روایات موضوعی

مومن

حديث (1) پيامبر صلى الله عليه و آله:
وَالّذى نَفسى بِيَدِهِ لاتَدخُلُوا الجَنَّةَ حَتّى تُؤمِنوا وَ لا تُؤمِنوا حَتّى تَحابّوا أولا أدُلُّـكُم عَلى شَئىٍ اِذا فَعَلتُموهُ تَحابَبتُم؟ اَفشُوا السَّلامَ بَينَـكُم؛
به خدايى كه جانم در اختيار اوست، وارد بهشت نمى شويد مگر مؤمن شويد و مؤمن نمى شويد، مگر اين كه يكديگر را دوست بداريد. آيا مى خواهيد شما را به چيزى راهنمايى كنم كه با انجام آن، يكديگر را دوست بداريد؟ سلام كردن بين يكديگر را رواج دهيد.
مشكاة الانوار في غرر الاخبار، ص 123

حديث (2) امام صادق عليه السلام:
اِنَّ لِلمُؤمِنِ عَلى المُؤمِنِ سَبعَةَ حُقوقٍ، فَاَوجَبُها اَن يَقولَ الرَّجُلُ حَقّا وَ اِن كانَ عَلى نَفسِهِ اَو عَلى والِدَيهِ، فَلا يَميلَ لَهُم عَنِ الحَقِّ؛
مؤمن را بر مؤمن، هفت حق است. واجب ترين آنها اين است كه آدمى تنها حق را بگويد، هر چند بر ضد خود يا پدر و مادرش باشد و به خاطر آنها از حق منحرف نشود.
مستدرک الوسايل و مستنبط المسايل ج 9 ، ص 45 - بحار الأنوار(ط-بيروت)، ج71، ص223

حديث (3) امام صادق عليه السلام:
مَن اَحصى عَلى اَخيهِ المُؤمِنِ عَيبا لِيَعيبَهُ بِهِ يَوما ما كانَ مِن اَهلِ هذِهِ الآيَةِ قالَ اللّه عَزَّوَجَلَّ: اِنَّ الَّذينَ يُحِبّونَ اَن تَشيعَ الفِاحِشَةُ فِى الَّذينَ آمَنوا لَهُم عَذابٌ اَليمٌ فِى الدُّنيا وَ الآخِرَةِ وَ اللّه يَعلَمُ وَ اَ نتُم لا تَعلَمونَ؛
هر كس درصدد عيب جويى برادر مؤمنش برآيد، تا با آن روزى او را سرزنش كند، مشمول اين آيه است: كسانى كه دوست دارند، زشتى ها در ميان مردم با ايمان شيوع پيدا كند، عذاب دردناكى براى آنان در دنيا و آخرت خواهد بود و خداوند مى داند و شما نمى دانيد.
مستدرك الوسايل، ج 9، ص 110، ح 10379

حديث (4) پيامبر صلى الله عليه و آله:
يا عَلىُّ، مِن كَرامَةِ المُؤمِنِ عَلَى اللّه اَنـَّهُ لَم يَجعَل لاَجلِهِ وَقتا حَتّى يَهُمَّ بِبائقَةٍ فَاِذا هَمَّ بِبائقَةٍ قَبَضَهُ اِلَيهِ؛
اى على! از ارجمندى مؤمن در نزد خدا اين است كه برايش وقت مرگ، معيّن نفرموده است، تا زمانى كه قصد شرّى كند. آن گاه خداوند جانش را بستاند.
عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج 2، ص 36

حديث (5) امام علي عليه السلام:
مَن أمَرَ بِالمَعروفِ شَدَّ ظَهرُ المُؤمِنِ وَ مَن نَهى عَنِ المُنكَرِ أَرغَمَ أَنفَ المُنافِقِ و أَمِنَ كَيدَهُ؛
هر كس امر به معروف كند به مؤمن نيرو مى بخشد و هر كس نهى از منكر نمايد بينى منافق را به خاك ماليده و از مكر او در امان مى ماند.
كافى(ط-الاسلاميه)، ج2، ص51

حديث (6) پيامبر صلى الله عليه و آله:
مَن واسَى الفَقيرَ و َأَنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ فَذلِكَ المُؤمِنُ حَقّا؛
هر كس به نيازمند كمك مالى كند و با مردم منصفانه رفتار نمايد چنين كسى مؤمن حقيقى است.
خصال، ج1 ، ص 47

