کتابخانه روایات شیعه
حرف زاء
صد و سى و پنجم: كلينى عليه الرحمة در كافى از زرارة حديث كند كه گفت: شنيدم از حضرت ابى جعفر باقر عليه السلام كه مىفرمود: دوازده امام از آل محمد تمامى آنها كسانى هستند كه فرشتگان با آنها حديث كنند، و از فرزندان رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و على عليه السّلام هستند، و رسول خدا و على آن دو پدران (ائمه) هستند. على بن راشد كه برادر (رضاعى) مادرى حضرت على بن حسين عليه السّلام بود منكر (اين فرمايش) حضرت شد، پس حضرت باقر بر او بانگ زد و فرمود: هر آينه فرزند مادرت يكى از آنها است. 731
صد و بيست و ششم: و نيز در همان كتاب از زرارة حديث (ديگرى مانند حديث گذشته) روايت كرده است. 732
مؤلف گويد: اين حديث را شيخ طوسى در كتاب غيبت بدون تفاوت در متن و تفاوت مختصرى در سند روايت كرده است. 733
صد و سى و هفتم: و نيز در همان كتاب از زرارة از حضرت باقر عليه السّلام كه مىفرمود: ما دوازده نفر امام و پيشواييم كه از آنهاست حسن و حسين، سپس امامان از اولاد حسين عليهم السّلام. 734
و شيخ صدوق نيز به سند خود در كتاب خصال 735 و همچنين در كتاب عيون اخبار الرضا 736 اين حديث را بدون تفاوت در سند و متن مانند كتاب خصال روايت كرده است.
صد و سى و هشتم: نعمانى در كتاب غيبت از زرارة از حضرت باقر عليه السّلام و او از پدرانش از حضرت رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و آله حديث كند كه فرمود: از اهل بيت من دوازده نفر محدّثند (كه فرشتگان با آنها حديث كنند) مردى كه نامش عبد اللَّه بن زيد بود و برادر رضاعى حضرت على بن الحسين عليه السّلام بود عرض كرد: سبحان اللَّه: محدّثند (كه فرشتگان با آنها حديث كنند)؟- مانند كسى كه منكر اين فرمايش باشد؟- زرارة گويد: حضرت به جانب او متوجه شد و فرمود: هر آينه به خدا سوگند
فرزند مادرت يعنى على بن الحسين اين گونه بود. 737
صد و سى و نهم: على بن احمد مالكى كه از بزرگان اهل تسنن است در كتاب فصول المهمة از زرارة حديث كند كه گفت: شنيدم از حضرت ابى جعفر كه مىفرمود: امامان دوازده نفرند كه همگىشان از آل رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله هستند، على بن ابى طالب و يازده نفر از فرزندانش.
صد و چهلم: شيخ صدوق عليه الرحمة در كتاب خصال از زرارة حديث كند كه گفت: شنيدم از حضرت ابى جعفر باقر عليه السّلام كه مىفرمود: ما دوازده نفر امامان هستيم كه از آنها است على و حسن و حسين عليهم السّلام. 738
صد و چهل و يكم: و در كتاب عيون اخبار الرضا از زرارة حديث كند كه گفت: از حضرت ابى
جعفر باقر عليه السّلام شنيدم كه مىفرمود: ما دوازده نفر امام از آل محمد هستيم كه همگى پس از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله محدّثند (كه فرشتگان با ايشان حديث كنند) و على بن ابى طالب عليه السّلام از ايشان است. 739
مؤلف گويد: اين حديث را صدوق در كتاب خصال نيز روايت كرده است. 740
صد و چهل و دوم: و در كتاب نصوص از زهرى روايت كند كه گفت: وارد شدم بر حضرت على بن الحسين عليه السّلام در آن مرضى كه با آن از دنيا رحلت فرمود؛ در اين هنگام طبقى نزد آن حضرت آوردند كه در آن نان و كاسنى بود حضرت فرمود: (از اين غذا) بخور، عرض كردم: اى فرزند رسول خدا غذا خوردهام. فرمود: اين كاسنى است؟ عرض كردم: امتياز كاسنى و فضيلت آن چيست؟
فرمود: هيچ برگى از كاسنى نيست مگر اينكه بر آن قطرهاى از آب بهشت ريخته شده، و در آن
شفاى هر دردى است، سپس طعام را برداشتند و روغن (يا عطر) آوردند (در قديم در شبه جزيره عربستان مرسوم بوده است كه بدن را با انواع روغنها چرب مىكردهاند و در شرع اسلام نيز عمل مستحبى است و ممكن است مراد از روغن در اينجا عطر باشد) حضرت فرمود: (از اين) روغن بمال. عرض كردم: روغن (به بدنم) ماليدهام. فرمود: (روغن) بنفشه است؟ عرض كردم:
امتياز و فضيلت آن بر ساير روغنها (يا عطرها) چيست؟ فرمود: مانند امتياز اسلام بر ساير اديان؛ راوى مىگويد (در اين هنگام) فرزندش محمد بر او وارد شد، حضرت صحبت زيادى به طور آهسته با او كرد و شنيدم كه مىفرمود: بر تو باد به نيكى اخلاق و خوش رفتارى، من عرض كردم: اى فرزند رسول خدا اگر امر پروردگار آمد آن امرى كه هيچ يك از ما ناگزير از آن نيستيم- و در ذهنم آمد كه خبر مرگ خود را مىدهد- پس از شما به نزد كه بايد رفت؟ فرمود: اى ابا عبد اللَّه (كنيه زهرى است) نزد اين فرزندم- و اشاره به جانب فرزندش محمد فرمود- او وصىّ و وارث من و مخزن اسرار علم من و معدن علم و باقر (شكافنده) علم است عرض كردم: اى فرزند رسول خدا معناى «باقر العلم» چيست؟ فرمود: بزودى برگزيدگان شيعيان من نزد او رفت و آمد كنند و او علم را بر ايشان بخوبى بشكافد. زهرى گويد: سپس آن حضرت فرزندش محمد را براى كارى به
بازار فرستاد چون برگشت عرض كردم: اى فرزند رسول خدا آيا به بزرگترين فرزندانت وصيت نفرمايى؟ فرمود: اى ابا عبد اللَّه امامت به كوچكى و بزرگى نيست، پيغمبر خدا اين گونه (كه ديدى به محمد وصيت كردم) به ما سفارش فرموده؛ و اين گونه در لوح و صحيفه نوشته يافتيم. عرض كردم: اى فرزند رسول خدا پيغمبرتان شما را به چند نفر سفارش كرده كه پس از وى اوصياى اويند؟ فرمود: در صحيفه و لوح دوازده نام نوشته يافتيم به نامهايشان و نامهاى پدران و مادرانشان؛ سپس فرمود: از صلب فرزندم محمد هفت نفر از اوصياء بيرون آيد كه مهدى در آنهاست. 741