سوره الصافات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌و مهربانى‌اش هميشگى.


وَ لَقَدۡ نَادَىٰنَا نُوحٞ فَلَنِعۡمَ ٱلۡمُجِيبُونَ

75

و نوح ما را ندا كرد [و ما ندايش را اجابت كرديم‌] پس ما به راستى نيكو اجابت كننده‌اى هستيم،


وَ نَجَّيۡنَٰهُ وَ أَهۡلَهُۥ مِنَ ٱلۡكَرۡبِ ٱلۡعَظِيمِ

76

و او و خاندانش را از آن اندوه بزرگ نجادت داديم.


وَ جَعَلۡنَا ذُرِّيَّتَهُۥ هُمُ ٱلۡبَاقِينَ

77

و تنها ذريه او را [در زمين‌] باقى گذاشتيم،


وَ تَرَكۡنَا عَلَيۡهِ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ

78

و در ميان آيندگان براى او نام نيك به جا گذاشتيم؛


سَلَٰمٌ عَلَىٰ نُوحٖ فِي ٱلۡعَٰلَمِينَ

79

سلام بر نوح در ميان جهانيان.


إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ

80

به راستى ما نيكوكاران را اين گونه پاداش مى‌دهيم.


إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

81

بى‌ترديد او از بندگان مؤمن ما بود.


ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ

82

سپس ديگران را غرق كرديم؛


وَ إِنَّ مِن شِيعَتِهِۦ لَإِبۡرَٰهِيمَ

83

و به راستى ابراهيم از پيروان نوح بود،


إِذۡ جَآءَ رَبَّهُۥ بِقَلۡبٖ سَلِيمٍ

84

هنگامى كه با دلى پاك به سوى پروردگارش آمد.


إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ وَ قَوۡمِهِۦ مَاذَا تَعۡبُدُونَ

85

[ياد كن‌] هنگامى را كه به پدر و قومش گفت: چيست آنچه مى‌پرستيد؟


أَئِفۡكًا ءَالِهَةٗ دُونَ ٱللَّهِ تُرِيدُونَ

86

آيا به جاى خدا معبودان دروغين را مى‌خواهيد.


فَمَا ظَنُّكُم بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

87

پس گمانتان به پروردگار جهانيان چيست؟ [كه غير او را مى‌پرستيد،]


فَنَظَرَ نَظۡرَةٗ فِي ٱلنُّجُومِ

88

[چون از او دعوت كردند كه شبانه به مراسم عيدشان برود] نگاهى به ستارگان انداخت،


فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٞ

89

و گفت: به راستى من بيمارم.


فَتَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ مُدۡبِرِينَ

90

پس پشت‌كنان از او روى گرداندند.


فَرَاغَ إِلَىٰٓ ءَالِهَتِهِمۡ فَقَالَ أَلَا تَأۡكُلُونَ

91

او هم مخفيانه به سوى بت هايشان رفت و [از روى ريشخند] گفت: آيا غذا نمى‌خوريد؟


مَا لَكُمۡ لَا تَنطِقُونَ

92

شما را چه شده كه سخن نمى‌گوييد؟


فَرَاغَ عَلَيۡهِمۡ ضَرۡبَۢا بِٱلۡيَمِينِ

93

پس [به آنها روى آورد و] با دست راست ضربه‌اى كارى بر آنها كوبيد [و خردشان كرد.]


فَأَقۡبَلُوٓاْ إِلَيۡهِ يَزِفُّونَ

94

مردم با شتاب به سوى او آمدند.


قَالَ أَتَعۡبُدُونَ مَا تَنۡحِتُونَ

95

[به آنان‌] گفت: آيا آنچه را [با دست خود] مى‌تراشيد، مى‌پرستيد؟!


وَ ٱللَّهُ خَلَقَكُمۡ وَ مَا تَعۡمَلُونَ

96

در حالى كه خدا شما را و آنچه را مى‌سازيد، آفريده است.


قَالُواْ ٱبۡنُواْ لَهُۥ بُنۡيَٰنٗا فَأَلۡقُوهُ فِي ٱلۡجَحِيمِ

97

گفتند: براى او بنايى بسازيد [كه گنجايش آتش فراوانى داشته باشد] پس او را در آتش شعله‌ور بيندازيد.


