سوره یونس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ
1به نام خداوند رحمتگر مهربان؛ الف، لام، راء. اين است آياتِ كتابِ حكمتآموز.
أَ كانَ لِلنَّاسِ عَجَباً أَنْ أَوْحَيْنا إِليٰ رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قالَ الْكافِرُونَ إِنَّ هٰذا لَساحِرٌ مُبِينٌ
2آيا براى مردم شگفتآور است كه به مردى از خودشان وحى كرديم كه: مردم را بيم ده و به كسانى كه ايمان آوردهاند مژده ده كه براى آنان نزد پروردگارشان سابقه نيك است؟ كافران گفتند: «اين [مرد] قطعاً افسونگرى آشكار است.»
إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَويٰ عَلَي الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ ما مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ
3پروردگار شما آن خدايى است كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد. سپس بر عرش استيلا يافت. كار [آفرينش] را تدبير مىكند. شفاعتگرى جز پس از اذن او نيست. اين است خدا، پروردگار شما، پس او را بپرستيد. آيا پند نمىگيريد؟
إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ بِالْقِسْطِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ
4بازگشت همه شما به سوى اوست. وعده خدا حق است هموست كه آفرينش را آغاز مىكند سپس آن را باز مىگرداند تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند به عدالت پاداش دهد، و كسانى كه كفر ورزيدهاند به [سزاى] كفرشان شربتى از آب جوشان و عذابى پر درد خواهند داشت.
هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِياءً وَ الْقَمَرَ نُوراً وَ قَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَ الْحِسابَ ما خَلَقَ اللَّهُ ذٰلِكَ إِلَّا بِالْحَقِّ يُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
5اوست كسى كه خورشيد را روشنايى بخشيد و ماه را تابان كرد، و براى آن منزلهايى معين كرد تا شماره سالها و حساب را بدانيد. خدا اينها را جز به حقّ نيافريده است. نشانهها [ى خود] را براى گروهى كه مىدانند به روشنى بيان مىكند.
إِنَّ فِي اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَّقُونَ
6به راستى، در آمد و رفتِ شب و روز و آنچه خدا در آسمانها و زمين آفريده، براى مردمى كه پروا دارند دلايلى [آشكار] است.
إِنَّ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ
7كسانى كه اميد به ديدار ما ندارند، و به زندگى دنيا دل خوش كرده و بدان اطمينان يافتهاند، و كسانى كه از آيات ما غافلند،
أُولئِكَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ
8آنان به [كيفر] آنچه به دست مىآوردند، جايگاهشان آتش است.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ
9كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، پروردگارشان به پاس ايمانشان آنان را هدايت مىكند به باغهاى [پُر ناز و] نعمت، كه از زير [پاى] آنان نهرها روان خواهد بود [در خواهند آمد].
دَعْواهُمْ فِيها سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ وَ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ
10نيايش آنان در آنجا سبحانك اللّهم [خدايا! تو پاك و منزّهى] و درودشان در آنجا سلام است، و پايان نيايش آنان اين است كه: الحمد للَّه رب العالمين [ستايش ويژه پروردگار جهانيان است].
وَ لَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ
11و اگر خدا براى مردم به همان شتاب كه آنان در كار خير مىطلبند، در رساندن بلا به آنها شتاب مىنمود، قطعاً اجلشان فرا مىرسيد. پس كسانى را كه به ديدار ما اميد ندارند، در طغيانشان رها مىكنيم تا سرگردان بمانند.
وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِليٰ ضُرٍّ مَسَّهُ كَذٰلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ
12و چون انسان را آسيبى رسد، ما را- به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده- مىخواند، و چون گرفتاريش را برطرف كنيم چنان مىرود كه گويى ما را براى گرفتاريى كه به او رسيده، نخوانده است. اين گونه براى اسرافكاران آنچه انجام مىدادند زينت داده شده است.
وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ
13و قطعاً نسلهاى پيش از شما را هنگامى كه ستم كردند به هلاكت رسانديم، و پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان آوردند و [لى] بر آن نبودند كه ايمان بياورند. اين گونه مردم بزهكار را جزا مىدهيم.
ثُمَّ جَعَلْناكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ
14آن گاه شما را پس از آنان در زمين جانشين قرار داديم تا بنگريم چگونه رفتار مىكنيد.