حديث (7) امام صادق عليه السلام:
إِنَّ اللّه فَوَّضَ إِلَى المُؤمِنِ اُمورَهُ كُلَّها وَلَم يُفَوِّض إِلَيهِ أَن يَكونَ ذَليلاً أَما تَسمَعُ اللّه تَعالى يَقولُ: (وَ لِلّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنينَ)؟ فَالمُؤمِنُ يَكونُ عَزيزا وَلا يَكونُ ذَليلاً قالَ: إِنَّ المُؤمِنَ أَعَزُّ مِنَ الجَبَلِ لأَنَّ الجَبَلَ يُستَقَلُّ مِنهُ بِالمَعاوِلِ وَالمُؤمِنُ لايُستَقَلُّ مِن دينِهِ بِشَىْ ءٍ؛
خداوند اختيار همه كارها را به مؤمن داده اما اين اختيار را به او نداده است كه ذليل باشد. مگر نشنيده اى كه خداى تعالى مى فرمايد: «عزت از آن خدا و رسولش و مؤمنين است»؟ پس، مؤمن عزيز است و ذليل نيست. [در ادامه] فرمودند: مؤمن از كوه محكم تر است، زيرا از كوه با ضربات تيشه كم مى شود اما با هيچ وسيله اى از دين مؤمن نمى توان كاست.
التهذيب الاحکام، ج6، ص179

حديث (8) امام صادق عليه السلام:
إِنَّ المُؤمِنَ يَغبِطُ وَلايَحسُدُ وَالمُنافِقُ يَحسُدُ وَلايَغبِطُ؛
مؤمن غبطه مى خورد و حسادت نمى ورزد، منافق حسادت مى ورزد و غبطه نمى خورد. (غبطه آن است كه آرزو كنى آنچه ديگرى دارد، داشته باشى بدون اينكه آرزوى نابودى نعمت ديگرى را داشته باشى و حسد آن است كه بخواهى نعمتى را كه ديگرى دارد، نداشته باشد).
كافى(ط- الاسلاميه) ، ج2، ص307

حديث (9) امام صادق عليه السلام:
سِتَّةٌ لاتَكونُ فِى المُؤمِنِ: اَلعُسرُ وَالنَّكَهُ وَالحَسَدُ وَاللَّجاجَةُ وَالكَذِبُ وَالبَغىُ؛
شش (صفت) در مؤمن نيست: سخت گيرى، بى خيرى، حسادت، لجاجت، دروغگويى و تجاوز.
وسايل الشيعه ، ج15 ، ص349 - تحف العقول، ص 377

حديث (10) پيامبر صلى الله عليه و آله:
اَلمُؤمِنُ يَأكُلُ بِشَهوَةِ أَهلِهِ، اَلمُنافِقُ يَأكُلُ أَهلُهُ بِشَهوَتِهِ؛
مؤمن به ميل و رغبت خانواده اش غذا مى خورد ولى منافق ميل و رغبت خود را به خانواده اش تحميل مى كند.
كافى(ط-الاسلاميه)، ج4، ص12، ح6

حديث (11) امام صادق عليه السلام:
اَلمُؤمِنُ اِذا غَضِبَ لَم يُخرِجهُ غَضَبُهُ مِن حَقٍّ وَاِذا رَضِىَ لَم يُدخِلهُ رِضاهُ فى باطِلٍ وَالَّذى اِذا قَدَرَ لَم يَأخُذ اَكثَرَ مِمّا لَهُ؛
مؤمن چون خشمگين شود، خشمش او را از حق بيرون نبرد و چون خشنود شود، خشنوديش او را به باطل نكشاند و چون قدرت يابد بيش از حقّ خود نگيرد.
اعلام الدين في صفات المومنين، ص 303 - بحارالأنوار(ط-بيروت)، ج75، ص209، ح85

حديث (12) امام صادق عليه السلام:
فى قَولِهِ تَعالى (وَقولوا لِلنَّاسِ حُسنا) ـ: أى لِلنّاسِ كُلِّهِم مُؤمِنِهِم وَمُخالِفِهِم ، أَمَّا المُؤمِنونَ فَيَبسُطُ لَهُم وَجهَهُ ، وَأَمَّا المُخالِفونَ فَيُكَلِّمُهُم بِالمُداراةِ لاِجتِذابِهِم إِلَى اليمانِ ، فَإِنَّهُ بِأَيسَرَ مِن ذلِكَ يَكُفُّ شُرورَهُم عَن نَفسِهِ ، وعَن إخوانِهِ المُؤمِنينَ؛
درباره آيه (و با مردم سخن نيكو گوييد) فرمود: مقصود همه مردمان اعم از مؤمن و كافر است. اما با مؤمنان بايد گشاده رو بود و اما با كافران بايد به نرمى و مدارا سخن گفت، تا به سوى ايمان كشيده شوند و كمترين ثمرش اين است كه خود و برادران مؤمنش را از گزند آنان مصون مى دارد.
مرآه العقول في شرح اخبار آل الرسول ، ج9، ص5 - بحارالأنوار(ط-بيروت)، ج72، ص401، ح42

