کتابخانه روایات شیعه
ترجمه فارسى
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
پيشگفتار
معرفى اجمالى مؤلف بزرگوار
محدث بزرگوار و جليل القدر عالم زاهد ورع سيد هاشم بن سليمان بن اسماعيل عبد بن جواد بن على بن سليمان بن ناصر الحسينى التوبلى البحرانى.
«توبل» قسمتى از جزيره بحرين است كه مؤلف بزرگوار بدان جا منسوب است؛ و از بحرين دانشمندان، فقها و ادباى بسيارى برخاستهاند كه علامه سيد هاشم بحرانى يكى از آنهاست.
مرحوم سيد هاشم آن گونه كه از مطالعه كتابها به دست مىآيد، براى كسب فيوضات علمى مدتى را در نجف اشرف زندگى كرده و از مشايخ حديث مانند مرحوم علامه شيخ فخر الدين طريحى اجازه نقل حديث دريافت كرده، چنانچه از اجازه مرحوم محدث جليل، شيخ حرّ عاملى در كتاب امل الآمل استفاده مىشود، كه چندى نيز در مشهد مقدس رضوى سكونت داشته؛ و بعيد نيست مانند بسيارى از بزرگان علم حديث
ديگر براى كسب فيض بيشتر از محضر اساتيد معاصر خود و كسب اجازه روايت از ايشان به شهرهاى مختلف و مراكز علمى آن زمان مسافرت كرده است.
مكانت علمى و زعامت دينى
از روى هم رفته نوشتههاى ارباب تراجم استفاده مىشود كه علامه بزرگوار ما پس از اقامت در بحرين، زعامت دينى آن نواحى به ايشان منتقل گشته و مورد احترام حاكمان و سلاطين زمان؛ و صاحب نفوذ كلمه در ميان مسلمانان؛ و داراى منصب قضاوت و مرجعيت تقليد عامه مردم آن بلاد بوده است.
مرحوم شيخ يوسف بحرانى صاحب كتاب حدائق (ره) در كتاب «لؤلؤة البحرين» مىنويسد:
«پس از شيخ محمد بن ماجد رياست آن بلاد به مرحوم سيد هاشم منتهى گشت؛ و آن بزرگوار به بهترين وجهى عهدهدار منصب قضاوت و متولى امور حسبيه گرديد، دست حاكمان ستمكار را از سر مردم آن سامان كوتاه نمود، و در نشر امر به معروف و نهى از منكر از هيچ اقدامى فروگذار نكرد و از هيچ كس در اين راه پروا نداشت، و اهل تقوا و ورع بود؛ و همين خصوصيات به اضافه شهرت علمى ايشان سبب شده بود كه مردمان با ايمان در تقليد به وى رجوع كرده و راويان احاديث اهل بيت كه مىخواستند سلسله سندهاى روايى خود را به ائمه معصومين عليهم السّلام برسانند نزدش آمده و از وى كسب اجازه نقل حديث نمايند».
و مرحوم شيخ على بلادى بحرانى در كتاب «انوار البدريين» گويد:
«بيشتر علماى معاصر آن مرحوم، چه عرب و چه عجم، از او اجازه نقل حديث داشتند، چنانچه بسيارى از مردمان با ايمان بلاد شيعه از او تقليد مىكردند، و بخصوص نواحى ما با وجود علماى بزرگوار ديگر مقلّد او بودند».
اهتمام در گردآورى و تأليف حديث
براى كسى كه با تأليفات بسيار زياد مرحوم سيد هاشم بحرانى سر و كار داشته و آنها را ديده باشد و بخصوص براى آنها كه خود نيز اهل تحقيق و تتبّع باشند، به احاطه و تتبّع بىنظير آن بزرگوار در جمع احاديث فريقين واقف خواهد شد.
و به راستى تأليف كتابهايى چون غاية المرام، مدينة المعاجز، تفسير برهان، معالم الزلفى، حلية الابرار و كتابهاى بسيار زياد ديگر كه در هر كدام هزاران حديث در موضوع خود از كتابهاى حديثى شيعه و اهل سنت جمعآورى گرديده، گوياترين سند بر احاطه و تتبع و دقّت آن بزرگوار در جمع احاديث خواهد بود.
ولى از آنجا كه مؤلف بزرگوار در عموم اين تأليفات به همان نقل احاديث اكتفا فرموده و اظهار نظرى از خود نكرده، سبب گرديده تا برخى اين كار را برايشان خرده گرفته و بگويند مؤلف از نظر علمى در آن حدّ نبوده كه بتواند نظرى را ابراز كرده و يا به استدلال بپردازد ...