وَ إِذا تُتْليٰ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هٰذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحيٰ إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ
15و چون آيات روشنِ ما بر آنان خوانده شود، آنان كه به ديدار ما اميد ندارند مىگويند: «قرآن ديگرى جز اين بياور، يا آن را عوض كن.» بگو: «مرا نرسد كه آن را از پيش خود عوض كنم. جز آنچه را كه به من وحى مىشود پيروى نمىكنم. اگر پروردگارم را نافرمانى كنم، از عذاب روزى بزرگ مىترسم.»
قُلْ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَ لا أَدْراكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ
16بگو: «اگر خدا مىخواست آن را بر شما نمىخواندم، و [خدا] شما را بدان آگاه نمىگردانيد. قطعاً پيش از [آوردن] آن، روزگارى در ميان شما به سر بردهام. آيا فكر نمىكنيد؟»
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَريٰ عَلَي اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ
17پس كيست ستمكارتر از آن كس كه دروغى بر خداى بندد يا آيات او را تكذيب كند؟ به راستى مجرمان رستگار نمىشوند.
وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ يَقُولُونَ هٰؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِما لا يَعْلَمُ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ سُبْحانَهُ وَ تَعاليٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ
18و به جاى خدا، چيزهايى را مىپرستند كه نه به آنان زيان مىرساند و نه به آنان سود مىدهد. و مىگويند: «اينها نزد خدا شفاعتگران ما هستند.» بگو: «آيا خدا را به چيزى كه در آسمانها و در زمين نمىداند، آگاه مىگردانيد؟» او پاك و برتر است از آنچه [با وى] شريك مىسازند.
وَ ما كانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً واحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْلا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيما فِيهِ يَخْتَلِفُونَ
19و مردم جز يك امّت نبودند. پس اختلاف پيدا كردند. و اگر وعدهاى از جانب پروردگارت مقرر نگشته بود، قطعاً در آنچه بر سر آن با هم اختلاف مىكنند، ميانشان داورى مىشد.
وَ يَقُولُونَ لَوْلا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ
20و مىگويند: «چرا معجزهاى از جانب پروردگارش بر او نازل نمىشود؟» بگو: «غيب فقط به خدا اختصاص دارد. پس منتظر باشيد كه من هم با شما از منتظرانم.»
وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذا لَهُمْ مَكْرٌ فِي آياتِنا قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْراً إِنَّ رُسُلَنا يَكْتُبُونَ ما تَمْكُرُونَ
21و چون مردم را پس از آسيبى كه به ايشان رسيده است، رحمتى بچشانيم، بناگاه آنان را در آيات ما نيرنگى است. بگو: «نيرنگ خدا سريعتر است.» در حقيقت، فرستادگان [فرشتگان] ما آنچه نيرنگ مىكنيد مىنويسند.
هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّي إِذا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَ جَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها جاءَتْها رِيحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ
22او كسى است كه شما را در خشكى و دريا مىگرداند، تا وقتى كه در كشتيها باشيد و آنها با بادى خوش، آنان را ببرند و ايشان بدان شاد شوند [بناگاه] بادى سخت بر آنها وَزَد و موج از هر طرف بر ايشان تازد و يقين كنند كه در محاصره افتادهاند، در آن حال خدا را پاكدلانه مىخوانند كه: «اگر ما را از اين [ورطه] برهانى، قطعاً از سپاسگزاران خواهيم شد.»
فَلَمَّا أَنْجاهُمْ إِذا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْيُكُمْ عَليٰ أَنْفُسِكُمْ مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
23پس چون آنان را رهانيد، ناگهان در زمين بناحقّ سركشى مىكنند. اى مردم، سركشى شما فقط به زيان خود شماست. [شما] بهره زندگى دنيا را [مىطلبيد]. سپس بازگشت شما به سوى ما خواهد بود. پس شما را از آنچه انجام مىداديد با خبر خواهيم كرد.
إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ حَتَّي إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّيَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَيْها أَتاها أَمْرُنا لَيْلاً أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِيداً كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
24در حقيقت، مَثَلِ زندگى دنيا بسان آبى است كه آن را از آسمان فرو ريختيم، پس گياه زمين- از آنچه مردم و دامها مىخورند- با آن درآميخت، تا آن گاه كه زمين پيرايه خود را برگرفت و آراسته گرديد و اهل آن پنداشتند كه آنان بر آن قدرت دارند، شبى يا روزى فرمان [ويرانى] ما آمد و آن را چنان درويده كرديم كه گويى ديروز وجود نداشته است. اين گونه نشانهها [ى خود] را براى مردمى كه انديشه مىكنند به روشنى بيان مىكنيم.
وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِليٰ دارِ السَّلامِ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ
25و خدا [شما را] به سراى سلامت فرا مىخواند، و هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مىكند.
لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنيٰ وَ زِيادَةٌ وَ لا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ
26براى كسانى كه كار نيكو كردهاند، نيكويى [بهشت] و زياده [بر آن] است. چهرههايشان را غبارى و ذلّتى نمىپوشاند. اينان اهل بهشتند [و] در آن جاودانه خواهند بود.
وَ الَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئاتِ جَزاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِها وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ كَأَنَّما أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ
27و كسانى كه مرتكب بديها شدهاند، [بدانند كه] جزاى [هر] بدى مانند آن است و خوارى آنان را فرو مىگيرد. در مقابل خدا، هيچ حمايتگرى براى ايشان نيست. گويى چهرههايشان با پارهاى از شب تار پوشيده شده است. آنان همدم آتشند، كه در آن جاودانه خواهند بود.
وَ يَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا مَكانَكُمْ أَنْتُمْ وَ شُرَكاؤُكُمْ فَزَيَّلْنا بَيْنَهُمْ وَ قالَ شُرَكاؤُهُمْ ما كُنْتُمْ إِيَّانا تَعْبُدُونَ
28و [ياد كن] روزى را كه همه آنان را گرد مىآوريم. آن گاه به كسانى كه شرك ورزيدهاند مىگوييم: «شما و شريكانتان بر جاى خود باشيد» پس ميان آنها جدايى مىافكنيم. و شريكان آنان مىگويند: «در حقيقت، شما ما را نمىپرستيديد.»
فَكَفيٰ بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ إِنْ كُنَّا عَنْ عِبادَتِكُمْ لَغافِلِينَ
29«و گواهىِ خدا ميان ما و ميان شما بس است. به راستى ما از عبادت شما بىخبر بوديم.»
هُنالِكَ تَبْلُوا كُلُّ نَفْسٍ ما أَسْلَفَتْ وَ رُدُّوا إِلَي اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ
30آنجاست كه هر كسى آنچه را از پيش فرستاده است مىآزمايد، و به سوى خدا مولاى حقيقى خود بازگردانيده مىشوند، و آنچه به دروغ برمىساختهاند از دستشان به در مىرود.
قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ مَنْ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ مَنْ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ
31بگو: «كيست كه از آسمان و زمين به شما روزى مىبخشد؟ يا كيست كه حاكم بر گوشها و ديدگان است؟ و كيست كه زنده را از مرده بيرون مىآورد و مرده را از زنده خارج مىسازد؟ و كيست كه كارها را تدبير مىكند؟» خواهند گفت: «خدا» پس بگو: «آيا پروا نمىكنيد؟»
فَذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلالُ فَأَنّيٰ تُصْرَفُونَ
32اين است خدا، پروردگار حقيقى شما، و بعد از حقيقت جز گمراهى چيست؟ پس چگونه [از حق] بازگردانيده مىشويد؟
كَذٰلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَي الَّذِينَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لا يُؤْمِنُونَ
33اين گونه سخن پروردگارت بر كسانى كه نافرمانى كردند به حقيقت پيوست، [چرا] كه آنان ايمان نمىآورند.
قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ قُلِ اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ فَأَنّيٰ تُؤْفَكُونَ
34بگو: «آيا از شريكان شما كسى هست كه آفرينش را آغاز كند و سپس آن را برگرداند؟» بگو: «خداست كه آفرينش را آغاز مىكند و باز آن را برمىگرداند. پس چگونه [از حقّ] بازگردانيده مىشويد؟»
قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَي الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَي الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْديٰ فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ
35بگو: «آيا از شريكان شما كسى هست كه به سوى حقّ رهبرى كند؟» بگو: «خداست كه به سوى حقّ رهبرى مىكند» پس، آيا كسى كه به سوى حقّ رهبرى مىكند سزاوارتر است مورد پيروى قرار گيرد يا كسى كه راه نمىيابد مگر آنكه هدايت شود؟ شما را چه شده، چگونه داورى مىكنيد؟
وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما يَفْعَلُونَ
36و بيشترشان جز از گمان پيروى نمىكنند [ولى] گمان به هيچ وجه [آدمى را] از حقيقت بىنياز نمىگرداند. آرى، خدا به آنچه مىكنند داناست.
