کتابخانه روایات شیعه
حرف حاء
صد و دوازدهم: صدوق در كتاب نصوص از حريز بن عثمان أبى قتاده حديث كند 698 مانند حديث ديگرى كه عمر بن ميمون از او روايت كرده كه گفت: شنيدم رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله مىفرمود: امامان بعد از من دوازده نفر به عدد نقيبان بنى اسرائيل و حواريين عيسى هستند. 699
صد و سيزدهم: در همان كتاب از حسن بن ابى الحسن بصرى از انس بن مالك حديث كند كه گفت: شنيدم رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله مىفرمود: امامان بعد از من دوازده نفرند؛ به آن حضرت عرض شد: امامان بعد از شما چند نفرند؟ فرمود: به عدد نقيبان بنى اسرائيل. 700
صد و چهاردهم: نعمانى در كتاب غيبت از حسن بن أبى الحسن بصرى به طور مرفوع حديث كند كه گفت: جبرئيل امين نزد پيغمبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله آمد و عرض كرد: اى محمد خداوند تو را امر فرمايد كه فاطمه را به على- برادرت- تزويج كنى. رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نزد على عليه السّلام فرستاد و به او
فرمود: اى على من دخترم و بهترين زنان عالم و محبوبترين مخلوق بعد از تو نزد من فاطمه را به تو تزويج مىكنم، و از شما بوجود آيند دو سيّد جوانان اهل بهشت و شهيدانى كه به خون رنگين شوند، و آنان پس از من در زمين مقهور شوند، بزرگانى نورانى هستند كه خداوند بواسطه آنها آتشهاى ظلم را خاموش كند، و حق را زنده، و باطل را بميراند، عدد آنها عدد ماههاى سال و آخرين آنها كسى است كه عيسى بن مريم پشت سرش نماز گزارد. 701
صد و پانزدهم: صدوق در كتاب نصوص از حسن بن حسن از پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عليه السّلام حديث كند كه فرمود: روزى پيغمبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله خطبه خواند، و بعد از حمد و ثناى پروردگار متعال فرمود: اى گروه مردم من به سوى خدا خوانده شدهام و دعوت حق را اجابت كنم، و من در ميان شما دو چيز گرانبها مىگذارم: كتاب خدا، و عترتم أهل بيتم، هر آينه اگر به اين دو
چنگ بزنيد هرگز گمراه نشويد، از ايشان تعليم كنيد و (علوم را) فرا گيريد، و به ايشان تعليم نكنيد زيرا آنها از شما داناترند، زمين از ايشان خالى نماند؛ و اگر خالى بماند اهلش را فرو برد، سپس فرمود: بار خدايا من مىدانم كه علم نابود نشود، و منقطع نگردد، و تو زمين را از حجتى بر خلق خالى نگذارى، خواه آشكار باشد و فرمانش نبرند، يا بيمناك و پنهان، تا حجتهايت باطل نشود، و اولياء خود را پس از آن كه هدايتشان فرمودهاى گمراه نكنى اينهايند مردمان كم عدد، و بلند قدر و منزلت نزد خداوند (اين كلمات را فرمود و از منبر به زير آمد) چون فرود آمد به او عرض كردم: اى رسول خدا آيا شما بر همه خلق حجت نيستيد؟ فرمود: اى حسن خدا فرمايد:
«تو بيم دهندهاى و براى هر گروهى راهنمايى است سوره رعد آيه 8» و من بيم دهندهام و على راهنما است؛ عرض كردم: فرمايشت (كه فرمودى) زمين خالى از حجت نخواهد ماند (پس از شما حجّت كيست)؟ فرمود: بلى على امام و حجت بعد از من است؛ و تو پس از او امام و حجت هستى؛ و حسين امام و حجت و خليفهات پس از تو است، و خداى مهربان و خبير به من خبر داد كه از صلب حسين فرزندى بيرون آيد كه به او على گويند، و هم نام جدش على است، پس چون
حسين درگذشت على بعد از او (به امر امامت) قيام كند، و او است امام و حجت،
و خداوند از صلب على فرزندى بيرون آورد كه همنام و شبيهترين مردمان به من مىباشد؛ دانش او دانش من، و حكم او حكم من است. و حجت و امام بعد از پدرش اوست، و خداى تعالى از صلب محمد مولودى بيرون آورد كه به او جعفر گويند، و او راستگوترين مردمان در گفتار و كردار است، و او حجت و امام بعد از پدرش مىباشد، و از صلب جعفر فرزندى خارج كند كه نامش موسى، همنام موسى بن عمران، و شديدترين مردمان در عبادت است. پس او، بعد از پدرش امام و حجت است، و از صلب موسى فرزندى بيرون آرد كه نامش على است. معدن علم خدا و محل حكمت او است، پس او امام و حجت بعد از پدرش مىباشد، و از صلب على فرزندى بيرون آورد كه او را محمد نامند، و او امام و حجت بعد از پدرش مىباشد، و از صلب محمد فرزندى بيرون آورد كه او را على گويند و او است امام و حجت بعد از پدرش؛ و از صلب على فرزندى بيرون آورد كه او را حسن گويند و او است امام و حجت بعد از پدرش، و از صلب حسن
حجت قائم، پيشواى شيعيانش، و نجات دهنده دوستانش را بيرون آورد، پنهان شود به طورى كه ديگر ديده نشود، دستهاى از امر امامت او برگردند و دستهاى پابرجا بمانند، و گويند: چه وقت است اين وعده اگر راستگوييد؟ و (لكن) اگر نباشد از دنيا مگر يك روز، خداى تعالى آن روز را طولانى كند تا قائم ما بيرون آيد و زمين را از عدل و داد پر كند چنانچه از ظلم و ستم پر شده است. پس (اى فرزند) زمين از شما خالى نماند، خداوند به شما علم و فهم مرا عطا فرموده، و از خداى خواستهام كه علم و فهم را در فرزندان و فرزندان فرزندان، و زرع و زرع زرع من قرار دهد. 702
صد و شانزدهم: كلينى در كافى از حسن بن عباس بن جريش از حضرت باقر عليه السّلام حديث كند كه امير المؤمنين به ابن عباس فرمود: شب قدر در هر سال هست، و در آن شب، امر يك سال از آسمان نازل گردد، و براى آن امر بعد از رسول خدا واليان و حكمرانانى است، ابن عباس عرض
كرد: آنها كيانند؟ فرمود: من و يازده نفر از صلبم پيشوايانى كه ملائكه بر آنها حديث كنند. 703