کتابخانه تفاسیر

پایگاه داده های قرآنی اسلامی
کتابخانه بالقرآن

تفسير نمونه

جلد اول

(1) سوره فاتحة الكتاب(حمد) اين سوره در مكه نازل شده و هفت آيه است(7)

محتواى سوره چرا نام اين سوره فاتحة الكتاب است؟ سؤال: آيا جمع آورى قرآن در زمان پيامبر بود

(2) سورة البقرة اين سوره در مدينه نازل شده، و(286) آيه است

محتواى سوره بقره فضيلت اين سوره

جلد دوم

ادامه سوره بقره

(3) سوره آل عمران اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 200 آيه است.

فضيلت تلاوت اين سوره: محتواى سوره:

جلد سوم

ادامه سوره آل عمران

سوره نساء مدنى - 177 آيه

1 - محل نزول سوره نساء 2 - محتويات اين سوره 3 - فضيلت تلاوت اين سوره

جلد چهارم

ادامه سوره نساء

(5) سوره مائده مدنى - 120 آيه

محتويات اين سوره

جلد پنجم

ادامه سوره مائده

(6) سوره انعام از سوره‏هاى مكى و داراى 165 آيه مى‏باشد

سوره انعام سوره مبارزه با انواع شرك و بت پرستى

جلد ششم

ادامه سوره أنعام

سوره اعراف اين سوره از سوره‏هاى مكى است بجز آيه و اسئلهم عن القريه - تا - بما كان يفسقون كه در مدينه نازل شده است. عدد آيات اين سوره 206 آيه و به عقيده بعضى 205 آيه است.

دورنمايى از مباحث اين سوره اهميت اين سوره

جلد هفتم

ادامه سوره اعراف

سوره انفال از سوره‏هاى مدنى است و داراى 75 آيه است

سوره انفال دور نما و فشرده مباحث اين سوره

(9) سوره توبه اين سوره داراى 129 آيه است كه همه در مدينه نازل شده

1 - نامهاى اين سوره. 2 - تاريخچه نزول سوره 3 - محتواى سوره 4 - چرا اين سوره بسم الله ندارد؟ 5 - فضيلت و سازندگى اين سوره 6 - يك واقعيت تاريخى كه بعضى سعى دارند آن را بپوشانند توضيح و بررسى:

جلد هشتم

ادامه سوره توبه

سوره يونس(ع) اين سوره در مكه نازل شده و 109 آيه است

محتوى و فضيلت اين سوره

جلد نهم

از آغاز سوره هود اين سوره در مكه نازل شده و 123 آيه است

محتوا و فضيلت اين سوره اين سوره مرا پير كرد. تاثير معنوى اين سوره

سوره يوسف(داراى 111 آيه كه همه در مكه نازل شده است)

1 - مكى بودن اين سوره 2 - محتواى اين سوره 3 - قرآن در تمام ابعادش معجزه است 4 - داستان يوسف قبل از اسلام و بعد از آن 5 - چرا بر خلاف سرگذشتهاى ساير انبياء داستان يوسف يك جا بيان شده است؟ 6 - فضيلت سوره يوسف.

جلد دهم

ادامه سوره يوسف

(13) سوره رعد اين سوره در مكه نازل شده و 43 آيه است

(14) سوره ابراهيم داراى 52 آيه است كه در مكه نازل شده(به استثناى آيات 28 و 29 كه طبق گفته بسيارى از مفسران در مدينه درباره كشتگان مشركان در بدر نازل گرديده است)

محتواى سوره فضيلت اين سوره

جلد يازدهم

(15) سوره حجر جلد يازدهم از آغاز سوره حجر و آغاز جزء 14 قرآن اين سوره در مكه نازل شده و 99 آيه است

محتواى سوره حجر

(16) سوره نحل اين سوره 128 آيه دارد كه قسمتى از آن در مكه و قسمتى در مدينه نازل گرديده است.