وَ ما كانَ هٰذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَريٰ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لٰكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ الْكِتابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ
37و چنان نيست كه اين قرآن از جانب غير خدا [و] به دروغ ساخته شده باشد. بلكه تصديق [كننده] آنچه پيش از آن است مىباشد، و توضيحى از آن كتاب است، كه در آن ترديدى نيست، [و] از پروردگار جهانيان است.
أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ
38يا مىگويند: «آن را به دروغ ساخته است؟» بگو: «اگر راست مىگوييد، سورهاى مانند آن بياوريد، و هر كه را جز خدا مىتوانيد، فرا خوانيد.»
بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الظَّالِمِينَ
39بلكه چيزى را دروغ شمردند كه به علم آن احاطه نداشتند و هنوز تأويل آن برايشان نيامده است. كسانى [هم] كه پيش از آنان بودند، همين گونه [پيامبرانشان را] تكذيب كردند. پس بنگر كه فرجام ستمگران چگونه بوده است.
وَ مِنْهُمْ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ لا يُؤْمِنُ بِهِ وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِينَ
40و از آنان كسى است كه بدان ايمان مىآورد، و از آنان كسى است كه بدان ايمان نمىآورد، و پروردگار تو به [حال] فسادگران داناتر است.
وَ إِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَ لَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَ أَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ
41و اگر تو را تكذيب كردند، بگو: «عمل من به من اختصاص دارد، و عمل شما به شما اختصاص دارد. شما از آنچه من انجام مىدهم غير مسئوليد، و من از آنچه شما انجام نمىدهيد غير مسئولم.»
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَ لَوْ كانُوا لا يَعْقِلُونَ
42و برخى از آنان كسانىاند كه به تو گوش فرا مىدهند. آيا تو كران را- هر چند در نيابند- شنوا خواهى كرد؟
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْكَ أَ فَأَنْتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ لَوْ كانُوا لا يُبْصِرُونَ
43و از آنان كسى است كه به سوى تو مىنگرد. آيا تو نابينايان را- هر چند نبينند- هدايت توانى كرد؟
إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً وَ لٰكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
44خدا به هيچ وجه به مردم ستم نمىكند، ليكن مردم خود بر خويشتن ستم مىكنند.
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ كَأَنْ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا ساعَةً مِنَ النَّهارِ يَتَعارَفُونَ بَيْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ
45و روزى كه آنان را گرد مىآورد، گويى جز به اندازه ساعتى از روز درنگ نكردهاند. با هم اظهار آشنايى مىكنند. قطعاً كسانى كه ديدار خدا را دروغ شمردند زيان كردند و [به حقيقت] راه نيافتند.
وَ إِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِيدٌ عَليٰ ما يَفْعَلُونَ
46و اگر پارهاى از آنچه را كه به آنان وعده مىدهيم به تو بنمايانيم، يا تو را بميرانيم [در هر دو صورت] بازگشتشان به سوى ماست. سپس خدا بر آنچه مىكنند گواه است.
وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ
47و هر امّتى را پيامبرى است. پس چون پيامبرشان بيايد، ميانشان به عدالت داورى شود و بر آنان ستم نرود.
وَ يَقُولُونَ مَتيٰ هٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ
48و مىگويند: «اگر راست مىگوييد، اين وعده چه وقت است؟»
قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَ لا نَفْعاً إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَلا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ
49بگو: «براى خود زيان و سودى در اختيار ندارم، مگر آنچه را كه خدا بخواهد. هر امّتى را زمانى [محدود] است. آن گاه كه زمانشان به سر رسد، پس نه ساعتى [از آن] تأخير كنند و نه پيشى گيرند.»
