّهُۥ كَانَ صِدِّيقٗا نَّبِيّٗا

56

و ياد كن در كتاب ادريس را كه بوده است راستگوى پيمبرى


وَ رَفَعۡنَٰهُ مَكَانًا عَلِيًّا

57

و بالا برديمش جايگاهى بلند


أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِيِّ‍ۧنَ مِن ذُرِّيَّةِ ءَادَمَ وَ مِمَّنۡ حَمَلۡنَا مَعَ نُوحٖ وَ مِن ذُرِّيَّةِ إِبۡرَٰهِيمَ وَ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَ مِمَّنۡ هَدَيۡنَا وَ ٱجۡتَبَيۡنَآ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُ ٱلرَّحۡمَٰنِ خَرُّواْ سُجَّدٗا وَ بُكِيّٗا

58

اينانند كه بخشيد خدا بديشان از پيمبران از فرزندان آدم و از آنان كه سوار كرديم با نوح و از فرزندان ابراهيم و اسرائيل و از آنان كه هدايت كرديم و برگزيديم كه هر گاه خوانده شود بر ايشان آيتهاى خداى مهربان بيفتند سجده‌كنان و گريان


فَخَلَفَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ خَلۡفٌ أَضَاعُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَ ٱتَّبَعُواْ ٱلشَّهَوَٰتِ فَسَوۡفَ يَلۡقَوۡنَ غَيًّا

59

پس جانشين شد از پس ايشان پشتى كه تباه كردند نماز را و پيروى كردند شهوتها را پس زود است برسند گمراهى را


إِلَّا مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَ لَا يُظۡلَمُونَ شَيۡ‍ٔٗا

60

مگر آنكه توبه كرد و ايمان آورد و عمل صالح كرد كه آنان درآيند بهشت را و ستم نشوند چيزى را


جَنَّٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِي وَعَدَ ٱلرَّحۡمَٰنُ عِبَادَهُۥ بِٱلۡغَيۡبِ إِنَّهُۥ كَانَ وَعۡدُهُۥ مَأۡتِيّٗا

61

بهشتهاى جاودانى كه وعده داد خداى مهربان بندگان خويش را پنهانى همانا بوده است وعده او آورده


لَّا يَسۡمَعُونَ فِيهَا لَغۡوًا إِلَّا سَلَٰمٗا وَ لَهُمۡ رِزۡقُهُمۡ فِيهَا بُكۡرَةٗ وَ عَشِيّٗا

62

نشنوند در آن جز درودى و ايشان را است روزيشان در آن بامداد و شب‌هنگام


تِلۡكَ ٱلۡجَنَّةُ ٱلَّتِي نُورِثُ مِنۡ عِبَادِنَا مَن كَانَ تَقِيّٗا

63

اين است آن بهشتى كه ارث دهيم بندگان خود را آن كو بوده است پرهيزكار


وَ مَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمۡرِ رَبِّكَ لَهُۥ مَا بَيۡنَ أَيۡدِينَا وَ مَا خَلۡفَنَا وَ مَا بَيۡنَ ذَٰلِكَ وَ مَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيّٗا

64

و فرود نيائيم مگر به دستور پروردگار تو وى را است آنچه پيش روى ما است و آنچه پشت سر ما و آنچه ميان آن است و نيست پروردگار تو فراموش‌كننده


رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا بَيۡنَهُمَا فَٱعۡبُدۡهُ وَ ٱصۡطَبِرۡ لِعِبَٰدَتِهِۦ هَلۡ تَعۡلَمُ لَهُۥ سَمِيّٗا

65

پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آنها است پس پرستش كن او را و شكيبايى گزين براى پرستش او آيا مى‌دانى براى او همنامى را


وَ يَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَءِذَا مَا مِتُّ لَسَوۡفَ أُخۡرَجُ حَيًّا

66

و گويد انسان آيا هر گاه بمردم هر آينه بزودى برون آورده مى‌شوم زنده


أَ وَ لَا يَذۡكُرُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَنَّا خَلَقۡنَٰهُ مِن قَبۡلُ وَ لَمۡ يَكُ شَيۡ‍ٔٗا

