کتابخانه روایات شیعه
حرف غين
دويست و چهل و سوم: و در همان كتاب از غالب جهنى از حضرت باقر عليه السّلام حديث كند كه فرمود: امامان پس از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله به شماره نقيبان بنى اسرائيلند و آنان دوازده نفر بودند، رستگار كسى است كه ايشان را دوست دارد، و هلاك شده آن كسى است كه ايشان را دشمن دارد، و به تحقيق پدرم براى من حديث كرد از پدرش كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: آنگاه كه مرا به آسمان بردند نظر كردم و بر ساق عرش نوشته ديدم: جز آن خداى يگانه خدايى نيست. محمد رسول خدا است، او را به وسيله على كمك كرده و به سبب او ياريش نمودم، و در جاهايى ديدم على، على على، على و محمد، محمد، محمد، جعفر، موسى، حسين، حسن و حجت، پس آنها را شمردم
دوازده نفر بودند، عرض كردم: پروردگارا اينان كه مىبينم كيانند؟ فرمود: اى محمد اين نور وصىّ و دو سبط تو است، و اينها انوار امامان از نژاد تو است به سبب ايشان ثواب دهم و به سبب ايشان عقوبت كنم (يعنى ميزان در ثواب و عقاب دوستى و دشمنى ايشان است). 887
دويست و چهل و چهارم: و در كتاب عيون اخبار الرضا از غياث بن ابراهيم از حضرت صادق از پدرش محمد بن على از پدرش على بن الحسين از پدرش حسين بن على عليهم السّلام حديث كند كه فرمود: از امير المؤمنين عليه السّلام پرسيدند از معناى گفتار رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله كه فرمايد: من بعد از خود دو چيز سنگين ميان شما مىگذارم: كتاب خدا و عترتم، عترت كيست؟ فرمود: من و حسن و حسين و امامان نهگانه از فرزندان حسين كه نهمىشان مهدى و قائم ايشان است، از كتاب خدا جدا نشوند و كتاب از آنها جدا نشود تا در كنار حوض بر رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله وارد شوند. 888
حرف قاف
دويست و چهل و پنجم: و در كتاب نصوص از قاسم بن محمد از أبى امامة حديث كند كه گفت: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: امامان بعد از من دوازده نفرند كه همهشان از قريشند نه نفر آنها از صلب حسين و مهدى از ايشان است. 889
دويست و چهل و ششم: و در همان كتاب از قاسم بن سليمان از سلمان فارسى رضى اللَّه عنه
حديث كند كه گفت: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله براى ما خطبه خوانده فرمود: مردم! من بزودى از نزد شما به سوى آخرت مىروم، و به شما در باره عترتم به نيكى سفارش مىكنم، و بترسيد از بدعتها زيرا هر بدعتى گمراهى است و هر گمراهى و اهل آن در آتش است. اى مردم! هر كه خورشيد را از دست دهد بايد به ماه چنگ زند و هر كه ماه را از دست دهد بايد به فرقدان چنگ زند، و هنگامى كه فرقدان را از دست داديد به ستارگان درخشان چنگ زنيد. به او عرض شد: اى رسول خدا خورشيد و ماه و فرقدان و ستارگان درخشان كيانند؟ فرمود: من خورشيد و على ماه است، پس آنگاه كه مرا نيافتيد پس از من به او چنگ زنيد، و اما فرقدان حسن و حسين هستند، پس آن گاه كه ماه را نيافتيد به آن دو متمسّك شويد، و اما ستارگان درخشان؛ پس ايشان امامان نهگانه از صلب حسين عليه السّلام هستند و نهمىشان مهدى آنها است، سپس فرمود: ايشان اوصيا و جانشينان و امامان نيكوكار بعد از من هستند، به شماره سبطهاى يعقوب و حواريين عيسى. عرض كردم:
اى رسول خدا نامشان را براى من بيان فرما. فرمود: اولى آنها و آقايشان على بن ابى طالب و پس
از او دو سبط من و بعد از ايشان على بن الحسين زين العابدين، و پس از او محمد بن على شكافنده علم پيغمبران و صادق جعفر بن محمد و فرزندش كاظم همنام موسى بن عمران، و آنكه در زمين غربت كشته شود على فرزند او، سپس فرزند او محمد، و دو راستگو على و حسن و حجت قائم كه در حال نهان بودن انتظارش را دارند، ايشانند عترت من از گوشت و خون من كه علمشان علم من و حكمشان حكم من است، هر كه مرا در باره ايشان بيازارد خداوند شفاعتم را به آن كس نرساند. 890
دويست و چهل و هفتم: و در همان كتاب از قاسم بن حسان از جابر بن عبد اللَّه انصارى حديث كند كه گفت: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله در مرضى بود كه به آن از دنيا رفت و فاطمه بالاى سرش
نشسته و گريه مىكرد تا اين كه صداى گريهاش بلند شد. پس آن حضرت چشم به او دوخته فرمود: اى حبيبه من فاطمه چه چيز تو را گريان كرده؟ عرض كرد: از ضايع شدن (حقم) پس از شما ترسناكم.
فرمود: حبيبه من گريه مكن زيرا ما خاندانى هستيم كه خداوند هفت خصلت به ما عطا كرده و به احدى پيش از ما نداده و به احدى بعد از ما ندهد، من خاتم پيغمبران و محبوبترين خلق نزد خداى عز و جل و پدر تو مىباشم، و وصىّ من بهترين اوصياء و محبوبترين ايشان نزد خدا است و شوهر تو است، و شهيد ما بهترين شهداء و محبوبترين آنان نزد خدا است و او عموى تو (حمزه) است، و از ما است كسى كه دو بال دارد و با آن دو با فرشتگان در بهشت پرواز كند و او پسر عمويت (جعفر) است، و از ما است دو سبط اين امّت و آن دو پسرانت حسن و حسين هستند؛ و بزودى خداوند از صلب حسين نه تن امامان امين و معصوم را بيرون آورد، و از ما است مهدى اين امّت كه چون دنيا دچار هرج و مرج شود و فتنهها ظاهر گردد و راهها بريده شود و مردم همديگر را غارت كنند نه بزرگ بر كوچك رحم كند و نه كوچك احترام بزرگ را نگه دارد، در آن هنگام خداى عز و جل مهدى ما نهمين فرزند حسين را
برانگيزد، بناهاى محكم و قلعههاى گمراهى را فتح كند، به دين (خدا) در آخر الزمان قيام كند و زمين را پر از عدل كند چنانچه پر از ستم شده باشد، اى فاطمه گريه مكن و محزون مباش زيرا خداوند به تو رحيمتر و مهربانتر از من است، و اين بخاطر جايگاه تو است نزد من و آن جايى كه در قلب من دارى، و خداوند تو را به شريفترين خاندان من در حسب، و گرامىترينشان در منصب، و مهربانترين ايشان به رعيت، و عادلترينشان در مساوات، و بيناترين ايشان در قضاوت تزويج كرد،