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُهُ بَياتاً أَوْ نَهاراً ما ذا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ
50بگو: «به من خبر دهيد، اگر عذاب او شب يا روز به شما دررسد، بزهكاران چه چيزى از آن به شتاب مىخواهند؟»
أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ آلْآنَ وَ قَدْ كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ
51سپس، آيا هنگامى كه [عذاب بر شما] واقع شد، اكنون به آن ايمان آورديد، در حالى كه به [آمدن] آن شتاب مىنموديد؟
ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ
52پس به كسانى كه ستم ورزيدند گفته شود: «عذاب جاويد را بچشيد. آيا جز به [كيفر] آنچه به دست مىآورديد، جزا داده مىشويد؟»
وَ يَسْتَنْبِئُونَكَ أَ حَقٌّ هُوَ قُلْ إِي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ
53و از تو خبر مىگيرند: «آيا آن راست است؟» بگو: «آرى! سوگند به پروردگارم كه آن قطعاً راست است، و شما نمىتوانيد [خدا را] درمانده كنيد.»
وَ لَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ ما فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ
54و اگر، براى هر كسى كه ستم كرده است، آنچه در زمين است مىبود، قطعاً آن را براى [خلاصى و] بازخريد خود مىداد. و چون عذاب را ببينند پشيمانى خود را پنهان دارند، و ميان آنان به عدالت داورى شود و بر ايشان ستم نرود.
أَلا إِنَّ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَلا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ
55بدانيد، كه در حقيقت آنچه در آسمانها و زمين است از آنِ خداست. بدانيد، كه در حقيقت وعده خدا حقّ است ولى بيشتر آنان نمىدانند.
هُوَ يُحيِي وَ يُمِيتُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
56او زنده مىكند و مىميراند و به سوى او بازگردانيده مىشويد.
يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُديً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ
57اى مردم، به يقين، براى شما از جانب پروردگارتان اندرزى، و درمانى براى آنچه در سينههاست، و رهنمود و رحمتى براى گروندگان [به خدا] آمده است.
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذٰلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ
58بگو: «به فضل و رحمت خداست كه [مؤمنان] بايد شاد شوند.» و اين از هر چه گرد مىآورند بهتر است.
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَراماً وَ حَلالاً قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَي اللَّهِ تَفْتَرُونَ
59بگو: «به من خبر دهيد، آنچه از روزى كه خدا براى شما فرود آورده [چرا] بخشى از آن را حرام و [بخشى را] حلال گردانيدهايد» بگو: «آيا خدا به شما اجازه داده يا بر خدا دروغ مىبنديد؟»
وَ ما ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَي النَّاسِ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ
60و كسانى كه بر خدا دروغ مىبندند، روز رستاخيز چه گمان دارند؟ در حقيقت، خدا بر مردم، داراى بخشش است ولى بيشترشان سپاسگزارى نمىكنند.
وَ ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذٰلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ
61و در هيچ كارى نباشى و از سوى او [خدا] هيچ [آيهاى] از قرآن نخوانى و هيچ كارى نكنيد، مگر اينكه ما بر شما گواه باشيم آن گاه كه بدان مبادرت مىورزيد. و هموزن ذرهاى، نه در زمين و نه در آسمان از پروردگار تو پنهان نيست، و نه كوچكتر و نه بزرگتر از آن چيزى نيست، مگر اينكه در كتابى روشن [درج شده] است.
أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
62آگاه باشيد، كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مىشوند.
الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ
63همانان كه ايمان آورده و پرهيزگارى ورزيدهاند.
لَهُمُ الْبُشْريٰ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ لا تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ ذٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
64در زندگى دنيا و در آخرت مژده براى آنان است. وعدههاى خدا را تبديلى نيست اين همان كاميابى بزرگ است.
وَ لا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
65سخن آنان تو را غمگين نكند، زيرا عزّت، همه از آنِ خداست. او شنواى داناست.
أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَكاءَ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ
66آگاه باش، كه هر كه [و هر چه] در آسمانها، و هر كه [و هر چه] در زمين است از آن خداست. و كسانى كه غير از خدا شريكانى را مىخوانند، [از آنها] پيروى نمىكنند. اينان جز از گمان پيروى نمىكنند و جز گمان نمىبرند.
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ
67اوست كسى كه براى شما شب را قرار داد تا در آن بياراميد و روز را روشن [گردانيد]. بى گمان، در اين [امر] براى مردمى كه مىشنوند نشانههايى است.
قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ هُوَ الْغَنِيُّ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ إِنْ عِنْدَكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بِهٰذا أَ تَقُولُونَ عَلَي اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ
68گفتند: «خدا فرزندى براى خود اختيار كرده است.» منزّه است او. او بىنياز است. آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آنِ اوست. شما را بر اين [ادّعا] حجّتى نيست. آيا چيزى را كه نمىدانيد، به دروغ بر خدا مىبنديد؟
قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ
69بگو: «در حقيقت كسانى كه بر خدا دروغ مىبندند، رستگار نمىشوند.»