حديث (13) امام علي عليه السلام:
اَلمؤمِنُ صَدوقُ اللِّسانِ بَذولُ الحسانِ؛
مؤمن بسيار راستگو و بسيار نيكوكار است.
تصنيف غررالحکم و درر الکلم ص 89، ح1521-شرح آقا جمال خوانساري بر غررالحكم و درر الکلم، ج2، ص9، ح1596

حديث (14) پيامبر صلى الله عليه و آله:
اَلمُؤمِنُ دَعِبٌ لَعِبٌ و َالمُنافِقٌ قَطِبٌ غَضِبٌ؛
مؤمن شوخ و شنگ است و منافق اخمو و عصبانى.
تحف العقول، ص 49

حديث (15) امام على عليه السلام:
ما مِن مُؤمِنٍ و َلا مُؤمِنَةٍ يَضَعُ يَدَهُ عَلى رَسِ يَتيمٍ تَرَحُّما لَهُ إِلاّ كَتَبَ اللّه لَهُ بِكُلِّ شَعرَةٍ مَرَّت يَدُهُ عَلَيها حَسَنَةً؛
هيچ مرد و زن مؤمنى نيست كه دست محبت بر سر يتيمى بگذارد، مگر اين كه خداوند به اندازه هر تار مويى كه بر آن دست كشيده است ثوابى برايش بنويسد.
وسايل الشيعه ، ج21، ص 375 - بحارالأنوار(ط-بيروت)، ج72، ص4، ح9

حديث (16) امام رضا عليه السلام:
مَـن فـَرَّجَ عَن مُـومِـنٍ فَـرَّجَ الله عَن قَلبه يـَومَ القِيامَةِ؛
هر کس اندوه و مشکلى را از مومنى بر طرف نمايد خداوند در روز قيامت انـدوه را از قلبش بر طرف سازد.
اصول کافى(ط-الاسلاميه)، ج 2، ص 200

حديث (17) امام علي عليه السلام:
اَلمُؤمِنُ بَشرُهُ في وَجِهِهِ وَحُزنُهُ في قَلبِهِ؛
شادي مومن در رخسار او و اندوهش در دل است.
مجموعه رسايل در شرح احاديثي از کافي ج 2 ، ص 241

حديث (18) امام حسن عسکري عليه السلام:
المُومِنُ بَرَکَةٌ عَلي المُومِنِ وَ حُجَّةٌ عَلي الکافر؛
مومن براي مومن برکت و براي کافر، اتمام حجت است.
تحف العقول، ص489

حديث (19) امام موسي کاظم عليه السلام:
اَلمُومِنُ مِثلُ کفَّتي الميزانِ کلَّما زيدَ في ايمانِهِ زيدَ في بَلائِهِ؛
مومن همانند دو کفه ترازوست. هرگاه به ايمانش افزوده گردد، به بلايش نيز افزوده مي گردد.
مستدرک الوسايل و مستنبط المسايل ، ج2 ، ص 437 - تحف العقول، ص 408

حديث (20) امام حسن عسكرى عليه السلام:
عَلاماتُ المُؤمِنِ خَمسٌ:... وَ الجَهرُ بـِ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ»؛
نشانه هاى مؤمن پنج چيز است:... و بلند گفتن بسم اللّه الرحمن الرحيم.
تهذيب الأحكام، ج 6 ، ص 52

حديث (21) پيامبر صلى الله عليه و آله:
مَنْ ساءَتْهُ سَيِّئَتُهُ وسَرَّتْهُ حَسَنَتُهُ فَهُوَ الْمُؤمِنِ؛
هر كس از بدى اش ناراحت و از خوبى اش خوشحال شود، پس او مؤمن است.
وسايل الشيعه، ج 16، ص 92

حديث (22) پيامبر صلى الله عليه و آله:
نِيَّةُ الْمُؤمِنِ خَيرٌ مِنْ عَمَلِهِ و نِيَّةُ الْمُنافِقِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ؛
نيّت مؤمن بهتر از عمل او و نيت منافق بدتر از عمل اوست.
مستدرك الوسائل و مستنبط المسايل، ج 1، ص 91

حديث (23) پيامبر صلى الله عليه و آله:
عَليٌّ يَعْسوبُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمالُ يَعْسوبُ الْمُنافِقينَ؛
على پيشواى مؤمنان و ثروت پيشواى منافقان است.
الأمالى (طوسى) ، ص 355

