قرآن عثمان طه

سوره یس

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ يس

1

بنام خداى رحمان رحيم؛ يا، سين.


وَ الْقُرْآنِ الْحَكِيمِ

2

قسم به قرآن پر از مصلحت.


إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ

3

كه تو حتما از پيامبرانى.


عَليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

4

(تو) بر راه راستى.


تَنْزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ

5

نازل شده خداى توانا و مهربان است.


لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ

6

تا انذار كنى قومى را كه پدران آنها انذار نشده‌اند، پس آن قوم غافلند.


لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَليٰ أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ

7

وعده عذاب بر بسيارى از آنها حتمى شده، آنها ايمان نمى‌آورند.


إِنَّا جَعَلْنا فِي أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً فَهِيَ إِلَي الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ

8

ما بر گردنهاشان زنجيرهايى قرار داده‌ايم كه تا به چانه‌هايشان رسيده و آنها سر بالا گرفته شده‌اند.


وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ

9

و ما از جلو آنها سدى قرار داده‌ايم و از پس آنها سدى، آنها را پوشانيده‌ايم و آنها نمى‌بينند.


وَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ

10

برابر است بر آنها، چه بترسانى و چه نترسانى، ايمان نمى‌آورند.


إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَ خَشِيَ الرَّحْمٰنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَ أَجْرٍ كَرِيمٍ

11

فقط كسى را مى‌ترسانى كه تابع قرآن باشد و از خداى رحمن در نهان بترسد، او را به آمرزش بزرگ و پاداشى خوشايند مژده ده.


إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتيٰ وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ

12

ما مردگان را زنده مى‌كنيم و آنچه را كه از پيش فرستاده‌اند و آثارشان را مى‌نويسم و شمارش هر چيز را در كتابى آشكار تمام كرده‌ايم.


وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أَصْحابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جاءَهَا الْمُرْسَلُونَ

13

براى اهل مكه جريان اهل آن شهر را مثل بزن كه پيامبران به آنجا آمدند.


إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ

14

ياد آر كه دو نفر به سوى ايشان فرستاديم، تكذيبشان كردند، با نفر سومى آنها را نيرومند كرديم، گفتند: ما پيامبرانيم.


قالُوا ما أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا وَ ما أَنْزَلَ الرَّحْمٰنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ

15

اهل شهر گفتند: شما جز بشرى مانند ما نيستيد و خداى رحمان چيزى نازل نكرده شما فقط دروغ مى‌گوئيد.


قالُوا رَبُّنا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ

16

گفتند: خداى ما مى‌داند كه ما به سوى شما فرستادگانيم.


وَ ما عَلَيْنا إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ

17

بر عهده ما نيست مگر ابلاغ آشكار.


قالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَ لَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلِيمٌ

18

گفتند: ما شما را فال بد زديم، اگر بس نكنيد، سنگبارانتان مى‌كنيم و از ما عذاب دردناكى به شما خواهد رسيد.


قالُوا طائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَ إِنْ ذُكِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ

19

پيامبران گفتند: شومى شما در خود شماست. عجبا كه در صورت تذكر، تهديد مى‌كنيد!!


وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعيٰ قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ

20

مردى از دورترين محل شهر شتابان آمد و گفت: اى قوم من اين پيامبران را پيروى كنيد.


اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ

21

پيروى كنيد از كسى كه از شما مزدى نمى‌خواهد و آنها هدايت يافتگانند.


وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

22

چه شده مرا كه عبادت نكنم به آنكه مرا آفريده و به سوى او بر مى‌گرديد.


أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمٰنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً وَ لا يُنْقِذُونِ

23

آيا جز او خدايانى بگيرم، اگر خداى رحمان ضررى براى من بخواهد، شفاعت آنهايى نيازم نمى‌كند و نجاتم نتوانند.


إِنِّي إِذاً لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ

24

من آن وقت در گمراهى آشكارم.


إِنِّي آمَنْتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ

25

من به پروردگارتان ايمان آوردم از من بشنويد.


قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ يا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ

26

گفته شد: داخل بهشت شو، گفت اى كاش قوم من مى‌دانستند.


بِما غَفَرَ لِي رَبِّي وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ

27

كه خدايم مرا آمرزيد و از اهل كرامتم گردانيد.


وَ ما أَنْزَلْنا عَليٰ قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّماءِ وَ ما كُنَّا مُنْزِلِينَ

28

بعد از او بر قوم او از آسمان لشكرى نفرستاديم، و قشون فرستنده نبوده‌ايم.


إِنْ كانَتْ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ خامِدُونَ

29

نبود مگر صيحه‌اى، ناگاه همه مردگان بودند.