محتواى سوره فضيلت سوره

جلد دوازدهم

(17) سوره اسراء جلد دوازدهم تفسير نمونه جزء پانزدهم اين سوره در مكه نازل شده و 111 آيه است

1 - نامهاى اين سوره و محل نزول آن 2 - فضيلت اين سوره 3 - محتواى اين سوره در يك نگاه كوتاه

(18) سوره كهف اين سوره 110 آيه است كه تمام آن - بجز يك آيه -(آيه 28) در مكه نازل شده است

فضيلت سوره كهف محتواى سوره كهف

جلد سيزدهم

(19) از آغاز سوره مريم - جزء 16 قرآن مجيد اين سوره در مكه نازل شده و 98 آيه است

محتواى سوره فضيلت سوره

(20) سوره طه اين سوره در مكه نازل شده و 135 آيه است

فضيلت سوره طه محتواى سوره

(21) سوره انبياء اين سوره در مكه نازل شده، و داراى 112 آيه است

فضيلت سوره انبياء محتواى سوره

جلد چهاردهم

(22) سوره حج اين سوره در مدينه نازل شده و 78 آيه است

محتواى سوره حج فضيلت تلاوت سوره حج

(23) سوره مؤمنون اين سوره در مكه نازل شده و 118 آيه است

فضيلت سوره مؤمنون محتواى سوره مؤمنون

(24) سوره نور اين سوره در مدينه نازل شده و 64 آيه است

فضيلت سوره نور محتواى سوره نور

جلد پانزدهم

(25) سوره فرقان اين سوره در مكه نازل شده و 77 آيه است

محتواى سوره فرقان فضيلت سوره فرقان

(26) سوره شعراء تمامى آيات اين سوره(بجز چهار آيه آخر آن) در مكه نازل شده، و عدد آيات آن 227 آيه است

محتواى سوره شعراء فضيلت سوره شعراء

(27) سوره نمل اين سوره در مكه نازل شده، و عدد آيات آن 93 است

محتواى سوره نمل فضيلت سوره نمل

جلد شانزدهم

(28) سوره قصص در مكه نازل شده و داراى 88 آيه است

محتواى سوره قصص فضيلت تلاوت سوره قصص

(29) سوره عنكبوت اين سوره در مكه نازل شده و داراى 69 آيه است

محتواى سوره عنكبوت فضيلت اين سوره

(30) سوره روم اين سوره در مكه نازل شده و داراى 60 آيه است

محتواى سوره روم فضيلت سوره روم

جلد هفدهم

(31) سوره لقمان اين سوره در مكه نازل شده و داراى 34 آيه است

محتواى سوره لقمان فضيلت سوره لقمان

(33) سوره احزاب اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 73 آيه است

نامگذارى و فضيلت سوره احزاب محتواى سوره احزاب

جلد هجدهم

(34) سوره سبا در مكه نازل شده و داراى 54 آيه است

محتواى سوره سبا فضيلت اين سوره

(34) سوره فاطر اين سوره در مكه نازل شده و 45 آيه است

محتواى سوره فاطر: فضيلت اين سوره:

(36) سوره يس اين سوره در مكه نازل شده و 83 آيه دارد

محتواى سوره يس فضيلت سوره يس

جلد نوزدهم

(37) سوره صافات - جزء 23 قرآن كريم اين سوره در مكه نازل شده، و 182 آيه است

محتواى سوره صافات فضيلت تلاوت سوره صافات

(38) سوره ص اين سوره در مكه نازل شده و داراى 88 آيه است

محتواى سوره ص فضيلت تلاوت اين سوره

(39) سوره زمر اين سوره در مكه نازل شده و 75 آيه است

محتواى سوره زمر: فضيلت سوره زمر :

جلد بيستم

(40) سوره مؤمن در مكه نازل شده و داراى 85 آيه است

محتواى سوره مؤمن فضيلت تلاوت اين سوره

(41) سوره حم سجده فصلت اين سوره در مكه نازل شده و داراى 54 آيه است

محتواى سوره فصلت فضيلت تلاوت اين سوره

(42) سوره شورى اين سوره داراى پنجاه و سه آيه است و همه آن در مكه نازل شده(جز چند آيه كه محل گفتگو است)

