کتابخانه روایات شیعه
كرده است (كه با مختصر تفاوتى در صفحه 143 و نيز در صفحه 174 با ترجمهاش گذشت). 934
مؤلف گويد: و اين حديث را در كتاب غيبت نيز به سند خود روايت كرده مگر اين كه در كتاب غيبت در آخر حديث (پس از ذكر حضرت قائم اين چنين فرموده) است: و نام قائم م ح م د است، و نيز (پس از اين كه فرمايد: و دلهاى شيعيان را از ... كافرين شفا بخشد) فرموده است: پس لات و عزى را (كه كنايه از آن دو نفر است) تر و تازه (از قبر) بيرون آورد، و آن دو را بسوزاند پس مردم به آن دو مفتون شوند سختتر از فتنه گوساله و سامرى. 935
مؤلف گويد: و در كتاب عيون اخبار الرضا عليه السّلام نيز مانند كتاب غيبت اين حديث را روايت كرده است. 936
دويست و هفتاد و هشتم: نعمانى در كتاب غيبت از مفضل بن عمر حديث كند كه گفت: از حضرت صادق عليه السّلام (از تفسير اين آيه) پرسيدم: (كه خداى تعالى فرمايد): «بلكه تكذيب كردند به ساعت و آماده كرديم براى آنكه تكذيب كند به ساعت، آتش سوزان را سوره فرقان آيه 11» پس فرمود: خداوند سال را دوازده ماه قرار داد، و شب را دوازده ساعت و روز را دوازده ساعت، و از ما است دوازده نفر محدّث (كه ملائكه با آنان حديث كنند) و امير المؤمنين صلوات اللَّه عليه ساعتى از آن (دوازده) ساعات است. 937
دويست و هفتاد و نهم: صدوق در كتاب غيبت از مفضل بن عمر حديث كند كه گفت: حضرت
صادق عليه السّلام فرمود: خداى تعالى چهارده نور به چهارده هزار سال پيش از خلقت بندگان آفريد، و آن چهارده نور ارواح ما است به وى عرض شد: اى فرزند رسول خدا آن چهارده نور كيانند؟
فرمود: محمد و على و فاطمه حسن و حسين و امامان از فرزندان حسين كه آخرين ايشان قائم است و اوست كه غيبتش، مردان (ديندار و ثابت قدم را) كم كند؛ و اوست كه زمين را از هر ستم و ظلمى پاك فرمايد. 938
دويست و هشتادم: و در كتاب معانى الاخبار از مفضل بن عمر از حضرت صادق عليه السّلام حديث
كند كه گفت: از آن حضرت راجع به گفتار خداى عز و جل پرسيدم (كه فرمايد): «و هنگامى كه بيازمود ابراهيم را پروردگار او به كلماتى، سوره بقره آيه 124» (كه مقصود از اين كلمات چيست؟) فرمود: آن كلماتى بود كه آدم آنها را از خداى تعالى دريافت، و خداوند توبهاش را پذيرفت، و آن اين بود كه عرض كرد: بار پروردگارا تو را به حق محمد و على و فاطمه و حسن و حسين مىخوانم كه توبه مرا بپذيرى، پس خداوند توبهاش را پذيرفت زيرا او توبهپذير و مهربان است. عرض كردم: اى فرزند رسول خدا پس به گفتارش (كه پس از اين آيه فرمايد) «پس به انجام رسانيد آنها را ...» چه قصد فرموده است؟ فرمود: يعنى به انجام رسانيد آنها را تا قائم دوازده امام كه نه نفرشان از فرزندان حسين عليه السّلام هستند. مفضل گويد: عرض كردم به من خبر ده از گفتار (ديگر) خداى عز و جل كه فرمايد: «و قرار داد آن را سخنى پايدار در نژاد خويش، سوره زخرف آيه 28»؟ فرمود: خداوند به اين آيه امامت را قصد فرموده كه تا روز قيامت در نژاد حسين عليه السّلام قرار داد. به وى عرض كردم: اى فرزند رسول خدا چگونه امامت در فرزندان حسين آمد و در فرزندان حسن نيامد، در صورتى كه هر دوى آنها فرزندان رسول خدا و دو سبط او و دو آقاى جوانان
اهل بهشتند؟ فرمود: به درستى كه موسى و هارون هر دو پيغمبر مرسل و برادر بودند، پس خداوند نبوت را در صلب هارون قرار داد، نه در صلب موسى، و كسى را نرسد كه بگويد: چرا خداوند اين طور كرد، زيرا امامت جانشينى خداى عز و جل است و كسى را نرسد كه بگويد: چرا در صلب حسين نهاد، نه در صلب حسن؛ چون خداوند به طور تحقيق حكيم در كارهاى خود مىباشد؛ و از رفتار او پرسش نشود ولى از اعمال بندگان پرسش شود. 939
دويست و هشتاد و يكم: و در كتاب نصوص از مكحول از واثلة بن اسقع حديث كند كه گفت:
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: ايمان تمام نشود مگر به محبت ما اهل بيت، و به درستى كه خداوند
تعالى به من سفارش فرموده كه ما اهل بيت را دوست ندارد مگر مؤمن پرهيزكار، و دشمن ندارد ما را مگر منافق بدبخت، پس خوشا به حال كسى كه به من و به ائمه اطهار از فرزندان من چنگ زند. عرض شد: اى رسول خدا! امامان پس از تو چند نفرند؟ فرمود: به عدد نقيبان بنى اسرائيل. 940
دويست و هشتاد و دوم: و در همان كتاب از مكحول از واثلة بن اسقع حديث كند كه گفت:
شنيدم از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله كه مىفرمود: هنگامى كه مرا به آسمان بردند و به درخت سدرة المنتهى رسيدم پروردگار من جل جلاله به من ندا كرده فرمود: اى محمد عرض كردم: لبيك اى سيّد من! فرمود: من هيچ پيغمبرى را نفرستادم كه روزگارش سپرى شود مگر اينكه پس از او وصيّش به امر امامت قيام كرده، و تو پس از خود على بن ابى طالب را امام و وصىّ خود قرار ده، زيرا من تو و او را از نور واحدى آفريدم و امامان راهنما را از نور شما دو نفر آفريدم، اى محمد! آيا
مىخواهى آنها را ببينى؟ عرض كردم: آرى پروردگارا! فرمود: سر بلند كن (و ببين) پس سرم را بلند كردم ناگاه انوار امامان دوازدهگانه بعد از خود را ديدم، عرض كردم: بار پروردگارا! اينها انوار كيست؟ فرمود: انوار امامان امين و معصوم پس از تو است. 941