کتابخانه روایات شیعه
مىرود يا چيزى از او خالى است، يا چيزى به او مشغول است، پس خدا را به وصف مخلوق وصف كرده، در صورتى كه خدا خالق هر چيزى است و به مقياس در نيايد و قياس نشود، و شبيه به مردم نيست، و جايى از او خالى نيست، و مكانى به او مشغول نيست، در عين دورى نزديك، و در عين نزديكى دور است، اين است پروردگار ما كه معبودى جز او نيست، پس هر كه خدا را به اين صفت قصد كرد و دوست داشت او از موحّدين است، و هر كه بغير اين صفت آهنگ او كند خدا از او بيزار است، و ما نيز از او بيزاريم،
سپس فرمود: به درستى كه خردمندان تفكر و انديشه مىكنند تا از آن انديشه دوستى خدا را باز يابند، پس آنگاه كه دلها دوستى خدا را دريافت به سبب او روشن گردد و لطف به سوى او بشتابد، و چون محل نزول لطف شود از اهل فوائد گردد، و چون از اهل فوائد شد به حكمت ناطق گردد، و چون گوياى به حكمت شد زيرك شود، و همين كه محل نزول زيركى شد به قدرت در او عمل شود، و چون به قدرت در او عمل شد در هفت طبقه (آسمان) نفوذ كند، و چون به اين منزلت و مكانت رسد در لطف و حكمت و بيان گردش كند، و چون به اين حدّ 970
رسد ميل و محبت خود را در آفريدگارش قرار دهد، و چون چنين كرد به بزرگترين منزلتها رسيده و خدا را در قلب خود معاينه كند، و حكمت را به غير آنچه حكيمان به دست آوردهاند دريابد، و دانش را به غير آنچه دانشمندان به چنگ آوردهاند فراگيرد، و راستى را به غير راهى كه راستگويان دريافتهاند بيابد، به راستى كه حكيمان حكمت را به سكوت يافتهاند، و دانشمندان دانش را به جستجو پيدا كردهاند، و راستگويان راستى را به خشوع و عبادت طولانى دارا شدهاند، پس هر كه به اين راه رود در پايان يا درافتد و يا بالا رود، و بيشتر مردمان در افتادهاند و بلند نشدهاند، پس همين كه حق خدا را مراعات نكرد و به دستورات او عمل نكرد خدا را آن طور كه بايد نشناخته و همين نشانه اوست، و آن طور كه بايد او را دوست بدارد دوست نداشته است، پس نمازها و روزهها و روايات و علومشان تو را مغرور نكند، زيرا ايشانند خران رمنده، سپس فرمود:
اى يونس هر گاه علم صحيح خواستى نزد ما اهل بيت است زيرا آن به ارث به ما رسيده، و شرح حكمت و فصل خطاب (يعنى داورى) به ما داده شده است، عرض كردم: اى فرزند رسول خدا هر كه از اهل بيت و فرزندان على و فاطمه عليهم السّلام است دارا است آنچه را شما دارا شدهايد؟ فرمود:
داراى آن نيست مگر امامان دوازدهگانه.
عرض كردم: نامشان را بيان فرما اى فرزند رسول خدا، فرمود: اول آنها على بن ابى طالب عليه السّلام است و پس از او حسن و حسين و پس از وى على بن الحسين و بعد از او محمد بن على، سپس منم، سپس فرزندم موسى، و پس از او فرزندش على؛ و پس از على، محمد، و بعد از محمد؛ على است، و پس از على، حسن، و پس از حسن، حجت است، كه خداوند ما را برگزيده و پاكيزه كرد و به ما عطا فرمود آنچه را به هيچ يك از مردمان نداده است.