حديث (24) پيامبر صلى الله عليه و آله:
اَلْمُؤمِنُ يَأْكُلُ في مِعاءٍ واحِدَةٍ وَ الْمُنافِقُ يَأْكُلُ في سَبعَةِ أمْعاءٍ؛
مؤمن كم خوراك است و منافق پرخور.
وسائل الشيعه، ج 24، ص 241

حديث (25) پيامبر صلى الله عليه و آله:
إِنَّ الْمُؤْمِنَ هِمَّتُهُ فِي الصَّلاةِ وَالصِّيامِ وَالْعِبادَةِ وَالْمُنافِقُ هِمَّتُهُ فِي الطَّعامِ وَالشَّرابِ كَالْبَهيمَةِ؛
همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوانات.
تنبيه الخواطر و نزهه النواظر (معروف به مجموعه ورام) ، ج1، ص 99

حديث (26) پيامبر صلى الله عليه و آله:
مَثَلُ الْمُؤْمِنِ كَمَثَلِ خامَةِ الزَّرعِ تُكْفِئُهَا الرِّياحُ كَذا و كَذا وكَذلِكَ الْمُؤْمِنُ تُكْفِئُهُ الأَوْجاعُ وَالأَمْراضُ و مَثَلُ الْمُنافِقِ كَمَثَلِ الإْرْزَبَّةِ الْمُستَقيمَةِ الَّتي لايُصِيبُها شَيءٌ حَتّى يَأْتيهِ الْمَوتُ فَيَقصِفَهُ قَصْفا؛
مَثَل مؤمن مانند ساقه كاشته است كه بادها آن را به اين سو و آن سو خم مى كند هم چنين مؤمن را دردها و بيماريها خم مى كند و مثل منافق مانند عصاى آهنى است كه چيزى به او نمى رسد تا اينكه مرگ او فرا رسد و او را سخت مى شكند.
الكافى(ط-الاسلاميه)، ج2، ص 258

حديث (27) پيامبر صلى الله عليه و آله:
إنَّ لِسانَ الْمُؤْمِنَ وَراءَ قَلْبِهِ فَإِذا أَرادَ أَن يَتَكَلَّمَ بِشَيْءٍ يُدَبِّرُهُ قَلبُهُ ثُمَّ أمْضاهُ بِلِسانِهِ وَ إنَّ لِسانَ الْمُنافِقِ أمامَ قَلبِهِ فَإِذا هَمَّ بِشَيءٍ أمْضاهُ بِلِسانِهِ وَلَمْ يَتَدَبَّرهُ بِقَلبِهِ؛
زبان مؤمن در پس دل اوست، هرگاه بخواهد سخن بگويد درباره آن مى انديشد و سپس آن را مى گويد اما زبان منافق جلوى دل اوست هرگاه قصد سخن كند آن را به زبان مى آورد و درباره آن نمى انديشد.
تنبيه الخواطر و نزهه النواظر (معروف به مجموعه ورام)، ج1، ص 106

حديث (28) امام على عليه السلام:
إِنَّ الْمُؤْمِنَ إذَا اسْتَغْنى شَكَرَ... وَ الْمُنافِقُ إِذَا اسْتَغْنى طَغى؛
مؤمن هنگام بى نيازى شكر مى گزارد و منافق هرگاه بى نياز شود طغيان مى كند.
تحف العقول، ص212

حديث (29) امام على عليه السلام:
إنَّ الْمُؤْمِنَ إذا تَكَلَّمَ ذَكَّرَ... والْمُنافِقُ إذا تَكَلَّمَ لَغا؛
مؤمن هرگاه سخن گويد ياد (خدا) مى كند و منافق هرگاه سخن گويد بيهوده گويى مى كند.
تحف العقول، ص212

حديث (30) امام على عليه السلام:
إنَّ الْمُؤْمِنَ مَن يُرى يَقينُهُ في عَمَلِهِ، وَ الْمُنافِقُ مَن يُرى شَكُّهُ في عَمَلِهِ؛
در عمل مؤمن يقين ديده مى شود و در عمل منافق شك.
شرح آقا جمال الدين خوانساري بر غرر الحکم و درر الکلم ج2 ، ص 544 ، ح3551

حديث (31) امام على عليه السلام:
شُكْرُ الْمُؤْمِنِ يَظْهَرُ في عَمَلِهِ؛
سپاسگزارى مؤمن در كردارش آشكار مى شود، [امّا سپاسگزارى منافق از زبانش فراتر نمى رود].
شرح آقا جمال الدين خوانساري بر غرر الحکم و درر الکلم ج4 ، ص 159، ح 5661

