کتابخانه تفاسیر

پایگاه داده های قرآنی اسلامی
کتابخانه بالقرآن

تفسير نمونه

جلد اول

(1) سوره فاتحة الكتاب(حمد) اين سوره در مكه نازل شده و هفت آيه است(7)

محتواى سوره چرا نام اين سوره فاتحة الكتاب است؟ سؤال: آيا جمع آورى قرآن در زمان پيامبر بود

(2) سورة البقرة اين سوره در مدينه نازل شده، و(286) آيه است

محتواى سوره بقره فضيلت اين سوره

جلد دوم

ادامه سوره بقره

(3) سوره آل عمران اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 200 آيه است.

فضيلت تلاوت اين سوره: محتواى سوره:

جلد سوم

ادامه سوره آل عمران

سوره نساء مدنى - 177 آيه

1 - محل نزول سوره نساء 2 - محتويات اين سوره 3 - فضيلت تلاوت اين سوره

جلد چهارم

ادامه سوره نساء

(5) سوره مائده مدنى - 120 آيه

محتويات اين سوره

جلد پنجم

ادامه سوره مائده

(6) سوره انعام از سوره‏هاى مكى و داراى 165 آيه مى‏باشد

سوره انعام سوره مبارزه با انواع شرك و بت پرستى

جلد ششم

ادامه سوره أنعام

سوره اعراف اين سوره از سوره‏هاى مكى است بجز آيه و اسئلهم عن القريه - تا - بما كان يفسقون كه در مدينه نازل شده است. عدد آيات اين سوره 206 آيه و به عقيده بعضى 205 آيه است.

دورنمايى از مباحث اين سوره اهميت اين سوره

جلد هفتم

ادامه سوره اعراف

سوره انفال از سوره‏هاى مدنى است و داراى 75 آيه است

سوره انفال دور نما و فشرده مباحث اين سوره

(9) سوره توبه اين سوره داراى 129 آيه است كه همه در مدينه نازل شده

1 - نامهاى اين سوره. 2 - تاريخچه نزول سوره 3 - محتواى سوره 4 - چرا اين سوره بسم الله ندارد؟ 5 - فضيلت و سازندگى اين سوره 6 - يك واقعيت تاريخى كه بعضى سعى دارند آن را بپوشانند توضيح و بررسى:

جلد هشتم

ادامه سوره توبه

سوره يونس(ع) اين سوره در مكه نازل شده و 109 آيه است

محتوى و فضيلت اين سوره

جلد نهم

از آغاز سوره هود اين سوره در مكه نازل شده و 123 آيه است

محتوا و فضيلت اين سوره اين سوره مرا پير كرد. تاثير معنوى اين سوره

سوره يوسف(داراى 111 آيه كه همه در مكه نازل شده است)

1 - مكى بودن اين سوره 2 - محتواى اين سوره 3 - قرآن در تمام ابعادش معجزه است 4 - داستان يوسف قبل از اسلام و بعد از آن 5 - چرا بر خلاف سرگذشتهاى ساير انبياء داستان يوسف يك جا بيان شده است؟ 6 - فضيلت سوره يوسف.

جلد دهم

ادامه سوره يوسف

(13) سوره رعد اين سوره در مكه نازل شده و 43 آيه است

(14) سوره ابراهيم داراى 52 آيه است كه در مكه نازل شده(به استثناى آيات 28 و 29 كه طبق گفته بسيارى از مفسران در مدينه درباره كشتگان مشركان در بدر نازل گرديده است)

محتواى سوره فضيلت اين سوره

جلد يازدهم

(15) سوره حجر جلد يازدهم از آغاز سوره حجر و آغاز جزء 14 قرآن اين سوره در مكه نازل شده و 99 آيه است

محتواى سوره حجر

(16) سوره نحل اين سوره 128 آيه دارد كه قسمتى از آن در مكه و قسمتى در مدينه نازل گرديده است.