در صورتى كه اين كار مؤلف متّقى و پرهيزكار ما، محمل ديگرى هم دارد همان گونه كه بزرگانى چون شيخ يوسف بحرانى متذكر شده و فرمودهاند:
ممكن است اين كار بخاطر شدّت ورع و تقواى سيّد (ره) بوده كه نخواسته است در ذيل روايت معصوم عليه السّلام «اقول» داشته باشد، و از خود اظهار نظرى كرده باشد همان گونه كه در باره سيد زاهد عابد رضى الدين بن طاوس نقل شده است؛ در صورتى كه ايشان در حدّ اعلاى رتبه اجتهاد و استنباط احكام بوده است.
و شاهد بر اين مطلب برخى تأليفات ايشان مانند «تنبيهات الاديب في رجال التهذيب» و كتاب «ترتيب التهذيب» و كتاب «تنبيهات» است كه از كتاب طهارت تا ديانت بطور استدلالى نگاشته و تأليف نموده است.
برخى از سخنان بزرگان در باره ايشان
و در اينجا به مناسبت، به برخى از سخنان بزرگان و دانشمندان شيعه در باره شخصيت علمى و اجتماعى مؤلف اشاره نموده و مىگذريم:
مرحوم شيخ يوسف بحرانى در كتاب «لؤلؤة البحرين» در باره ايشان گويد:
«اين سيّد بزرگوار محدّثى جامع و متتبّع اخبار اهل بيت بود بدانسان كه جز مرحوم مجلسى كسى در اين ميدان بر او سبقت نگرفته ...».
شيخ حرّ عاملى در كتاب امل الآمل فرموده:
«فاضلى دانشمند، ماهر، مدقق، و فقيهى عارف به تفسير و علوم عربيّت و رجال بوده، كتاب تفسير بزرگى دارد كه من آن را ديده و از آن روايت كردهام».
و نيز مرحوم مقدس شيخ على بلادى در كتاب انوار البدريين گفته:
«سيد جليل شريف و اصيل و بىمانند ... مردى فاضل محدّث، متتبع در اخبار و احاديث كه كسى جز مرحوم مجلسى در اين باره بر او سبقت نگرفته است».
و مرحوم محدث قمى در كتاب فوايد الرضويه گويد:
«سيّد سند و ركن معتمد، فاضل، عالم مدقّق، فقيه، ماهر، محدث، جامع، متتبّع در اخبار، صاحب مؤلفات كثيره نافعه كه خبر مىدهد از كثرت اطلاع و طول باع آن جناب ...».
تا آنجا كه گويد:
«و بالجمله اين سيد جليل در امر به معروف و نهى از منكر و قطع دست ظلمه و حكّام جور و نشر احكام دين در بلده بحرين معروف بوده و در تقوا و عدالت به مرتبهاى بوده كه صاحب جواهر در معنى عدالت به «ملكه» به او و مقدس اردبيلى مثل زده و عين عبارت مرحوم صاحب جواهر چنين است:
«على ان يكون العدالة الملكة دون حسن الظاهر، لا يمكن الحكم بعدالة شخص ابداً الّا
في مثل المقدس الاردبيلى و السيد هاشم على ما ينقل من احوالهما». 534
و اما تأليفات ارزشمند اين بزرگوار
تأليفات مرحوم علامه سيد هاشم (ره) در تفسير، عقايد، فقه، اخلاق، رجال، فضائل اهل بيت عليهم السّلام و موضوعات ديگر به حدّى است كه در اين مختصر گنجايش ذكر آنها نيست، ولى قسمتى از آنها را كه اسامىشان بدست ما رسيده به ترتيب حروف تهجى ذيلا از نظرتان مىگذرانيم:
1- اثبات الوصية.
2- اجتماع المخالفين على امامة امير المؤمنين عليه السّلام كه تأليف آن در سال 1105 به اتمام رسيده.
3- ارشاد المسترشدين.
4- الانصاف في النص على الائمة الاثنى عشر (كتاب حاضر).
5- ايضاح المسترشدين في تراجم الراجعين الى ولاية امير المؤمنين صلّى اللَّه عليه و آله كه تأليف آن در روز جمعه هشتم ذى قعده سال 1105 به اتمام رسيده است.
6- تفسير برهان در پنج جلد كه تاكنون چند بار به چاپ رسيده است.
7- بستان الواعظين.
8- البهجة المرضية في اثبات الخلافة و الوصية.
9- بهجة النظر في اثبات الوصاية و الامامة للائمة الاثنى عشر عليهم السّلام.