حديث (32) امام على عليه السلام:
عَلى لِسانِ الْمُؤْمِنِ نُورٌ يَسْطَعُ وَعلى لِسانِ الْمُنافِقِ شَيْطانٌ يَنْطِقُ؛
بر زبان مؤمن نورى (الهى) است و درخشان و برزبان منافق شيطانى است كه سخن مى گويد.
شرح نهج البلاغه، ابن أبى الحديد، ج20، ص280، ح 218

حديث (33) امام على عليه السلام:
إنَّ كَثْرَةَ الْمالِ عَدُوٌّ لِلْمُؤْمِنينَ و يَعْسُوبُ الْمُنافِقينَ؛
ثروت فراوان، دشمن مؤمنان و پيشواى منافقان است.
التمحيص، ص48

حديث (34) امام على عليه السلام:
اَلْمُؤْمِنُ مُنيبٌ مُستَغْفِرٌ تَوَّابٌ
مؤمن بازگشت كننده به خدا، آمرزش خواه و توبه كننده است
شرح آقا جمال الدين خوانساري بر غرر الحکم و درر الکلم ج1 ، ص 340، ح 1288

حديث (35) امام على عليه السلام:
المؤمن حيىّ غنىّ موقن تقىّ.
مؤمن شرمناك توانگر يقين دان پرهيزگار است
شرح آقا جمال الدين خوانساري بر غرر الحکم و درر الکلم ج2 ، ص 64، ح 1852

حديث (36) امام على عليه السلام:
وَرَعُ الْمُؤْمِنِ يَظهَرُ في عَمَلِهِ؛
پرهيزكارى مؤمن در رفتارش آشكار مى شود.
شرح آقا جمال الدين خوانساري بر غرر الحکم و درر الکلم ج 6 ، ص 241، 10129

حديث (37) امام على عليه السلام:
إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذا نَظَرَ اعْتَبَرَ... وَالْمُنافِقُ إِذا نَظَرَ لَها؛
نگاه مؤمن عبرت آميز و نگاه منافق سرگرمى است.
تحف العقول، ص212

حديث (38) امام على عليه السلام:
إِنَّ الْمُؤْمِنَ... إذا سَكَتَ فَكَّرَ... وَالْمُنافِقُ إِذا سَكَتَ سَها؛
سكوت مؤمن تفكر و سكوت منافق غفلت است.
تحف العقول، ص212

حديث (39) امام على عليه السلام:
إِنَّ الْمُؤْمِنَ... إذا أَصابَتْهُ شِدَّةٌ صَبَرَ... وَالْمُنافِقُ إِذا أصابَتْهُ شِدَّةٌ ضَغا؛
مؤمن در گرفتارى صبور است، و منافق در گرفتارى بى تاب.
تحف العقول، ص212

حديث (40) امام على عليه السلام:
عِلمُ الْمُنافِقِ في لِسانِهِ وَعِلْمُ الْمُؤْمِنِ في عَمَلِهِ؛
دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در كردار اوست.
شرح آقا جمال الدين خوانساري بر غرر الحکم و درر الکلم، ج 4 ، ص 350، ح 6288 و ح 6289

حديث (41) امام على عليه السلام:
لَو ضَرَبْتُ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَيْفي هذا عَلى أنْ يُبْغِضَني ما أبْغَضَني ولَو صَبَبْتُ الدُّنيا بِجَمّاتِها عَلَى الْمُنافِقِ عَلى أنْ يُحِبَّني ما أَحَبَّني؛
اگر با اين شمشيرم بر بينى مؤمن بزنم كه مرا دشمن بدارد با من دشمنى نمى كند و اگر همه دنيا را به منافق بدهم تا مرا دوست بدارد هيچگاه دوستم نخواهد داشت.
نهج البلاغه(صبحي صالح)، ص 477 ، حكمت 45

حديث (42) امام على عليه السلام:
اَلْمُؤْمِنُ فَهُوَ قَرِيبُ الرِّضى بَعيدُ السَّخَطِ... وَالْمُنافِقُ فَهُوَ قَريبُ السَّخَطِ بَعيدُ الرِّضى؛
مؤمن زود خشنود و دير ناراحت مى شود و منافق زود ناراحت و دير خشنود مى گردد.
تحف العقول، ص212

حديث (43) امام على عليه السلام:
اَلْمُؤْمِنُ يُرضِيهِ عَلَى اللّه الْيَسيرُ و لا يُسْخِطُهُ الْكَثيرُ... وَ الْمُنافِقُ يُسْخِطُهُ عَلَى اللّه الْيَسيرُ و لا يُرضِيهِ الْكَثيرُ؛
مؤمن از اندك خدا خشنود مى شود و بسيارش او را ناراحت نمى كند و منافق از اندك خدا ناخشنود مى شود و بسيارش هم او را خشنود نمى سازد.
تحف العقول، ص212