محتواى سوره فضيلت سوره

جلد دوازدهم

(17) سوره اسراء جلد دوازدهم تفسير نمونه جزء پانزدهم اين سوره در مكه نازل شده و 111 آيه است

1 - نامهاى اين سوره و محل نزول آن 2 - فضيلت اين سوره 3 - محتواى اين سوره در يك نگاه كوتاه

(18) سوره كهف اين سوره 110 آيه است كه تمام آن - بجز يك آيه -(آيه 28) در مكه نازل شده است

فضيلت سوره كهف محتواى سوره كهف

جلد سيزدهم

(19) از آغاز سوره مريم - جزء 16 قرآن مجيد اين سوره در مكه نازل شده و 98 آيه است

محتواى سوره فضيلت سوره

(20) سوره طه اين سوره در مكه نازل شده و 135 آيه است

فضيلت سوره طه محتواى سوره

(21) سوره انبياء اين سوره در مكه نازل شده، و داراى 112 آيه است

فضيلت سوره انبياء محتواى سوره

جلد چهاردهم

(22) سوره حج اين سوره در مدينه نازل شده و 78 آيه است

محتواى سوره حج فضيلت تلاوت سوره حج

(23) سوره مؤمنون اين سوره در مكه نازل شده و 118 آيه است

فضيلت سوره مؤمنون محتواى سوره مؤمنون

(24) سوره نور اين سوره در مدينه نازل شده و 64 آيه است

فضيلت سوره نور محتواى سوره نور

جلد پانزدهم

(25) سوره فرقان اين سوره در مكه نازل شده و 77 آيه است

محتواى سوره فرقان فضيلت سوره فرقان

(26) سوره شعراء تمامى آيات اين سوره(بجز چهار آيه آخر آن) در مكه نازل شده، و عدد آيات آن 227 آيه است

محتواى سوره شعراء فضيلت سوره شعراء

(27) سوره نمل اين سوره در مكه نازل شده، و عدد آيات آن 93 است

محتواى سوره نمل فضيلت سوره نمل

جلد شانزدهم

(28) سوره قصص در مكه نازل شده و داراى 88 آيه است

محتواى سوره قصص فضيلت تلاوت سوره قصص

(29) سوره عنكبوت اين سوره در مكه نازل شده و داراى 69 آيه است

محتواى سوره عنكبوت فضيلت اين سوره

(30) سوره روم اين سوره در مكه نازل شده و داراى 60 آيه است

محتواى سوره روم فضيلت سوره روم

جلد هفدهم

(31) سوره لقمان اين سوره در مكه نازل شده و داراى 34 آيه است

محتواى سوره لقمان فضيلت سوره لقمان

(33) سوره احزاب اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 73 آيه است

نامگذارى و فضيلت سوره احزاب محتواى سوره احزاب

جلد هجدهم

(34) سوره سبا در مكه نازل شده و داراى 54 آيه است

محتواى سوره سبا فضيلت اين سوره

(34) سوره فاطر اين سوره در مكه نازل شده و 45 آيه است

محتواى سوره فاطر: فضيلت اين سوره:

(36) سوره يس اين سوره در مكه نازل شده و 83 آيه دارد

محتواى سوره يس فضيلت سوره يس

جلد نوزدهم

(37) سوره صافات - جزء 23 قرآن كريم اين سوره در مكه نازل شده، و 182 آيه است

محتواى سوره صافات فضيلت تلاوت سوره صافات

(38) سوره ص اين سوره در مكه نازل شده و داراى 88 آيه است

محتواى سوره ص فضيلت تلاوت اين سوره

(39) سوره زمر اين سوره در مكه نازل شده و 75 آيه است

محتواى سوره زمر: فضيلت سوره زمر :

جلد بيستم

(40) سوره مؤمن در مكه نازل شده و داراى 85 آيه است

محتواى سوره مؤمن فضيلت تلاوت اين سوره

(41) سوره حم سجده فصلت اين سوره در مكه نازل شده و داراى 54 آيه است

محتواى سوره فصلت فضيلت تلاوت اين سوره

(42) سوره شورى اين سوره داراى پنجاه و سه آيه است و همه آن در مكه نازل شده(جز چند آيه كه محل گفتگو است)