مَتاعٌ فِي الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِيدَ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ
70بهرهاى [اندك] در دنيا [دارند]. سپس بازگشتشان به سوى ماست. آن گاه به [سزاى] آنكه كفر مىورزيدند، عذاب سخت به آنان مىچشانيم.
وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقامِي وَ تَذْكِيرِي بِآياتِ اللَّهِ فَعَلَي اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَ شُرَكاءَكُمْ ثُمَّ لا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَ لا تُنْظِرُونِ
71و خبر نوح را بر آنان بخوان، آن گاه كه به قوم خود گفت: «اى قوم من، اگر ماندن من [در ميان شما] و اندرز دادن من به آيات خدا، بر شما گران آمده است، [بدانيد كه من] بر خدا توكّل كردهام. پس [در] كارتان با شريكان خود همداستان شويد، تا كارتان بر شما ملتبس ننمايد سپس در باره من تصميم بگيريد و مهلتم ندهيد.»
فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَي اللَّهِ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ
72«و اگر روى گردانيديد، من مُزدى از شما نمىطلبم. پاداش من جز بر عهده خدا نيست، و مأمورم كه از گردننهندگان باشم.»
فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَ جَعَلْناهُمْ خَلائِفَ وَ أَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ
73پس او را تكذيب كردند. آن گاه وى را با كسانى كه در كشتى همراه او بودند نجات داديم، و آنان را جانشين [تبهكاران] ساختيم، و كسانى را كه آيات ما را تكذيب كردند غرق كرديم. پس بنگر كه فرجام بيمدادهشدگان چگونه بود.
ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِ رُسُلاً إِليٰ قَوْمِهِمْ فَجاءُوهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ كَذٰلِكَ نَطْبَعُ عَليٰ قُلُوبِ الْمُعْتَدِينَ
74آن گاه، پس از وى رسولانى را به سوى قومشان برانگيختيم، و آنان دلايل آشكار برايشان آوردند، ولى ايشان بر آن نبودند كه به چيزى كه قبلًا آن را دروغ شمرده بودند ايمان بياورند. اين گونه ما بر دلهاى تجاوزكاران مُهر مىنهيم.
ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسيٰ وَ هارُونَ إِليٰ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ بِآياتِنا فَاسْتَكْبَرُوا وَ كانُوا قَوْماً مُجْرِمِينَ
75سپس، بعد از آنان موسى و هارون را با آيات خود، به سوى فرعون و سران [قوم] وى فرستاديم، و [لى آنان] گردنكشى كردند و گروهى تبهكار بودند.
فَلَمَّا جاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنا قالُوا إِنَّ هٰذا لَسِحْرٌ مُبِينٌ
76پس چون حقّ از نزد ما به سويشان آمد، گفتند: «قطعاً اين سحرى آشكار است.»
قالَ مُوسيٰ أَ تَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَكُمْ أَ سِحْرٌ هٰذا وَ لا يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ
77موسى گفت: «آيا وقتى حقّ به سوى شما آمد، مىگوييد: [اين سحر است؟] آيا اين سحر است؟ و حال آنكه جادوگران رستگار نمىشوند.»
قالُوا أَ جِئْتَنا لِتَلْفِتَنا عَمَّا وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا وَ تَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِياءُ فِي الْأَرْضِ وَ ما نَحْنُ لَكُما بِمُؤْمِنِينَ
78گفتند: «آيا به سوى ما آمدهاى تا ما را از شيوهاى كه پدرانمان را بر آن يافتهايم بازگردانى، و بزرگى در اين سرزمين براى شما دو تن باشد؟ ما به شما دو تن ايمان نداريم.»
وَ قالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِي بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ
79و فرعون گفت: «هر جادوگر دانايى را پيش من آوريد.»
فَلَمَّا جاءَ السَّحَرَةُ قالَ لَهُمْ مُوسيٰ أَلْقُوا ما أَنْتُمْ مُلْقُونَ
80و چون جادوگران آمدند، موسى به آنان گفت: «آنچه را مىاندازيد بيندازيد.»
