کتابخانه روایات شیعه
چه بود؟) گفتند: فرمود: همگى آنها از قريشند. 720
صد و بيست و ششم: شيخ طوسى در كتاب غيبت از حصين بن عبد الرحمن از جابر بن سمرة حديث كند كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: (مانند حديث گذشته است كه ترجمه شد). 721
مؤلف مىگويد: نعمانى هم در كتاب غيبت خود اين حديث را از جابر بن سمرة حديث كند جز اينكه در آن كتاب به جاى حصين بن عبد الرحمن، حصين بن عبد الملك ضبط كرده است. 722
صد و بيست و هفتم: صدوق در كتاب نصوص از حفصة دختر سيرين از انس بن مالك حديث
كند كه گفت: شنيدم از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله كه مىفرمود: امامان پس از من دوازده نفرند پس صدايش را آهسته كرد، شنيدم كه مىفرمود: همهشان از قريشند. 723
صد و بيست و هشتم: و در همان كتاب از حبش بن معتمر از أبى ذر غفارى حديث كند كه گفت: وارد شدم بر رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله در همان مرضى كه بوسيله آن از دنيا رحلت فرمود، پس به من فرمود: اى ابا ذر دخترم فاطمه را نزد من آر، ابو ذر گويد: برخاستم و نزد فاطمه آمده عرض كردم: اى بانوى زنان پدرت رسول خدا اجابت فرما. حضرت لباس خود را پوشيد و بيرون آمد تا بر آن حضرت وارد شد، چون رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله را (در آن حال) ديد خود را به روى او انداخت و گريست، از گريه او پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله نيز گريست و فاطمه را به خويش چسباند و
فرمود: اى فاطمه پدرت به فدايت گريه مكن زيرا تو اولين كسى هستى كه در حالى كه به تو ستم شده و حقّت غصب شده و به ناحق گرفته شده به من ملحق شوى، و به همين زودى كينهها و عداوتهاى نفاق آشكار گردد، و جامه دين را در بر گيرد، پس تو اولين كسى هستى كه نزد حوض (كوثر) بر من وارد شوى، عرض كرد: اى پدر كجا ملاقاتت كنم؟ فرمود: نزد حوض كوثر، و من شيعيان و دوستانت را سيراب كنم و دشمنانت و كسانى كه تو را به غضب درآوردهاند از حوض دور كنم، عرض كرد: اى رسول خدا اگر نزد حوض ملاقاتت نكردم (كجا ديدارت كنم)؟
فرمود: نزد ميزان. عرض كرد: اگر نزد ميزان ملاقاتت نكردم؟ فرمود: نزد صراط (ملاقاتم كنى) و من به خدا عرض كنم: پروردگارا شيعه على را (از آتش و عذاب) سالم نگهدار ابو ذر گفت: دل زهرا (از اين كلام) آرام شد، سپس رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله به من توجه فرموده گفت: اى ابا ذر اين (فاطمه) پاره تن من است هر كه او را بيازارد مرا آزرده، هر آينه او بانوى زنان عالميان است، و شوهرش سيّد اوصياء است، و دو فرزندش آقايان اهل بهشتند، و همانا آن دو امام و پيشوايند چه آنكه قيام كنند و چه آنكه در خانه بنشينند، و پدرشان از آن دو بهتر است؛ و به زودى خداوند از صلب حسين
نه نفر پيشوايان و امامان امين و معصوم كه به عدل قيام كنند بيرون آورد، و از ما است مهدى اين امّت، ابو ذر گفت: عرض كردم: اى رسول خدا! امامان بعد از شما چند نفرند؟ فرمود: به عدد نقيبان بنى اسرائيل. 724
صد و بيست و نهم: و در همان كتاب نيز از حبش بن معتمر از عبد اللَّه بن مسعود حديث كند كه گفت: از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله شنيدم كه مىفرمود: امامان بعد از من دوازده نفرند كه همهشان از قريشند. 725
حرف خاء
صد و سىام: صدوق در كتاب نصوص از خالد بن سعدان از واثلة بن اسقع حديث كند كه گفت:
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: اهل بيت مرا به جاى سر از بدن و به جاى دو چشم از سر قرار دهيد، و سر بدون چشم راهنمايى نشود؛ پس از من از آنها پيروى كنيد تا هرگز گمراه نشويد؛ از آن حضرت از امامان (و عددشان) پرسيدم؟ فرمود: امامان بعد از من از عترت من- يا فرمود: از اهل بيت من- به عدد نقيبان بنى اسرائيلاند. 726
حرف دال
صد و سى و يكم: نعمانى در كتاب غيبت از داود بن كثير رقّى حديث كند كه گفت: وارد شدم بر حضرت صادق عليه السّلام در مدينه، حضرت فرمود: اى داود چه چيز سبب شده كه از ما بريدى (و دير به دير نزد ما مىآيى؟) عرض كردم: كارى در كوفه پيش آمده (كه نتوانستم شرفياب شوم) فرمود: كه را در كوفه به جاگذاردى؟ عرض كردم: فدايت شوم عمويت زيد را ديدم بر اسبى سوار و قرآنى با خود حمائل كرده بود، و با صداى بلند فرياد مىزد: پيش از اينكه مرا نيابيد از من سؤال كنيد، زيرا در سينه من دانش زيادى است، ناسخ را از منسوخ و مثانى و قرآن عظيم را شناختهام،