محتواى سوره شورى فضيلت تلاوت اين سوره

جلد بيست و يكم

(43) سوره زخرف، اين سوره در مكه نازل شده و 89 آيه است

محتواى سوره زخرف: فضيلت تلاوت سوره

(44) سوره دخان اين سوره در مكه نازل شده، و 59 آيه است

محتواى سوره دخان فضيلت تلاوت اين سوره

(45) سوره جاثيه اين سوره در مكه نازل شده، و داراى 37 آيه است

(46) سوره احقاف اين سوره در مكه نازل شده و داراى 35 آيه است

محتواى سوره احقاف فضيلت اين سوره

(47) سوره محمد ص اين سوره در مدينه نازل شده و 38 آيه است

محتواى سوره محمد(ص) فضيلت تلاوت سوره

جلد بيست و دوم

(48) سوره فتح اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 29 آيه است

محتواى سوره فتح فضيلت تلاوت سوره فتح

(49) سوره حجرات اين سوره در مدينه نازل شده و 18 آيه است

محتواى سوره حجرات فضيلت تلاوت اين سوره

(51) سوره ذاريات اين سوره در مكه نازل شده و داراى 60 آيه است

محتواى سوره ذاريات فضيلت تلاوت اين سوره

(53) سوره النجم اين سوره در مكه نازل شده و 62 آيه دارد

محتواى سوره النجم فضيلت تلاوت اين سوره

جلد بيست و سوم

(54) سوره قمر اين سوره در مكه نازل شده و داراى 55 آيه است

محتواى سوره قمر فضيلت تلاوت اين سوره

(55) سوره الرحمن اين سوره در مكه نازل شده و داراى 78 آيه است

محتواى سوره الرحمن فضيلت تلاوت سوره الرحمن

(56) سوره واقعه اين سوره در مكه نازل شده و داراى 96 آيه است

محتواى سوره واقعه فضيلت تلاوت اين سوره

(57) سوره حديد اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 29 آيه است

محتواى سوره حديد فضيلت تلاوت سوره حديد

(58) سوره مجادلة اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 22 آيه است

محتواى سوره مجادله فضيلت تلاوت سوره مجادله

(59) سوره حشر اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 24 آيه است

محتواى سوره حشر: فضيلت تلاوت اين سوره

جلد بيست و چهارم

(68) سوره قلم اين سوره در مكه نازل شده و داراى 52 آيه است

(69) سوره حاقه اين سوره در مكه نازل شده و داراى 52 آيه است

جلد بيست و پنجم

جلد بيست و ششم

جلد بيست و هفتم

تفسير نمونه


صفحه قبل

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 26

جالب اينكه نيرويى كه همچون نيروى جاذبه، جنبه عمومى دارد و دلها را به هم پيوند مى‏دهد همين صفت رحمت است، براى پيوند خلق با خالق نيز از اين صفت رحمت بايد استفاده كرد.

مؤمنان راستين با گفتن‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ در آغاز كارها دل از همه جا بر مى‏كنند و تنها به خدا دل مى‏بندند، و از او استمداد و يارى مى‏طلبند، خداوندى كه رحمتش فراگير است، و هيچ موجودى از آن، بى‏نصيب نيست.

اين درس را نيز از" بسم اللَّه" به خوبى مى‏توان آموخت كه اساس كار خداوند بر رحمت است و مجازات جنبه استثنايى دارد كه تا عوامل قاطعى براى آن پيدا نشود تحقق نخواهد يافت، چنان كه در دعا مى‏خوانيم‏

يا من سبقت رحمته غضبه:

" اى خدايى كه رحمتت بر غضبت پيشى گرفته است" «1» .

انسانها نيز بايد در برنامه زندگى چنين باشند، اساس و پايه كار را بر رحمت و محبت قرار دهند و توسل به خشونت را براى مواقع ضرورت بگذارند، قرآن 114 سوره دارد، 113 سوره با" رحمت" آغاز مى‏شود، تنها سوره توبه كه با اعلان جنگ و خشونت آغاز مى‏شود و بدون بسم اللَّه است!***

(1) جوشن كبير بند 20.

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 27

[سوره الفاتحة (1): آيات 2 تا 3]

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (2) الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ (3)

ترجمه:

2- ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است.