يا حَسْرَةً عَلَي الْعِبادِ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ

30

اى تأسف بر بندگان كه هيچ پيامبرى به سوى آنها نمى‌آيد، مگر مسخره‌اش مى‌كنند.


أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لا يَرْجِعُونَ

31

آيا ندانسته‌اند چه قدر از نسلها را پيش از آنها هلاك كرده‌ايم، كه به سويشان برنمى‌گردند.


وَ إِنْ كُلٌّ لَمَّا جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ

32

نيست همه شان مگر آنكه پيش ما جمع شده و براى حساب‌ها حاضر شده‌اند،


وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ

33

براى آنها آيت توحيد است زمين مرده كه زنده‌اش كرديم و از آن دانه رويانديم كه از آن مى‌خورند.


وَ جَعَلْنا فِيها جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فِيها مِنَ الْعُيُونِ

34

و در آن باغاتى از خرما و انگور قرار داديم و در آن چشمه‌ها شكافتيم.


لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ

35

تا از ميوه آن بخورند، با آنكه دستشان در آن كار نكرده آيا شكر نمى‌كنند.


سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ

36

منزه است خدايى كه از هر كه زمين مى‌روياند نر و ماده‌ها را رويانيده و از خود شما و از آنچه نمى‌دانند.


وَ آيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ فَإِذا هُمْ مُظْلِمُونَ

37

آيت توحيد است بر آنها، شب كه روز را از آن خارج مى‌كنيم ناگاه در ظلمتند.


وَ الشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ

38

آفتاب تا قرارگاه خود روان است آن تقدير خداى توانا و داناست.


وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتَّي عادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ

39

براى ماه منازلى معين كرده‌ايم تا برمى‌گردد و مانند بند خوشه كهنه خرما مى‌شود.


لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لَا اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ

40

نه آفتاب را سزاست كه ماه را درك كند و نه شب بر روز سبقت تواند كرد و همه در مدارى شناورند.


وَ آيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ

41

و آيت توحيد است براى آنها كه فرزندان آنها را در كشتى پر شده حمل كرده‌ايم.


وَ خَلَقْنا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ ما يَرْكَبُونَ

42

و براى آنها نظير كشتى را آفريديم از آنچه سوار مى‌شوند.


وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَرِيخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ يُنْقَذُونَ

43

و اگر بخواهيم غرقشان مى‌كنيم، در آن صورت نه فرياد رسى دارند و نه نجات مى‌يابند.


إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَ مَتاعاً إِليٰ حِينٍ

44

مگر بواسطه رحمتى از جانب ما و براى تمتعى تا هنگامى.


وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا ما بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَ ما خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ

45

و چون به آنها گفته شود: بترسيد از آنچه در حال و از آنچه پشت سر داريد تا مورد رحمت قرار بگيريد.


وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ

46

هيچ آيه‌اى از آيات خدايشان به آنها نمى‌آيد مگر آنكه از آن اعراض مى‌كنند.


وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَ نُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلالٍ مُبِينٍ

47

و چون به آنها گفته شود: انفاق كنيد از آنچه خدا روزيتان داده، كافران به اهل ايمان مى‌گويند: آيا اطعام كنيم به آنكه اگر خدا مى‌خواست اطعامش مى‌كرد شما جز در ضلالت نيستيد.


وَ يَقُولُونَ مَتيٰ هٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

48

ميگويند: اين وعده قيامت كى خواهد بود اگر راستگويانيد؟


ما يَنْظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ يَخِصِّمُونَ

49

منتظر نيستند مگر به يك صيحه كه آنها را در حال اختصام مى‌گيرد.


فَلا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَ لا إِليٰ أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ

50

پس قادر به وصيت نمى‌شوند و نه پيش خانواده خويش بر مى‌گردند.


وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِليٰ رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ

51

و در صور دميده مى‌شود، ناگاه از قبرها، شتابان بطرف خدا مى‌روند.


قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هٰذا ما وَعَدَ الرَّحْمٰنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ

52

گويند: واى بر ما چه كسى ما را از قبرهايمان برانگيخت، اين روز آنست كه خداى رحمان وعده كرده و پيامبران راست گفته‌اند.


إِنْ كانَتْ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ

53

نبود مگر يك فرياد، پس ناگاه همه در پيش ما جمع شده و براى حساب حاضر شده‌اند.


فَالْيَوْمَ لا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ لا تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

54

امروز هيچ كس اصلا مظلوم نمى‌شود و مجازات نمى‌شويد مگر آنچه كه مى‌كرديد.


إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فاكِهُونَ

55

حقا كه اهل بهشت امروز در مشغوليت دلنشين شادمانند.


هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فِي ظِلالٍ عَلَي الْأَرائِكِ مُتَّكِئُونَ

56

آنها و زنانشان در سايه‌هايى بر تختهايى مزين نشسته‌اند.


