کتابخانه روایات شیعه
چون حسن از دنيا رفت تو به وى سزاوارترى. عرض كردم: اى رسول خدا پس از من كيست؟
فرمود: فرزندت على به تو سزاوارتر است، و چون از دنيا برود فرزندش محمد به وى سزاوارتر است، و چون محمد درگذشت فرزندش جعفر به او و جايگاهش پس از وى سزاوارتر است، و چون جعفر از دنيا رود فرزندش موسى به او پس از وى سزاوارتر است، و چون موسى درگذشت فرزندش على به او سزاوارتر است، و چون على از دنيا برود فرزندش محمد به او سزاوارتر است، و چون محمد از دنيا برود فرزندش على به او سزاوارتر است، و چون على در گذشت فرزندش حسن به او سزاوارتر است، و چون حسن از دنيا برود در نهمين فرزندت غيبت واقع شود، پس اين امامان نهگانه از صلب تو هستند، كه خداوند علم و فهم مرا به آنها مرحمت فرموده و طينت آنها از طينت من است، چيست گروهى را كه مرا در باره آنها اذيت كنند، خداوند شفاعت مرا به ايشان نرساند. 660
هشتاد و نهم: صدوق در كتاب خصال از اسود بن سعيد از جابر بن سمرة روايت كرده كه گفت:
شنيدم از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله كه مىفرمود: پس از من دوازده خليفه هستند كه همگى از قريشند؛ چون آن حضرت به منزل برگشت خدمتش شرفياب شدم و بطور خصوصى كه كسى جز من و آن حضرت نبود عرض كردم: پس از آن چه مىشود؟ فرمود: پس از آن فتنه و آشوب خواهد بود. 661
مؤلف گويد: صدوق اين حديث را با اضافهاى در كتاب نصوص به همين سند روايت كرده، 662 و نعمانى در كتاب غيبت 663 به سند خود از جابر بن سمره به همين نحو حديث كرده، كه گفت: شنيدم از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله كه مىفرمود: بعد از من دوازده خليفه هستند و شيخ طوسى در كتاب غيبت به
سند خود از جابر بن سمره همين حديث را با مختصر تفاوتى روايت كرده است. 664
نودم: صدوق در كتاب نصوص از اصبغ بن نباته از على عليه السّلام روايت كرده كه (ترجمه آن در حديث دويست و شش) در نام عبد الرحمن بن ابى ليلى (حرف عين) بيايد. 665
نود و يكم: و نيز در همان كتاب از اصبغ بن نباته حديث كند كه گفت: شنيدم از امام حسن عليه السّلام كه مىفرمود: امامان بعد از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله دوازده نفرند، نه نفر از صلب برادرم حسين عليه السّلام و
مهدى اين امّت از آنها است. 666
نود و دوم: و در كتاب غيبت از اصبغ بن نباته از عبد اللَّه بن عباس حديث كند كه گفت: شنيدم رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله مىفرمود: من و على و حسن و حسين و نه نفر از اولاد حسين پاكيزه و معصوم هستيم. 667
مؤلف گويد: و اين خبر را در كتاب نصوص 668 و كتاب عيون اخبار الرضا عليه السّلام 669 نيز روايت كرده و به جز يك نفر از راويان سند هيچ اختلافى در سند و متن آنها نيست.
نود و سوم: و در كتاب نصوص از اصبغ بن نباته حديث كند كه گفت: شنيدم عمران بن
حصين مىگفت: (ترجمه اين حديث در حديث 72 گذشت). 670
نود و چهارم: و در همان كتاب از اعرج از ابى هريره حديث كند كه گفت: از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله راجع به گفتار خداى تعالى: «و آن (امامت) را گفتارى پاينده در فرزندان وى نهاد، سوره زخرف آيه 27» پرسيدم؟ فرمود: امامت را در فرزندان حسين قرار داد، از صلب او نه نفر از امامان را بيرون خواهد آورد، و از آنها است مهدى اين امّت، سپس فرمود: اگر مردى بين ركن و مقام همچنان سر پا بايستد؛ سپس خدا را با دشمنى اهل بيت من ملاقات كند، داخل آتش شود. 671
نود و پنجم: و به همين سند روايت كرده از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله كه فرمود: من در ميان شما دو چيز سنگين مىگذارم، كتاب خداى عز و جل هر كه او را پيروى كند بر هدايت است؛ و هر كه او را واگذارد بر گمراهى است، و بعد (از آن) اهل بيتم در باره اهل بيتم خدا را به ياد شما مىآورم (كه آنها را اذيت نكنيد و از انجام دستوراتشان سرپيچى نكنيد)- و اين فرمايش را سه مرتبه فرمود- به أبى هريره گفتم: اهل بيتش كيانند آيا زنهاى اويند؟ گفت: نه. اهل بيت او اصل و ريشه و برگزيدگان اويند، و آنها امامان دوازدهگانهاى هستند كه خداوند ايشان را ياد كرده در گفتارش «و آن (امامت) را گفتارى پاينده در اولاد او نهاد، سوره زخرف آيه 27». 672
نود و ششم: و در كتاب غيبت از اعمش از حضرت صادق عليه السّلام در باب امامت حديثى نقل كرده كه ان شاء اللَّه تعالى در ضمن نام تميم بن بهلول (در حرف تاء در حديث 103) بيايد. 673
مؤلف گويد: اين حديث را در كتاب عيون اخبار الرضا عليه السّلام به همين نحو روايت كرده است. 674