فَأَرَادُواْ بِهِۦ كَيۡدٗا فَجَعَلۡنَٰهُمُ ٱلۡأَسۡفَلِينَ

98

پس خواستند به او نيرنگى زنند، ولى ما آن را پست و شكست خورده كرديم.


وَ قَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَبِّي سَيَهۡدِينِ

99

و [وقتى از اين مهلكه جان سالم به در برد] گفت: به راستى من به سوى پروردگارم مى‌روم، و [او] به زودى مرا راهنمايى خواهد كرد.


رَبِّ هَبۡ لِي مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ

100

پروردگارا! مرا فرزندى كه از صالحان باشد عطا كن.


فَبَشَّرۡنَٰهُ بِغُلَٰمٍ حَلِيمٖ

101

پس ما او را به پسرى بردبار مژده داديم.


فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ ٱلسَّعۡيَ قَالَ يَٰبُنَيَّ إِنِّيٓ أَرَىٰ فِي ٱلۡمَنَامِ أَنِّيٓ أَذۡبَحُكَ فَٱنظُرۡ مَاذَا تَرَىٰ قَالَ يَٰٓأَبَتِ ٱفۡعَلۡ مَا تُؤۡمَرُ سَتَجِدُنِيٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰبِرِينَ

102

هنگامى كه با او به [مقام‌] سعى رسيد، گفت: پسرم! همانا من در خواب مى‌بينم كه تو را ذبح مى‌كنم، پس با تأمل بنگر رأى تو چيست؟ گفت: پدرم آنچه به آن مأمور شده‌اى انجام ده اگر خدا بخواهد مرا از شكيبايان خواهى يافت.


فَلَمَّآ أَسۡلَمَا وَ تَلَّهُۥ لِلۡجَبِينِ

103

پس هنگامى كه آن دو تسليم [خواسته خدا] شدند و ابراهيم، جبين او را به زمين نهاد [تا ذبحش كند]


وَ نَٰدَيۡنَٰهُ أَن يَٰٓإِبۡرَٰهِيمُ

104

و او را ندا داديم كه: اى ابراهيم!


قَدۡ صَدَّقۡتَ ٱلرُّءۡيَآ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ

105

خوابت را تحقق دادى [و فرمان پروردگارت را اجرا كردى‌]، به راستى ما نيكوكاران را اين‌گونه پاداش مى‌دهيم [كه نيت پاك و خالصشان را به جاى عمل مى‌پذيريم.]


إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡبَلَٰٓؤُاْ ٱلۡمُبِينُ

106

به يقين اين همان آزمايش روشن بود.


وَ فَدَيۡنَٰهُ بِذِبۡحٍ عَظِيمٖ

107

و ما اسماعيل را در برابر قربانى بزرگى [از ذبح شدن‌] رهانيديم،


وَ تَرَكۡنَا عَلَيۡهِ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ

108

و در ميان آيندگان براى او [نام نيك‌] به جا گذاشتيم.


سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ

109

سلام بر ابراهيم.


كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ

110

[ما] نيكوكاران را اين‌گونه پاداش مى‌دهيم.


إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

111

بى‌ترديد او از بندگان مؤمن ما بود،


وَ بَشَّرۡنَٰهُ بِإِسۡحَٰقَ نَبِيّٗا مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ

112

و ما او را به اسحاق كه پيامبرى از شايستگان بود مژده داديم،


وَ بَٰرَكۡنَا عَلَيۡهِ وَ عَلَىٰٓ إِسۡحَٰقَ وَ مِن ذُرِّيَّتِهِمَا مُحۡسِنٞ وَ ظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِۦ مُبِينٞ

113

و بر او و بر اسحاق بركت داديم، و از دودمان آن دو برخى نيكوكارند و برخى آشكارا ستمكار بر خويشند،


وَ لَقَدۡ مَنَنَّا عَلَىٰ مُوسَىٰ وَ هَٰرُونَ

114

و به راستى ما به موسى و هارون نعمت داديم،


وَ نَجَّيۡنَٰهُمَا وَ قَوۡمَهُمَا مِنَ ٱلۡكَرۡبِ ٱلۡعَظِيمِ

115

و آن دو نفر و قومشان را از اندوه بزرگ نجات بخشيديم،


وَ نَصَرۡنَٰهُمۡ فَكَانُواْ هُمُ ٱلۡغَٰلِبِينَ

116

و آنان را يارى داديم در نتيجه پيروز شدند،



قاری