محتواى سوره شورى فضيلت تلاوت اين سوره

جلد بيست و يكم

(43) سوره زخرف، اين سوره در مكه نازل شده و 89 آيه است

محتواى سوره زخرف: فضيلت تلاوت سوره

(44) سوره دخان اين سوره در مكه نازل شده، و 59 آيه است

محتواى سوره دخان فضيلت تلاوت اين سوره

(45) سوره جاثيه اين سوره در مكه نازل شده، و داراى 37 آيه است

(46) سوره احقاف اين سوره در مكه نازل شده و داراى 35 آيه است

محتواى سوره احقاف فضيلت اين سوره

(47) سوره محمد ص اين سوره در مدينه نازل شده و 38 آيه است

محتواى سوره محمد(ص) فضيلت تلاوت سوره

جلد بيست و دوم

(48) سوره فتح اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 29 آيه است

محتواى سوره فتح فضيلت تلاوت سوره فتح

(49) سوره حجرات اين سوره در مدينه نازل شده و 18 آيه است

محتواى سوره حجرات فضيلت تلاوت اين سوره

(51) سوره ذاريات اين سوره در مكه نازل شده و داراى 60 آيه است

محتواى سوره ذاريات فضيلت تلاوت اين سوره

(53) سوره النجم اين سوره در مكه نازل شده و 62 آيه دارد

محتواى سوره النجم فضيلت تلاوت اين سوره

جلد بيست و سوم

(54) سوره قمر اين سوره در مكه نازل شده و داراى 55 آيه است

محتواى سوره قمر فضيلت تلاوت اين سوره

(55) سوره الرحمن اين سوره در مكه نازل شده و داراى 78 آيه است

محتواى سوره الرحمن فضيلت تلاوت سوره الرحمن

(56) سوره واقعه اين سوره در مكه نازل شده و داراى 96 آيه است

محتواى سوره واقعه فضيلت تلاوت اين سوره

(57) سوره حديد اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 29 آيه است

محتواى سوره حديد فضيلت تلاوت سوره حديد

(58) سوره مجادلة اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 22 آيه است

محتواى سوره مجادله فضيلت تلاوت سوره مجادله

(59) سوره حشر اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 24 آيه است

محتواى سوره حشر: فضيلت تلاوت اين سوره

جلد بيست و چهارم

(68) سوره قلم اين سوره در مكه نازل شده و داراى 52 آيه است

(69) سوره حاقه اين سوره در مكه نازل شده و داراى 52 آيه است

جلد بيست و پنجم

جلد بيست و ششم

جلد بيست و هفتم

تفسير نمونه


صفحه قبل

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 39

مى‏رود، ولى مالكيت خدا نسبت به جهان هستى مالكيت حقيقى است، و آن پيوند و ارتباط خاص موجودات با خدا است كه اگر يك لحظه از او بريده شوند نابود مى‏شوند، همانگونه كه اگر رابطه لامپهاى برق با كارخانه اصلى بريده شود روشنايى در همان لحظه محو و نابود خواهد شد.

و تعبير ديگر اين مالكيت نتيجه خالقيت و ربوبيت است، آن كس كه موجودات را آفريده و تحت حمايت خود پرورش مى‏دهد، و لحظه به لحظه فيض وجود و هستى به آنها مى‏بخشد، مالك حقيقى موجودات است.

نمونه ضعيفى از مالكيت حقيقى را در خودمان نسبت به اعضاء پيكرمان مى‏توانيم پيدا كنيم، ما مالك چشم و گوش و قلب و اعصاب خويش هستيم، نه به معنى مالكيت اعتبارى، بلكه يك نوع مالكيت حقيقى كه از ارتباط و پيوند و احاطه سرچشمه مى‏گيرد.

در اينجا اين سؤال پيش مى‏آيد كه مگر خداوند مالك تمام اين جهان نيست كه ما از او تعبير به" مالك روز جزا" مى‏كنيم؟

پاسخ اين سؤال با توجه به يك نكته روشن مى‏شود و آن اينكه مالكيت خداوند گر چه شامل" هر دو جهان" مى‏باشد، اما بروز و ظهور اين مالكيت در قيامت بيشتر است، چرا كه در آن روز همه پيوندهاى مادى و مالكيتهاى اعتبارى بريده مى‏شود، و هيچكس در آنجا چيزى از خود ندارد، حتى اگر شفاعتى صورت گيرد باز به فرمان خدا است، يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ‏ :" روزى كه هيچكس مالك هيچ چيز براى كمك بديگرى نيست، و همه كارها به دست خدا است" (سوره انفطار آيه 19).