حديث (44) امام حسين عليه السلام:
إِنَّ الْمُؤْمِنَ لا يُسيى ءُ و لا يَعتَذِرُ، وَ الْمُنافِقُ كُلَّ يَومٍ يُسيى ءُ و َيَعْتَذِرُ؛
مؤمن نه بدى مى كند و نه معذرت مى خواهد و منافق هر روز بدى مى كند و معذرت مى خواهد.
تحف العقول، ص 248

حديث (45) امام صادق عليه السلام:
إنَّ الْحِكْمَةَ لَتَكُونُ في قَلْبِ الْمُنافِقِ فَتُجَلْجِلُ في صَدْرِهِ حَتّى يُخْرِجَها فَيُوعِيَهَا الْمُؤْمِنُ وَ تَكُونُ كَلِمةُ الْمُنافِقِ فى صَدْرِ الْمُؤْمِنِ فَتُجَلْجِلُ في صَدْرِهِ حَتّى يُخْرِجَها فَيَعِيَهَا الْمُنافِقُ؛
به راستى حكمتى كه در قلب منافق جا مى گيرد، در سينه اش بى قرارى مى كند تا از آن بيرون آيد و مؤمن آن را بر گيرد و سخن منافقانه (لغو و بيهوده) در سينه مؤمن بى قرارى مى كند تا از آن بيرون برود و منافق آن را برگيرد.
بحارالأنوار(ط-بيروت)، ج2، ص 94، ح28

حديث (46) امام كاظم عليه السلام:
اَلْمُؤْمِنُ قَليلُ الْكَلامِ كَثيرُ الْعَمَلِ، وَ الْمُنافِقُ كَثيرُ الْكَلامِ قَليلُ الْعَمَلِ؛
مؤمن كم حرف و پر كار است و منافق پر حرف و كم كار.
مستدرک الوسايل و مستنبط المسايل ، ج 9 ، ص 18 - تحف العقول، ص397

حديث (47) امام رضا عليه السلام:
إِنَّ اللّه يُؤَخِّرُ إِجابَةَ الْمُؤْمِنِ شَوْقا إلى دُعائِهِ وَيَقُولُ: صَوتٌ اُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَهُ، وَيُعَجِّلُ إجابَةَ دُعاءِ الْمُنافِقِ وَيَقُولُ: صَوْتٌ أَكْرَهُ سَماعَهُ؛
خداوند اجابت دعاى مؤمن را به شوق (شنيدن) دعايش به تأخير مى اندازد و مى گويد: «صدايى است كه دوست دارم آن را بشنوم» و در اجابت دعاى منافق عجله مى كند و مى گويد: صدايى است كه از شنيدنش بدم مى آيد.
مستدرک الوسايل و مستنبط المسايل ، ج 5 ، ص 194 - فقه الرضا عليه السلام ، ص 345

حديث (48) امام هادى عليه السلام:
[اَلْمُؤْمِنُ] يُحْسِنُ وَيَبْكي كَما أَنَّ الْمُنافِقُ يُسيى ءُ وَ يَضْحَكُ؛
مؤمن خوبى مى كند و مى گريد، ولى منافق بدى مى كند و مى خندد.
ارشاد القلوب الي الصواب (ديلمي)ج1 ص 135

حديث (49) امام عسكرى عليه السلام:
إِنَّ الْمُؤْمِنَ نَعْرِفُهُ بِسيماهُ، وَ نَعْرِفُ الْمُنافِقَ بِميسَمِهِ؛
مؤمن را از سيمايش مى شناسيم و منافق را از نشانه هايش.
الخرائج والجرائح، ج2، ص 737، ح50

حديث (50) امام صادق عليه السلام:
اَلْمُؤْمِنُ لايُخْلَقُ عَلَى الْكِذْبِ وَلا عَلَى الْخيانَةِ وَ خِصْلَتانِ لا يَجْتَمِعانِ فِى الْمُنافِقِ، سَمْتٌ حَسَنٌ وَ فِقْهٌ فِى السُّنَّةِ؛
مؤمن در سرشتش دروغ و خيانت نيست و دو صفت است كه در منافق جمع نگردد: سيرت نيكو و دين شناسى.
تحف العقول، ص367

حديث (51) لقمان حكيم عليه السلام:
عَلَيْكَ بِقَبُولِ الْمَوْعِظَةِ وَالْعَمَلِ بِها فَإِنَّها عِندَ الْمُؤْمِنِ أَحْلى مِنَ الْعَسَلِ الشَّهْدِ وعَلَى الْمُنافِقِ أَثْقَلُ مِنْ صُعُودِ الدَّرَجَةِ عَلَى الشَّيْخِ الْكَبيرِ؛
موعظه را بپذير و به آن عمل كن، زيرا موعظه نزد مؤمن از عسل ناب شيرين تر است و براى منافق از بالا رفتن از پله بر پير مرد كهنسال دشوارتر است.
اعلام الدين في صفات المومنين، ص93