67

آيا ياد نمى‌آورد انسان كه ما آفريديمش از پيش حالى كه نبود به چيزى


فَوَرَبِّكَ لَنَحۡشُرَنَّهُمۡ وَ ٱلشَّيَٰطِينَ ثُمَّ لَنُحۡضِرَنَّهُمۡ حَوۡلَ جَهَنَّمَ جِثِيّٗا

68

سوگند به پروردگار تو هر آينه گردآوريمشان البته با شياطين پس احضارشان كنيم البته پيرامون دوزخ بر زانو نشستگان


ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمۡ أَشَدُّ عَلَى ٱلرَّحۡمَٰنِ عِتِيّٗا

69

سپس البته برگيريم از هر گروهى هر كدام را از ايشان كه سخت‌تر است بر خداى مهربان در سركشى


ثُمَّ لَنَحۡنُ أَعۡلَمُ بِٱلَّذِينَ هُمۡ أَوۡلَىٰ بِهَا صِلِيّٗا

70

سپس ما هر آينه داناتريم بدانان كه سزاوارترند بدان چشيدن را


وَ إِن مِّنكُمۡ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتۡمٗا مَّقۡضِيّٗا

71

و نيست از شما جز درآينده آن است بوده است بر پروردگار تو بايسته‌اى گذرانيده


ثُمَّ نُنَجِّي ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْ وَّ نَذَرُ ٱلظَّٰلِمِينَ فِيهَا جِثِيّٗا

72

پس مى‌رهانيم آنان را كه پرهيزكارى كردند و بگذاريم ستمگران را در آن به زانو درآيندگان


وَ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُنَا بَيِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَيُّ ٱلۡفَرِيقَيۡنِ خَيۡرٞ مَّقَامٗا وَ أَحۡسَنُ نَدِيّٗا

73

و هر گاه خوانده شود بر ايشان آيتهاى ما تابناك گويند آنان كه كفر ورزيدند بدانان كه ايمان آوردند كدام از دو گروهند بهتر در جايگاه و نكوتر در انجمن


وَ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَحۡسَنُ أَثَٰثٗا وَ رِءۡيٗا

74

و بسا نابود كرديم پيش از ايشان از قرنهايى كه نكوتر بودند در ابزار (كالاها) و در منظر


قُلۡ مَن كَانَ فِي ٱلضَّلَٰلَةِ فَلۡيَمۡدُدۡ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ مَدًّا حَتَّىٰٓ إِذَا رَأَوۡاْ مَا يُوعَدُونَ إِمَّا ٱلۡعَذَابَ وَ إِمَّا ٱلسَّاعَةَ فَسَيَعۡلَمُونَ مَنۡ هُوَ شَرّٞ مَّكَانٗا وَ أَضۡعَفُ جُندٗا

75

بگو آنكه در گمراهى است پس بايد مهلت دهد بدو خداوند مهربان مهلتى تا گاهى كه بينند آنچه را وعده داده شوند يا شكنجه و يا ساعت را زود است بدانند كيست آنكه بدتر است در جايگاه و سست‌تر است در سپاه


وَ يَزِيدُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ٱهۡتَدَوۡاْ هُدٗى وَ ٱلۡبَٰقِيَٰتُ ٱلصَّٰلِحَٰتُ خَيۡرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابٗا وَ خَيۡرٞ مَّرَدًّا

76

و بيفزايد خدا آنان را كه پى‌جوى هدايتند هدايت را و بازمانده‌هاى شايسته بهتر است نزد پروردگار تو در پاداش و بهتر است در بازگشت


أَفَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي كَفَرَ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَ قَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالٗا وَ وَلَدًا

77

آيا ديده‌اى آن را كه كفر ورزيد به آيتهاى ما و گفت هر آينه داده شوم مال و فرزندى را


أَطَّلَعَ ٱلۡغَيۡبَ أَمِ ٱتَّخَذَ عِندَ ٱلرَّحۡمَٰنِ عَهۡدٗا

78

آيا آگهى يافت بر ناپيدا يا برگرفته است نزد خداى مهربان عهدى را


كَلَّا سَنَكۡتُبُ مَا يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُۥ مِنَ ٱلۡعَذَابِ مَدّٗا

79

نه چنين است زود است بنويسيم آنچه را گويد و كشش دهيم در عذاب براى او كششى


وَ نَرِثُهُۥ مَا يَقُولُ وَ يَأۡتِينَا فَرۡدٗا

80

و ارث بريم از او آنچه را گويد (يا ارث دهيمش آنچه را گويد) و بيايد ما را تنها


وَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ ءَالِهَةٗ لِّيَكُونُواْ لَهُمۡ عِزّٗا