به تعبير ديگر انسان در اين دنيا گاه به كمك ديگرى مى‏شتابد، با زبانش از او دفاع مى‏كند، با اموالش از او حمايت مى‏نمايد، با نفرات و قدرتش به كمكش برمى‏خيزد، و گاه با طرحها و نقشه‏هاى گوناگون، او را زير پوشش حمايت‏

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 40

خود قرار مى‏دهد.

ولى آن روز هيچيك از اين امور وجود ندارد، و به همين دليل هنگامى كه از مردم سؤال شود لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ‏ " حكومت امروز از آن كيست"؟! مى‏گويند:

لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ :" براى خداوند يگانه پيروز است!" (سوره مؤمن آيه 16).

اعتقاد به روز رستاخيز، و ايمان به آن دادگاه بزرگ كه همه چيز در آن بطور دقيق مورد محاسبه قرار مى‏گيرد، اثر فوق العاده نيرومندى در كنترل انسان در برابر اعمال نادرست و ناشايست دارد، و يكى از علل جلوگيرى كردن نماز از فحشاء و منكرات همين است كه نماز انسان را هم بياد مبدئى مى‏اندازد كه از همه كار او با خبر است و هم بياد دادگاه بزرگ عدل خدا.

تكيه بر مالكيت خداوند نسبت به روز جزا اين اثر را نيز دارد كه با اعتقاد مشركان و منكران رستاخيز به مبارزه بر مى‏خيزد، زيرا از آيات قرآن به خوبى استفاده مى‏شود كه ايمان به" اللَّه" يك عقيده عمومى حتى براى مشركان عصر جاهلى بوده، لذا هنگامى كه از آنها مى‏پرسيدند: آفريدگار آسمانها و زمين كيست؟ مى‏گفتند: خدا! وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ‏ (لقمان- 25) در حالى كه آنها با گفتار پيامبر ص در زمينه معاد با ناباورى عجيبى روبرو مى‏شدند وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلى‏ رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ أَفْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ :

" كافران گفتند آيا مردى را به شما معرفى بكنيم كه مى‏گويد هنگامى كه خاك شديد و پراكنده گشتيد، بار ديگر آفرينش جديدى خواهيد داشت! آيا او بر خدا دروغ بسته يا ديوانه است؟!" (سبا آيه 8).

در حديثى از امام سجاد ع مى‏خوانيم: هنگامى كه به آيه" مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ‏ " مى‏رسيد، آن قدر آن را تكرار مى‏كرد كه نزديك بود روح از بدنش پرواز كند.

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 41

كان على بن الحسين اذا قرء مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ‏ يكررها حتى يكادان يموت‏

«1» .

اما كلمه‏ " يَوْمِ الدِّينِ" اين تعبير در تمام مواردى كه در قرآن استعمال شده به معنى قيامت آمده است چنان كه در قرآن در آيه 17 و 18 و 19 سوره انفطار با صراحت به اين معنى اشاره شده است (اين تعبير متجاوز از ده بار در قرآن مجيد به همين معنى آمده).

و اينكه چرا آن روز، روز دين معرفى شده؟ به خاطر اين است كه آن روز روز جزا است و" دين" در لغت به معنى" جزا" مى‏باشد، و روشنترين برنامه‏اى كه در قيامت اجرا مى‏شود همين برنامه جزا و كيفر و پاداش است، در آن روز پرده از روى كارها كنار مى‏رود، و اعمال همه دقيقا مورد محاسبه قرار مى‏گيرد و هر كس جزاى اعمال خويش را اعم از خوب و بد مى‏بيند.

در حديثى از امام صادق ع مى‏خوانيم كه فرمود: يَوْمِ الدِّينِ‏ ، روز حساب است‏ «2» .