حديث (52) امام صادق عليه‎ السلام:
اِنَّ الْمُؤمِنَ لَيَسْكُنُ اِلَى الْمُؤْمِنِ كَما يَسْكُنُ الظَّمْآنِ اِلَى الْماءِ الْبارِدِ؛
به راستى كه مؤمن با برادر مؤمنش آرامش پيدا مى‎ كند، چنان كه تشنه، با آب خنك آرامش مى ‎يابد.
كافى(ط-الاسلاميه)، ج 2، ص 247

حديث (53) امام صادق عليه‎السلام:
ما مِنْ مُؤْمِنٍ اِلاّ وَ قَدْ جَعَلَ اللّه‎ لَهُ مِنْ ايمانِهِ اُنْسا يَسْكُنُ اِلَيْه، حَتّى لو كانَ عَلى قُلَّةِ جَبَلٍ لَمْ يَسْتَوحِشْ؛
هيچ مؤمنى نيست مگر آن كه خداوند ايمان را همدم و آرامش‎بخش او قرار مى‎دهد، چنانچه حتى اگر در قله كوهى هم باشد، احساس تنهايى نمى‎كند.
اعلام الدين في صفات المومنين، ص460

حديث (54) پيامبر صلى‎ الله‎ عليه ‎و ‎آله:
خَيْرُ ما اُعْطىَ الرَّجُلُ الْمُؤْمِنُ خُلْقٌ حَسَنٌ وَ شَرُّ ما اُعْطِىَ الرَّجُلُ قَلْبُ سوءٍ فى صورَةٍ حَسَنَةٍ؛
بهترين چيزى كه به مؤمن داده شده خوش اخلاقى و بدترين چيزى كه به انسان داده شده دلى بد در چهره‎اى زيباست.
نهج الفصاحه ، ص 474

حديث (55) امام على عليه‎ السلام:
اِنَّ لِسانَ الْمُؤمِنِ مِنْ وَراءِ قَلْبِهِ وَ اِنَّ قَلْبَ الْمُنافِقِ مِنْ وَراءِ لِسانِهِ، لاَنَّ الْمُؤمِنَ اِذا اَرادَ اَنْ يَتَكَلَّمَ بِكَلامٍ تَدَبَّرَهُ فى نَفْسِهِ، فَاِنْ كانَ خَيْرا اَبداهُ وَ اِنْ كانَ شَرّا واراهُ وَ اِنَّ الْمُنافِقَ يَتَكَلَّمُ بِما اَتى عَلى لِسانِهِ لا يَدرى ماذا لَهُ وَ ماذا عَلَيْهِ؛
زبان مؤمن، در پشت دل اوست و دل منافق، در پشت زبان او، زيرا مؤمن هرگاه بخواهد سخنى بگويد، ابتدا درباره آن مى ‎انديشد، اگر خوب بود اظهارش مى‎ كند و اگر بد بود آن را پنهان مى‎ دارد. اما منافق هر چه به زبانش آيد مى‎ گويد، بى آن‎كه بداند چه سخنى به سود او و چه سخنى به زيان اوست.
نهج البلاغه(صبحي صالح)، خطبه 176 ، ص 253

حديث (56) امام باقر عليه‎ السلام:
اِنَّ هذَا اللِّسانَ مِفْتاحُ كُلِّ خَيْرٍ وَ شَرٍّ، فَيَنْبَغى لِلْمُؤمِنِ اَنْ يَخْتِمَ عَلى لِسانِهِ كَما يَخْتِمُ عَلى ذَهَبِهِ وَ فِضَّتِهِ؛
به راستى كه اين زبان كليد همه خوبى‎ها و بدى‎ هاست پس شايسته است كه مؤمن زبان خود را مُهر و موم كند، همان گونه كه (صندوق) طلا و نقره خود را مُهر و موم مى‎ كند.
تحف العقول، ص 298

حديث (57) امام رضا عليه‎ السلام:
اَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللّه‎ فَاِنَّ اللّه‎ عَزَّوَجَلَّ يَقولُ: اَنا عِنْدَ ظَنِّ عَبدىَ الْمُؤمِنِ بى، اِنْ خَيْرا فَخَيْرا وَ اِنْ شَرّا فَشَرّا؛
به خداوند خوش گمان باش، زيرا خداى عزوجل مى‎ فرمايد: من نزد گمان بنده مؤمن خويش هستم، اگر به من خوش گمان باشد، به خوبى با او رفتار مى‎ كنم و اگر به من بدگمان باشد، به بدى با او رفتار مى ‎كنم.
كافى(ط-الاسلاميه)، ج 2، ص 72