81

و برگرفتند جز خدا خدايانى تا باشند براى آنان عزتى


كَلَّا سَيَكۡفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمۡ وَ يَكُونُونَ عَلَيۡهِمۡ ضِدًّا

82

نه چنين است زود است كفر ورزند به پرستش ايشان و باشند براى ايشان برابرى (ضدى)


أَلَمۡ تَرَ أَنَّآ أَرۡسَلۡنَا ٱلشَّيَٰطِينَ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ تَؤُزُّهُمۡ أَزّٗا

83

آيا نديدى كه ما فرستاديم شياطين را بر كافران تا بيازارندشان آزردنى (يا برانگيزندشان انگيختنى)


فَلَا تَعۡجَلۡ عَلَيۡهِمۡ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمۡ عَدّٗا

84

پس مشتاب بر ايشان جز اين نيست كه مى‌شماريم براى ايشان (شمردنى)


يَوۡمَ نَحۡشُرُ ٱلۡمُتَّقِينَ إِلَى ٱلرَّحۡمَٰنِ وَفۡدٗا

85

روزى كه گردآوريم پرهيزكاران را بسوى خداى مهربان ميهمانانى


وَ نَسُوقُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ وِرۡدٗا

86

و برانيم گنهكاران را بسوى دوزخ تشنگانى


لَّا يَمۡلِكُونَ ٱلشَّفَٰعَةَ إِلَّا مَنِ ٱتَّخَذَ عِندَ ٱلرَّحۡمَٰنِ عَهۡدٗا

87

داراى شفاعت نيستند جز آن كو بگرفته است نزد خداوند مهربان پيمانى


وَ قَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَلَدٗا

88

و گفتند برگرفت خدا فرزندى


لَّقَدۡ جِئۡتُمۡ شَيۡ‍ًٔا إِدّٗا

89

همانا آورديد چيزى گران را


تَكَادُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ يَتَفَطَّرۡنَ مِنۡهُ وَ تَنشَقُّ ٱلۡأَرۡضُ وَ تَخِرُّ ٱلۡجِبَالُ هَدًّا

90

كه نزديك است آسمانها پاشيده شوند از آن و از هم بشكافد زمين و بيفتد كوه‌ها فروريخته


أَن دَعَوۡاْ لِلرَّحۡمَٰنِ وَلَدٗا

91

چرا كه خواندند براى خداى مهربان فرزندى


وَ مَا يَنۢبَغِي لِلرَّحۡمَٰنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا

92

و نيست شايسته براى خداوند مهربان كه گيرد فرزندى را


إِن كُلُّ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ إِلَّآ ءَاتِي ٱلرَّحۡمَٰنِ عَبۡدٗا

93

نيست هر كدام از آنان كه در آسمانها و زمينند جز آينده است خداوند مهربان را بنده‌اى


لَّقَدۡ أَحۡصَىٰهُمۡ وَ عَدَّهُمۡ عَدّٗا

94

همانا فراگرفتشان و بشمردشان شمردنى


وَ كُلُّهُمۡ ءَاتِيهِ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَرۡدًا

95

و همگيشان آينده‌اند او را روز قيامت تنها


إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَيَجۡعَلُ لَهُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وُدّٗا

96

همانا آنان كه ايمان آوردند و عمل صالح كردند زود است بنهد براى ايشان خداوند مهربان دوستى را


فَإِنَّمَا يَسَّرۡنَٰهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ ٱلۡمُتَّقِينَ وَ تُنذِرَ بِهِۦ قَوۡمٗا لُّدّٗا

97

جز اين نيست كه روانش گردانيديم بر زبان تو تا بشارت دهى بدان پرهيزكاران را و بترسانى بدان قومى سرسخت را


وَ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هَلۡ تُحِسُّ مِنۡهُم مِّنۡ أَحَدٍ أَوۡ تَسۡمَعُ لَهُمۡ رِكۡزَۢا

98

و بسا نابود كرديم پيش از ايشان قرنهايى آيا احساس مى‌كنى از ايشان كسى را يا مى‌شنوى براى ايشان آوازى را


قاری
ترجمه گویا
انصاریان