اما طبق اين روايت" دين" به معنى" حساب" است، شايد اين تعبير از قبيل ذكر علت و اراده معلول باشد، زيرا هميشه حساب مقدمه‏اى براى جزا است.

بعضى از مفسران نيز عقيده دارند كه علت نامگذارى رستاخيز به‏ " يَوْمِ الدِّينِ" اين است كه در آن روز هر كسى در برابر دين و آئين خود جزا مى‏بيند.

ولى معنى اول (حساب و جزا) صحيحتر به نظر مى‏رسد.

(1) تفسير نور الثقلين جلد اول صفحه 19.

(2) مجمع البيان ذيل آيه مورد بحث.

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 42

[سوره الفاتحة (1): آيه 5]

إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (5)

ترجمه:

5- تنها تو را مى‏پرستيم و تنها از تو يارى مى‏جوئيم.

تفسير انسان در پيشگاه خدا:

اينجا سر آغازى است براى نيازهاى بنده و تقاضاهاى او از خدا، و در حقيقت لحن سخن از اينجا عوض مى‏شود، زيرا آيات قبل حمد و ثناى پروردگار و اظهار ايمان به ذات پاك او و اعتراف به روز قيامت بود.

اما از اينجا گويى" بنده" با اين پايه محكم عقيدتى و معرفت و شناخت پروردگار، خود را در حضور او، و در برابر ذات پاكش مى‏بيند، او را مخاطب ساخته نخست از عبوديت خويش در برابر او، و سپس از امدادها و كمكهاى او سخن مى‏گويد:" تنها ترا مى‏پرستم و تنها از تو يارى مى‏جويم" ( إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ‏ ).

به تعبير ديگر: هنگامى كه مفاهيم آيات گذشته در جان انسان جاى گيرد، و اعماق وجودش به نور اللَّه پرورش دهنده جهانيان روشن مى‏شود، و رحمت عام و خاص او و مالكيتش در روز جزا را درك مى‏كند، انسان به صورت يك فرد كامل از نظر عقيده در مى‏آيد، اين عقيده عميق توحيدى نخستين ثمره‏اش از يك سو بنده خالص خدا بودن، و از بندگى بتها و جباران و شهوات در آمدن، و از سوى ديگر، دست استمداد به ذات پاك او دراز كردن است.

در واقع آيات گذشته سخن از توحيد ذات و صفات مى‏گفت و در اينجا سخن از توحيد عبادت، و توحيد افعال است.

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 43

توحيد عبادت آنست كه هيچكس و هيچ چيز را شايسته پرستش جز ذات خدا ندانيم تنها به فرمان او گردن نهيم، تنها قوانين او را به رسميت بشناسيم و از هر نوع بندگى و تسليم در برابر غير ذات پاك او بپرهيزيم.

توحيد افعال آنست كه تنها مؤثر حقيقى را در عالم او بدانيم (لا مؤثر فى الوجود الا اللَّه) نه اينكه عالم اسباب را انكار كنيم و به دنبال سبب نرويم بلكه معتقد باشيم كه هر سببى هر تاثيرى دارد، آن هم به فرمان خدا است، او است كه به آتش سوزندگى، و به خورشيد روشنايى و به آب حياتبخشى داده است.

ثمره اين عقيده آنست كه انسان تنها متكى به" اللَّه" خواهد بود، تنها قدرت و عظمت را مربوط به او مى‏داند، و غير او در نظرش فانى، زوال‏پذير، و فاقد قدرت مى‏باشد.

تنها ذات اللَّه قابل اعتماد و ستايش است، و لياقت اين دارد كه انسان او را تكيه گاه خود در همه چيز قرار دهد.

اين تفكر و اعتقاد انسان را از همه كس و همه موجودات بريده و تنها به خدا پيوند مى‏دهد، حتى اگر به دنبال عالم اسباب مى‏رود نيز به فرمان او است يعنى در لابلاى اسباب، قدرت خدا را كه" مسبب الاسباب" است مشاهده مى‏كند.