حديث (58) پيامبر صلى‎ الله‎ عليه ‎و ‎آله:
إنَّ بِشرَ المُؤمِن في وَجهِهِ وَ قوتَهُ في دينِهِ وَ حُزنَهُ في قَلبِهِ.
شادي مومن در چهره اوست و قوت او در دينش و اندوه او در دلش.
شرح آقا جمال الدين خوانساري بر غررالحکم و درر الکلم ج2 ، ص 505 ، ح3454

حديث (59) پيامبر اکرم صلى‎ الله‎ عليه ‎و ‎آله:
لَنْ يَشْبَعَ الْمُؤْمِنُ مِنْ خَيْرٍ يَسْمَعُهُ حَتّى يَكونَ مُنْتَهاهُ الْجَنَّةَ؛
هرگز مؤمن از شنيدن خير و خوبى سير نمى ‎شود، تا آن‎كه سرانجامش بهشت گردد.
نهج الفصاحه، ص639 ، ح 2292

حديث (60) امام علي عليه السلام:
عامِل سائِرَ النّاس بِالإنصاف، وعامِلِ الْمُؤمِنينَ بِالإيثارِ
با ديگر مردمان، به انصاف رفتار كن و با مؤمنان، به ايثار
شرح آقا جمال الدين خوانساري بر غررالحکم و درر الکلم ، ج4 ، ص366 ، ح 6342

حديث (61) امام صادق عليه السلام:
ما اَقبَحَ بِالمُومنِ اَن تَکونَ لَهُ رَغبةٌ تُذِلهُ؛
براي مومن چقدر زشت است که ميل و رغبتي داشته باشد که او را به ذلت و خواري بکشاند.
کافي (ط-الاسلاميه) ، ج2، ص 320

حديث (62) امام علي عليه السلام:
خُذِ الحِکمَه اَنَّي کانَت؛ فَاِنَّ الحِکمَه ضالَّه کُلِّ مُومِن؛
حکمت را هر کجا که يافتي فراگير، زيرا حکمت گمشده هر مومن است.
شرح آقا جمال الدين خوانساري بر غررالحکم و درر الکلم ، ج3 ، ص440 ، ح5043

حديث(63) امام جعفر صادق عليه السلام:
مَـن سَـرَّتـهُ حَسَـنَـتُـهُ وَ سَـاءَتـهُ سَيِّـئَـتُـهُ فَـهُـوَ مُـؤمِـنً؛
کسي که نيکو کاري اش او را شادمان کند و بدي اش وي را بد حال گرداند چنين کسي مومن است.
کافي(ط-الاسلاميه) ، ج2 ، ص232

حديث(64) امام جواد عليه السلام:
غِنَى المُومِنِ غِناهُ عَنِ النّاسِ؛
توانگرى مومن در بى نيازى از مردم است.
بحارالانوار(ط-بيروت)، ج75، ص???

حديث (65) امام جواد عليه السلام:
عِزُّ المُؤمِنِ غِناهُ عَنِ النَّاسِ؛
عزّت مؤمن در بى‎ نيازى او از مردم است.
تحف العقول ، ص89 -بحارالأنوار، ج72، ص 109، ح‎12

حديث (66) امام صادق عليه السلام:
ما من عبدٍ مُومن الّا وَ في قَلبهِ نُورانِ نورُ خيفَةٍ و نُورُ رَجاء؛
هيچ بنده مومني نيست جز اينکه در قلب او دو نور وجود دارد: نور بيم و نور اميد.
تفسير نور الثقلين ، ج 3 ، ص176

حديث (67) رسول اکرم صلى‎ الله‎ عليه ‎و ‎آله:
اتقوا فراسة المؤمن فَإنه ينظر بنور الله؛
از فراست مؤمن بترسيد که چيزها را با نور خدا مي نگرد.
کافي (ط-الاسلاميه)، ج1 ، ص218

حديث (68) امام صادق (عليه السلام):
مَن حَقَّرَ مُومِناً مَسکِيناً أو غَيرَ مِسکِينٍ لَم يَزَلِ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ حاقِراً لَهُ ماقِتاً حَتَّي يَرجِعَ عَن مَحقَرَتِهِ إيَّاهُ.
هر کس مومن بينوا يا غير بينوا را تحقير نمايد، خداي عزوجل، پيوسته او را خوار و دشمن مي دارد تا اينکه از کوچک شمردن دست بردارد.
اصول کافي (ط-الاسلاميه) ، ج2 ، ص351

روایات موضوعی