3- خداوندى كه بخشنده و بخشايشگر است (و رحمت عام و خاصش همگان را فرا گرفته است).

تفسير: جهان غرق رحمت او است‏

بعد از " بِسْمِ اللَّهِ" كه آغازگر سوره بود، نخستين وظيفه بندگان آنست كه به ياد مبدء بزرگ عالم هستى و نعمتهاى بى‏پايانش بيفتند، همان نعمتهاى فراوانى كه سراسر وجود ما را احاطه كرده و راهنماى ما در شناخت پروردگار و هم انگيزه ما در راه عبوديت است.

اينكه مى‏گوئيم: انگيزه، به خاطر آنست كه هر انسانى به هنگامى كه نعمتى به او مى‏رسد فورا مى‏خواهد، بخشنده نعمت را بشناسد، و طبق فرمان فطرت به سپاسگزارى برخيزد و حق شكر او را ادا كند.

به همين جهت علماى علم كلام (عقائد) در نخستين بحث اين علم، كه سخن از انگيزه‏هاى خداشناسى به ميان مى‏آيد" وجوب شكر منعم" را كه يك فرمان فطرى و عقلى است به عنوان انگيزه خداشناسى، يادآور مى‏شوند.

و اينكه مى‏گوئيم: راهنماى ما در شناخت پروردگار نعمتهاى او است، به خاطر آن است كه بهترين و جامعترين راه براى شناخت مبدء، مطالعه در اسرار آفرينش و رازهاى خلقت و مخصوصا وجود نعمتها در رابطه با زندگى انسانها است.

به اين دو دليل سوره فاتحة الكتاب با اين جمله شروع مى‏شود ( الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ ).

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 28

براى پى بردن به عمق و عظمت اين جمله لازم است، به تفاوت ميان" حمد" و" مدح" و" شكر" و نتايج آن توجه شود:

1-" حمد" در لغت عرب به معنى ستايش كردن در برابر كار يا صفت نيك اختيارى است، يعنى هنگامى كه كسى آگاهانه كار خوبى انجام دهد، و يا صفتى را براى خود برگزيند كه سرچشمه اعمال نيك اختيارى است، ما او را حمد و ستايش مى‏گوئيم.

ولى" مدح" به معنى هر گونه ستايش است، خواه در برابر يك امر اختيارى باشد يا غير اختيارى، فى المثل تعريفى را كه از يك گوهر گرانبها مى‏كنيم، عرب آن را" مدح" مى‏نامد، و به تعبير ديگر مفهوم مدح، عام است در حالى كه مفهوم حمد خاص مى‏باشد.

ولى مفهوم" شكر" از همه اينها محدودتر است، تنها در برابر نعمتهايى شكر و سپاس مى‏گوئيم كه از ديگرى با ميل و اراده او به ما رسيده است‏ «1» و اگر به اين نكته توجه كنيم كه الف و لام" الحمد" به اصطلاح" الف و لام جنس" است و در اينجا معنى عموميت را مى‏بخشد، چنين نتيجه مى‏گيريم كه هر گونه حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است.

حتى هر انسانى كه سرچشمه خير و بركتى است، و هر پيامبر و رهبر الهى كه نور هدايت در دلها مى‏پاشد، هر معلمى كه تعليم مى‏دهد، هر شخص سخاوتمندى كه بخشش مى‏كند، و هر طبيبى كه مرهمى بر زخم جانكاهى مى‏نهد، ستايش آنها از ستايش خدا سرچشمه مى‏گيرد، چرا كه همه اين مواهب در اصل از ناحيه ذات پاك او است، و يا به تعبير ديگر حمد اينها، حمد خدا، و ستايش اينها ستايشى براى او است.

(1) البته" شكر" از يك نظر، عموميت بيشترى دارد، چرا كه شكر گاهى با زبان است و گاه با عمل، در حالى كه حمد و مدح معمولا با زبان است.

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 29

و نيز اگر خورشيد نورافشانى مى‏كند، ابرها باران مى‏بارند، و زمين بركاتش را به ما تحويل مى‏دهد، اينها نيز همه از ناحيه او است، بنا بر اين تمام حمدها به او بر مى‏گردد.