اين عقيده آن قدر روح انسان را وسيع و افق فكر او را بالا مى‏برد كه به بى‏نهايت و ابديت مى‏پيوندد و از محيطهاى محدود آزاد و رها مى‏سازد.

*** نكته‏ها:

1- نقطه اتكاء فقط او است‏

- طبق آنچه در ادبيات عرب خوانده‏ايم هنگامى كه" مفعول" بر" فاعل" مقدم شود، معنى حصر از آن استفاده مى‏گردد، و در اينجا مقدم شدن كلمه" اياك" بر" نعبد" و" نستعين" دليل بر انحصار است و نتيجه آن همان توحيد عبادت و توحيد افعالى است كه در بالا بيان كرديم.

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 44

حتى در عبوديت و بندگى خود نيز احتياج به كمك او داريم، و در اين راه نيز بايد از او استعانت جست، مبادا گرفتار انحراف و عجب و ريا و امورى مانند اينها بشويم كه عبوديت ما را پاك در هم مى‏ريزد.

به تعبير ديگر در جمله اول كه مى‏گوئيم تنها تو را مى‏پرستيم كمى بوى استقلال دارد، بلافاصله با جمله‏ " إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ" آن را اصلاح مى‏كنيم و آن حالت" بين الامرين" (نه جبر و نه تفويض) را در عبارت خود مجسم مى‏سازيم و الگويى خواهد بود براى همه كارهاى ما.

*** 2- ذكر صيغه جمع در" نعبد" و" نستعين"

و همچنين آيات بعد كه همه به صورت جمع است نشان مى‏دهد كه اساس عبادت مخصوصا نماز بر پايه جمع و جماعت است، حتى به هنگامى كه بنده در برابر خدا به راز و نياز بر مى‏خيزد بايد خود را ميان جمع و جماعت ببيند، تا چه رسد به ساير كارهاى زندگيش.

به اين ترتيب هر گونه فردگرايى، و تك‏روى، انزواطلبى و مانند اينها مفاهيمى مردود از نظر قرآن و اسلام شناخته مى‏شود.

مخصوصا نماز، از اذان و اقامه كه دعوت به اجتماع براى نماز است گرفته (حى على الصلاة- بشتاب به سوى نماز ...) تا سوره حمد كه آغازگر نماز است، السلام عليكم كه پايان آن است همه دليل بر اين است كه اين عبادت در اصل جنبه اجتماعى دارد، يعنى بايد به صورت جماعت انجام شود، درست است كه نماز فرادى نيز در اسلام صحيح است اما عبادت فردى جنبه فرعى و درجه دوم را دارد.

*** 3- در برخورد نيروها از او كمك مى‏گيريم،

بشر در اين جهان با نيروهاى مختلفى روبرو است، هم از نظر نيروهاى طبيعى، و هم از نظر نيروهاى درون ذاتى خود. براى اينكه بتواند در برابر عوامل مخرب و ويرانگر و منحرف‏

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 45

كننده، مقاومت كند احتياج به يار و مدد كارى دارد، اينجا است كه خود را در زير چتر حمايت پروردگار قرار مى‏دهد، همه روز از خواب بر مى‏خيزد، و با تكرار جمله" إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ‏ " اعتراف به عبوديت پروردگار كرده و از ذات پاك او براى پيروزى در اين مبارزه بزرگ كمك مى‏گيرد، و شامگاهان نيز با تكرار همين جمله سر به بستر مى‏نهد، با ياد او بر مى‏خيزد و با ياد و استمداد از وجود او بخواب مى‏رود و خوشا به حال كسى كه به چنين مرحله‏اى از ايمان برسد، در برابر هيچ گردنكشى و زورمندى سر تعظيم فرود نمى‏آورد، در مقابل جاذبه ماديات خود را نمى‏بازد، همچون پيامبر اسلام مى‏گويد: إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ :" نماز و عبادتم، مرگ و حياتم همه از آن خداوند است كه پروردگار جهانيان است" (انعام- 162).

*** [سوره الفاتحة (1): آيه 6]

اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ (6)

ترجمه:

6- ما را به راه راست هدايت فرما.

تفسير:

پيمودن صراط مستقيم‏

صفحه بعد