فَلَمَّا أَلْقَوْا قالَ مُوسيٰ ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ
81پس چون افكندند، موسى گفت: «آنچه را شما به ميان آورديد سحر است. به زودى خدا آن را باطل خواهد كرد. آرى، خدا كار مفسدان را تأييد نمىكند.»
وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ
82و خدا با كلمات خود، حقّ را ثابت مىگرداند، هر چند بزهكاران را خوش نيايد.
فَما آمَنَ لِمُوسيٰ إِلَّا ذُرِّيَّةٌ مِنْ قَوْمِهِ عَليٰ خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِمْ أَنْ يَفْتِنَهُمْ وَ إِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ
83سرانجام، كسى به موسى ايمان نياورد مگر فرزندانى از قوم وى، در حالى كه بيم داشتند از آنكه مبادا فرعون و سران آنها ايشان را آزار رسانند، و در حقيقت، فرعون در آن سرزمين برترىجوى و از اسرافكاران بود.
وَ قالَ مُوسيٰ يا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ
84و موسى گفت: «اى قوم من، اگر به خدا ايمان آوردهايد، و اگر اهل تسليميد بر او توكّل كنيد.»
فَقالُوا عَلَي اللَّهِ تَوَكَّلْنا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
85پس گفتند: «بر خدا توكّل كرديم. پروردگارا، ما را براى قوم ستمگر [وسيله] آزمايش قرار مده.»
وَ نَجِّنا بِرَحْمَتِكَ مِنَ الْقَوْمِ الْكافِرِينَ
86«و ما را به رحمت خويش، از گروه كافران نجات ده.»
وَ أَوْحَيْنا إِليٰ مُوسيٰ وَ أَخِيهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِكُما بِمِصْرَ بُيُوتاً وَ اجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ
87و به موسى و برادرش وحى كرديم كه شما دو تن براى قوم خود در مصر خانههايى ترتيب دهيد و سراهايتان را رو به روى هم قرار دهيد و نماز برپا داريد و مؤمنان را مژده ده.
وَ قالَ مُوسيٰ رَبَّنا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَ مَلَأَهُ زِينَةً وَ أَمْوالاً فِي الْحَياةِ الدُّنْيا رَبَّنا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَليٰ أَمْوالِهِمْ وَ اشْدُدْ عَليٰ قُلُوبِهِمْ فَلا يُؤْمِنُوا حَتَّي يَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِيمَ
88و موسى گفت: «پروردگارا، تو به فرعون و اشرافش در زندگى دنيا زيور و اموال دادهاى، پروردگارا، تا [خلق را] از راه تو گمراه كنند، پروردگارا، اموالشان را نابود كن و آنان را دلسخت گردان كه ايمان نياورند تا عذاب دردناك را ببينند.»
قالَ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُما فَاسْتَقِيما وَ لا تَتَّبِعانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ
89فرمود: «دعاى هر دوى شما پذيرفته شد. پس ايستادگى كنيد و راه كسانى را كه نمىدانند پيروى مكنيد.»
وَ جاوَزْنا بِبَنِي إِسْرائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ بَغْياً وَ عَدْواً حَتَّي إِذا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ
90و فرزندان اسرائيل را از دريا گذرانديم، پس فرعون و سپاهيانش از روى ستم و تجاوز، آنان را دنبال كردند، تا وقتى كه در شُرُفِ غرق شدن قرار گرفت، گفت: «ايمان آوردم كه هيچ معبودى جز آنكه فرزندان اسرائيل به او گرويدهاند، نيست، و من از تسليمشدگانم.»
آلْآنَ وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَ كُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ
91اكنون؟ در حالى كه پيش از اين نافرمانى مىكردى و از تباهكاران بودى؟
فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آياتِنا لَغافِلُونَ
92پس امروز تو را با زره [زرّين] خودت به بلندى [ساحل] مىافكنيم، تا براى كسانى كه از پى تو مىآيند عبرتى باشد، و بىگمان، بسيارى از مردم از نشانههاى ما غافلند.
وَ لَقَدْ بَوَّأْنا بَنِي إِسْرائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّي جاءَهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ
93به راستى ما فرزندان اسرائيل را در جايگاه [هاى] نيكو منزل داديم، و از چيزهاى پاكيزه به آنان روزى بخشيديم. پس به اختلاف نپرداختند مگر پس از آنكه علم براى آنان حاصل شد. همانا پروردگار تو در روز قيامت در باره آنچه بر سر آن اختلاف مىكردند ميانشان داورى خواهد كرد.
فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ فَسْئَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكَ لَقَدْ جاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ المُمْتَرِينَ
94و اگر از آنچه به سوى تو نازل كردهايم در ترديدى، از كسانى كه پيش از تو كتاب [آسمانى] مىخواندند بپرس. قطعاً حقّ از جانب پروردگارت به سوى تو آمده است. پس زنهار از ترديدكنندگان مباش.
وَ لا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخاسِرِينَ
95و از كسانى كه آيات ما را دروغ پنداشتند مباش، كه از زيانكاران خواهى بود.
إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ
96در حقيقت، كسانى كه سخن پروردگارت بر آنان تحقق يافته ايمان نمىآورند،
وَ لَوْ جاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّي يَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِيمَ
97هر چند هر گونه آيتى برايشان بيايد، تا وقتى كه عذاب دردناك را ببينند.
فَلَوْلا كانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَها إِيمانُها إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنا عَنْهُمْ عَذابَ الْخِزْيِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَتَّعْناهُمْ إِليٰ حِينٍ
98چرا هيچ شهرى نبود كه [اهل آن] ايمان بياورد و ايمانش به حال آن سود بخشد؟ مگر قوم يونس كه وقتى [در آخرين لحظه] ايمان آوردند، عذاب رسوايى را در زندگى دنيا از آنان برطرف كرديم، و تا چندى آنان را برخوردار ساختيم.
وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعاً أَ فَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّي يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ
99و اگر پروردگار تو مىخواست، قطعاً هر كه در زمين است همه آنها يكسر ايمان مىآوردند. پس آيا تو مردم را ناگزير مىكنى كه بگروند؟
وَ ما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَي الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ
100و هيچ كس را نرسد كه جز به اذن خدا ايمان بياورد، و [خدا] بر كسانى كه نمى انديشند، پليدى را قرار مىدهد.
قُلِ انْظُرُوا ما ذا فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما تُغْنِي الْآياتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ
101بگو: «بنگريد كه در آسمانها و زمين چيست؟» و [لى] نشانهها و هشدارها، گروهى را كه ايمان نمىآورند سود نمىبخشد.
فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ
102پس آيا جز مانند روزهاى كسانى را كه پيش از آنان درگذشتند، انتظار مىبرند؟ بگو: «انتظار بريد كه من [نيز] با شما از منتظرانم.»
ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذٰلِكَ حَقًّا عَلَيْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ
103سپس فرستادگان خود و كسانى را كه گرويدند مىرهانيم، زيرا بر ما فريضه است كه مؤمنان را نجات دهيم.
قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي شَكٍّ مِنْ دِينِي فَلا أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لٰكِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
104بگو: «اى مردم، اگر در دين من ترديد داريد، پس [بدانيد كه من] كسانى را كه به جاى خدا مىپرستيد نمىپرستم، بلكه خدايى را مىپرستم كه جان شما را مىستاند، و دستور يافتهام كه از مؤمنان باشم.»
وَ أَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً وَ لا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
105و [به من دستور داده شده است] كه به دين حنيف روى آور، و زنهار از مشركان مباش.
وَ لا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُكَ وَ لا يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذاً مِنَ الظَّالِمِينَ
106و به جاى خدا، چيزى را كه سود و زيانى به تو نمىرساند، مخوان كه اگر چنين كنى، در آن صورت قطعاً از جمله ستمكارانى.
وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
107و اگر خدا به تو زيانى برساند، آن را برطرفكنندهاى جز او نيست، و اگر براى تو خيرى بخواهد، بخشش او را ردّكنندهاى نيست. آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد مىرساند، و او آمرزنده مهربان است.
قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَديٰ فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ
108بگو: «اى مردم، حقّ از جانب پروردگارتان براى شما آمده است. پس هر كه هدايت يابد به سود خويش هدايت مىيابد، و هر كه گمراه گردد به زيان خود گمراه مىشود، و من بر شما نگهبان نيستم.»
وَ اتَّبِعْ ما يُوحيٰ إِلَيْكَ وَ اصْبِرْ حَتَّي يَحْكُمَ اللَّهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ
109و از آنچه بر تو وحى مىشود پيروى كن و شكيبا باش تا خدا [ميان تو و آنان] داورى كند، و او بهترين داوران است.