و به تعبير ديگر جمله" الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ "، اشاره‏اى است هم به توحيد ذات و هم صفات و هم افعال (دقت كنيد).

2- اصولا توصيف" اللَّه" در اينجا به‏ " رَبِّ الْعالَمِينَ" ، در واقع از قبيل ذكر دليل بعد از بيان مدعا است، گويى كسى سؤال مى‏كند چرا همه حمدها مخصوص خدا است، در پاسخ گفته مى‏شود: براى اينكه او " رَبِّ الْعالَمِينَ" و پروردگار جهانيان است.

قرآن مجيد مى‏گويد الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ:" خداوند كسى است كه آفرينش هر چيزى را به بهترين صورت انجام داد" (سجده- 7) و نيز مى‏گويد: وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها :" هر جنبنده‏اى در زمين است روزيش بر خدا است" (هود- 6).

3- از كلمه" حمد" اين نكته نيز به خوبى استفاده مى‏شود كه خداوند همه اين مواهب و نيكيها را با اراده و اختيار خود، ايجاد كرده است، بر ضد گفته آنان كه خدا را همانند خورشيد يك مبدء مجبور فيض بخش مى‏دانند.

4- جالب اينكه" حمد" تنها در آغاز كار نيست، بلكه پايان كارها نيز چنان كه قرآن به ما تعليم مى‏دهد با حمد خدا خواهد بود.

در مورد بهشتيان مى‏خوانيم‏ دَعْواهُمْ فِيها سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ وَ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ :" سخن آنها در بهشت نخست منزه شمردن خداوند از هر عيب و نقص، و تحيت آنها سلام، و آخرين سخنشان‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ است" (يونس- 10).

***

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 30

5- اما كلمه" رب" در اصل به معنى مالك و صاحب چيزى است كه به تربيت و اصلاح آن مى‏پردازد و كلمه" ربيبه" كه به دختر همسر انسان گفته مى‏شود از همين جا گرفته شده است، زيرا او هر چند از شوهر ديگرى است ولى زير نظر پدر خوانده‏اش پرورش مى‏يابد.

اين كلمه بطور مطلق تنها به خدا گفته مى‏شود، و اگر به غير خدا اطلاق گردد حتما به صورت اضافه است مثلا مى‏گوئيم" رب الدار" (صاحب خانه)" رب السفينة" (صاحب كشتى) «1» .

در تفسير" مجمع البيان" معنى ديگرى نيز بر آن افزوده است و آن شخص بزرگى است كه فرمان او مطاع مى‏باشد، اما بعيد نيست كه هر دو معنى بيك اصل باز گردد «2» .

6- كلمه" عالمين" جمع" عالم" است و عالم به معنى مجموعه‏اى است از موجودات مختلف كه داراى صفات مشترك و يا زمان و مكان مشترك هستند، مثلا مى‏گوييم عالم انسان و عالم حيوان و عالم گياه، و يا مى‏گوئيم عالم شرق و عالم غرب عالم امروز و عالم ديروز، بنا بر اين" عالم" خود به تنهايى معنى جمعى دارد و هنگامى كه به صورت" عالمين" جمع بسته مى‏شود اشاره به تمام مجموعه‏هاى اين جهان است.

در اينجا اين سؤال پيش مى‏آيد كه جمع با" ين" معمولا براى جمع عاقل است در حالى كه همه عالمهاى اين جهان صاحبان عقل نيستند، بهمين دليل بعضى از مفسران كلمه" عالمين" را در اينجا اشاره به گروه‏ها و مجموعه‏هايى از صاحبان‏

(1) قاموس اللغه، و مفردات راغب، و تفسير مجمع البيان، و تفسير البيان.

(2) بايد توجه داشت كه" رب" از ماده" ربب" است نه از ماده" ربو" و به اصطلاح مضاعف است نه ناقص ولى در معنى اصلى رب مفهوم پرورش و تربيت افتاده است و لذا در فارسى معمولا آن را به عنوان پروردگار ترجمه مى‏كنند (دقت كنيد).

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 31

عقل ميدانند مانند فرشتگان و انسانها و جن.