لَهُمْ فِيها فاكِهَةٌ وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ

57

براى آنهاست ميوه بخصوصى و براى آنهاست آنچه آرزو مى‌كنند.


سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ

58

(براى آنهاست) سلام قولى از جانب خدايى مهربان.


وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ

59

(گوئيم) اى گناهكاران امروز از اهل بهشت جدا شويد.


أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ

60

اى فرزندان آدم آيا به شما توصيه نكردم كه شيطان را عبادت نكنيد كه او براى شما دشمن آشكارى است؟!


وَ أَنِ اعْبُدُونِي هٰذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ

61

و مرا بندگى كنيد كه راه راست همين است؟!


وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلاًّ كَثِيراً أَ فَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ

62

شيطان مردمان بسيارى را پيش از شما گمراه كرده بود آيا نمى‌فهميديد؟!


هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ

63

اين است جهنمى كه وعده ميشديد.


اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ

64

امروز داخل جهنم شويد به علت آنكه كفر مى‌ورزيديد.


الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَليٰ أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ

65

امروز بر دهانهاى آنها مهر ميزنيم، دستهايشان با ما سخن مى‌گويد و پاهايشان بآنچه مى‌كردند گواهى مى‌دهد.


وَ لَوْ نَشاءُ لَطَمَسْنا عَليٰ أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّراطَ فَأَنّيٰ يُبْصِرُونَ

66

و اگر مى‌خواستيم چشمهايشان را مى‌برديم مى‌خواستند در راه سبقت جويند (ولى) چطور مى‌ديدند؟


وَ لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ عَليٰ مَكانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِيًّا وَ لا يَرْجِعُونَ

67

و اگر مى‌خواستيم آنها را در مكان خودشان مسخ مى‌كرديم (آن وقت) نه قدرت ادامه زندگى داشتند و نه به حالت اول باز مى‌گشتند.


وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَ فَلا يَعْقِلُونَ

68

كسى را كه عمر بيشتر داده‌ايم در خلقت وارونه‌اش مى‌كنيم آيا نمى‌فهميد؟!


وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبِينٌ

69

ما به پيامبر شعر نياموخته‌ايم و باو سزاوار نيست، گفته او نيست مگر بيدارى و قرآن آشكار.


لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا وَ يَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَي الْكافِرِينَ

70

تا بترساند كسى را كه عاقل باشد و وعده عذاب بر كافران حتمى گردد.


أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُونَ

71

آيا ندانسته‌اند كه ما از آنچه دستمان كار كرده براى آنها چهار پايان آفريده‌ايم كه به آنها مالكند.


وَ ذَلَّلْناها لَهُمْ فَمِنْها رَكُوبُهُمْ وَ مِنْها يَأْكُلُونَ

72

چهارپايان را براى آنها رام كرده‌ايم، از آنهاست مركوبشان و از آنها مى‌خورند.


وَ لَهُمْ فِيها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ أَ فَلا يَشْكُرُونَ

73

برايشان در چهارپايان منافع و نوشيدنيهاست آيا شكر نمى‌كنند؟!


وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنْصَرُونَ

74

جز الله معبودهايى گرفتند كه شايد يارى شوند.


لا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَ هُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ

75

معبودها قدرت يارى آنها را ندارند بلكه آنها براى معبودها لشكر آماده‌اند.


فَلا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ

76

سخن مشركان محزونت نكند، ما آنچه را كه نهان مى‌دارند و آنچه را كه آشكار مى‌كنند مى‌دانيم.


أَ وَ لَمْ يَرَ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ

77

آيا انسان نمى‌داند كه ما او را از نطفه‌اى آفريديم ناگهان مخاصم آشكارى است.


وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ

78

بر ما مثلى زد و خلقت خويش را از ياد برد و گفت: چه كسى زنده مى‌كند استخوانهايى را كه پوسيده‌اند.


قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ

79

بگو، زنده مى‌كند آنكه آنها را بار اول آفريد، او بهر نوع آفرينش داناست.


الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ

80

خدايى كه براى شما از درخت سبز آتشى قرار داد كه ناگاه از آن، آتش روشن مى‌كنيد.


أَ وَ لَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَليٰ أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَليٰ وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ

81

آيا آنكه آسمانها و زمين را آفريده قادر نيست امثال مردمان را بيافريند؟ بلى مى‌تواند او خلاق داناست.


إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ

82

كارش فقط آنست كه چون چيزى را اراده كند، به او مى‌گويد: باش و مى‌شود.


فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

83

پس منزه است خدايى كه حكومت همه چيز در دست اوست و به سوى او باز مى‌گرديد.


قاری
ترجمه گویا
انصاریان