سپس عرض كردم: اى فرزند رسول خدا پسر عبد اللَّه بن مسعود روز گذشته نزد شما آمد و از آنچه من پرسيدم از شما پرسيد و شما به غير از اين جواب او را فرمودى؟ فرمود: اى يونس هر كس نتواند حمل آن كند و هر زمان اقتضايى دارد، و تو اهل آن بودى پس جز از اهلش آن را پنهان كن. 971
تتمة
سيصد و ششم: شيخ صدوق از اسماعيل بن فضل هاشمى از حضرت صادق عليه السّلام از پدرش محمد بن على از پدرش على بن الحسين از پدرش حسين بن على از پدرش على بن ابى طالب عليهم السّلام حديث كند كه فرمود: به رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله عرض كردم: از شماره امامان پس از خود مرا آگاه فرما؛ فرمود: اى على! ايشان دوازده نفرند كه اولشان تو و آخرى آنها قائم است. 972
سيصد و هفتم: محمد بن جرير طبرى در كتاب مسند فاطمه از اصبغ بن نباته حديث كند كه گفت: خدمت امير المؤمنين عليه السّلام شرفياب شدم ديدم آن حضرت در انديشه فرو رفته و با عصايى كه در دست داشت بر زمين مىكوفت؛ عرض كردم: اى امير مؤمنان چه شده كه شما را غرق در انديشه مىبينم و به زمين مىكوبى آيا ميل و رغبتى در آن پيدا نمودهاى؟ فرمود: نه به خدا سوگند هرگز در دنيا رغبت نداشتهام، ولى در باره فرزندى انديشه مىكنم كه از پشت يازدهمين است و او مهدى است، و زمين را از عدل و داد پر كند چنانچه از ظلم و جور پر شده باشد، براى او حيرت و غيبتى است كه گمراه شوند در آن جمعى، و راهنمايى شوند در آن گروهى، عرض كردم:
اى امير مؤمنان اين حيرت و اين غيبت چه مقدار باشد؟ فرمود: تو كجا و آن؟ و تو كجا و علم به آن، اى اصبغ اينان برگزيدگان اين امّتند كه با نيكان اين امّت باشند!. 973
سيصد و هشتم: و نيز در همان كتاب به سند خود از محمد بن جعفر عليه السّلام حديث كند كه آن حضرت به وى فرمود: اى فرزند چون پنجمين فرزند هفتمين امام ناپديد شد پس خدا را در باره دينتان فراموش نكنيد، زيرا به طور حتم براى صاحب اين امر (امامت) غيبتى است كه در آن پنهان شود تا به جاى آنكه اقرار به امامت او دارد از او برگردد. و اين يك امتحانى است كه خداوند به وسيله آن خلق را آزمايش كند، بدان كه پدرانتان اگر دينى بهتر و صحيحتر از اين سراغ داشتند پيرويش كرده بودند، ابو محمد (كه كنيه محمد بن جعفر است) گويد عرض كردم: اى آقاى بزرگوار پنجمين فرزند هفتمين كيست؟ فرمود: اى فرزند عقلهاى شما كوچكتر از آن است، و خردهاى شما حمل آن نتوان كرد، ولى هشيار باشيد كه مبادا به وسيله نام او در فتنه افتيد. 974
سيصد و نهم: و در همان كتاب از ابى بصير از حضرت باقر عليه السّلام حديث كند كه فرمود: پس از
حسين بن على عليه السّلام نه تن هستند كه نهميشان برترين آنها است. 975
سيصد و دهم: و نيز در همان كتاب از ابى بصير از حضرت صادق عليه السّلام حديث كند كه فرمود:
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: خداوند از ميان روزها روز جمعه را برگزيد، و از ماهها ماه رمضان را، و از شبها شب قدر را و او را بهتر از هزار شب كرد، و برگزيد از ميان مردم پيغمبران را، و از ميان آنها مرا انتخاب كرد، و از من على را اختيار فرمود، و از على حسن و حسين را برگزيد، و از حسين اوصياء را برگزيد كه از قرآن تحريف (و تغيير و تبديل) غلوّكنندگان، و دعوى باطلكنندگان (دين)، و تأويل و تفسير نادانان را دور سازند، نهمى ايشان باطن ايشان و ظاهرشان و قائم آنهاست. 976