اين احتمال نيز وجود دارد كه اين جمع بخاطر تغليب باشد (منظور از تغليب اين است كه مجموعه‏اى از صاحبان صفات مختلف را با وصف صنف برتر توصيف كنيم).

7- نويسنده تفسير" المنار" ميگويد: از جد ما امام صادق ع كه رضوان خدا بر او باد چنين نقل شده كه مراد از" عالمين" تنها انسانها هستند.

سپس اضافه مى‏كند در قرآن نيز" عالمين" بهمين معنا آمده است مانند " لِيَكُونَ لِلْعالَمِينَ نَذِيراً ": خداوند قرآن را بر بنده‏اش فرستاد تا جهانيان را انذار كند (سوره فرقان آيه 1) «1» .

ولى اگر موارد استعمال عالمين را در قرآن در نظر بگيريم خواهيم ديد كه هر چند كلمه" عالمين" در بسيارى از آيات قرآن به معنى انسانها آمده است ولى در پاره‏اى از موارد معنى وسيعترى دارد، و انسانها و موجودات ديگر جهان را در بر مى‏گيرد، مانند" فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ ":" ستايش مخصوص خدا است كه مالك و پروردگار آسمانها و زمين، مالك و پروردگار جهانيان است" (جاثيه آيه 36).

و مانند" قالَ فِرْعَوْنُ وَ ما رَبُّ الْعالَمِينَ قالَ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُمَا ":" فرعون گفت پروردگار عالميان چيست؟ موسى در پاسخ گفت پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان اين دو است" (آيه 23 و 24 سوره شعراء).

جالب اينكه در روايتى كه صدوق در كتاب" عيون الاخبار" از على ع نقل كرده چنين مى‏خوانيم:" كه امام ع در ضمن تفسير آيه" الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ " فرمود: رَبِّ الْعالَمِينَ‏ هم الجماعات، من كل مخلوق من الجمادات و الحيوانات:" رَبِّ الْعالَمِينَ‏ اشاره به مجموع همه مخلوقات است اعم از موجودات‏

(1) تفسير المنار جلد 1 صفحه 51.

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 32

بيجان و جاندار" «1» .

اما اشتباه نشود كه در ميان اين روايات تضادى وجود ندارد، زيرا اگر چه كلمه" عالمين" مفهومش گسترده و وسيع است، ولى از آنجا كه گل سر سبد مجموعه موجودات جهان" انسان" مى‏باشد، گاهى انگشت مخصوصا روى او گذارده مى‏شود، و بقيه را تابع و در سايه او مى‏بيند، بنا بر اين اگر در روايت امام سجاد ع تفسير به انسانها شده بخاطر آن است كه هدف اصلى در اين مجموعه بزرگ انسانها هستند.

8- اين نكته نيز قابل توجه است كه بعضى عالم را به دو گونه تقسيم كرده‏اند:

عالم كبير و عالم صغير، و منظورشان از عالم صغير وجود يك انسان است، چرا كه وجود يك انسان خود به تنهايى مجموعه‏اى است از نيروهاى مختلفى كه حاكم بر اين عالم بزرگ مى‏باشد، و در حقيقت انسان نمونه‏بردارى از همه جهان است.

آنچه سبب مى‏شود كه مخصوصا ما روى مفهوم وسيع عالم تكيه كنيم آن است كه بعد از جمله‏ " الْحَمْدُ لِلَّهِ" آمده در اين جمله همه حمد و ستايش را مخصوص خدا ميشمريم، سپس‏ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ را به منزله دليلى بر آن ذكر مى‏كنيم، مى‏گوئيم:

همه ستايشها مخصوص او است چرا كه هر كمالى و هر نعمتى و هر موهبتى كه در جهان وجود دارد مالك و صاحب و پروردگارش او مى‏باشد.

*** نكته‏ها:

1- خط سرخ بر همه رب‏النوعها

مطالعه تاريخ اديان و مذاهب نشان مى‏دهد كه منحرفان از خط توحيد راستين، همواره براى اين جهان رب‏النوعهايى قائل بودند، سرچشمه اين تفكر

صفحه بعد