کتابخانه تفاسیر

پایگاه داده های قرآنی اسلامی
کتابخانه بالقرآن

تفسير نمونه

جلد اول

(1) سوره فاتحة الكتاب(حمد) اين سوره در مكه نازل شده و هفت آيه است(7)

محتواى سوره چرا نام اين سوره فاتحة الكتاب است؟ سؤال: آيا جمع آورى قرآن در زمان پيامبر بود

(2) سورة البقرة اين سوره در مدينه نازل شده، و(286) آيه است

محتواى سوره بقره فضيلت اين سوره

جلد دوم

ادامه سوره بقره

(3) سوره آل عمران اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 200 آيه است.

فضيلت تلاوت اين سوره: محتواى سوره:

جلد سوم

ادامه سوره آل عمران

سوره نساء مدنى - 177 آيه

1 - محل نزول سوره نساء 2 - محتويات اين سوره 3 - فضيلت تلاوت اين سوره

جلد چهارم

ادامه سوره نساء

(5) سوره مائده مدنى - 120 آيه

محتويات اين سوره

جلد پنجم

ادامه سوره مائده

(6) سوره انعام از سوره‏هاى مكى و داراى 165 آيه مى‏باشد

سوره انعام سوره مبارزه با انواع شرك و بت پرستى

جلد ششم

ادامه سوره أنعام

سوره اعراف اين سوره از سوره‏هاى مكى است بجز آيه و اسئلهم عن القريه - تا - بما كان يفسقون كه در مدينه نازل شده است. عدد آيات اين سوره 206 آيه و به عقيده بعضى 205 آيه است.

دورنمايى از مباحث اين سوره اهميت اين سوره

جلد هفتم

ادامه سوره اعراف

سوره انفال از سوره‏هاى مدنى است و داراى 75 آيه است

سوره انفال دور نما و فشرده مباحث اين سوره

(9) سوره توبه اين سوره داراى 129 آيه است كه همه در مدينه نازل شده

1 - نامهاى اين سوره. 2 - تاريخچه نزول سوره 3 - محتواى سوره 4 - چرا اين سوره بسم الله ندارد؟ 5 - فضيلت و سازندگى اين سوره 6 - يك واقعيت تاريخى كه بعضى سعى دارند آن را بپوشانند توضيح و بررسى:

جلد هشتم

ادامه سوره توبه

سوره يونس(ع) اين سوره در مكه نازل شده و 109 آيه است

محتوى و فضيلت اين سوره

جلد نهم

از آغاز سوره هود اين سوره در مكه نازل شده و 123 آيه است

محتوا و فضيلت اين سوره اين سوره مرا پير كرد. تاثير معنوى اين سوره

سوره يوسف(داراى 111 آيه كه همه در مكه نازل شده است)

1 - مكى بودن اين سوره 2 - محتواى اين سوره 3 - قرآن در تمام ابعادش معجزه است 4 - داستان يوسف قبل از اسلام و بعد از آن 5 - چرا بر خلاف سرگذشتهاى ساير انبياء داستان يوسف يك جا بيان شده است؟ 6 - فضيلت سوره يوسف.

جلد دهم

ادامه سوره يوسف

(13) سوره رعد اين سوره در مكه نازل شده و 43 آيه است

(14) سوره ابراهيم داراى 52 آيه است كه در مكه نازل شده(به استثناى آيات 28 و 29 كه طبق گفته بسيارى از مفسران در مدينه درباره كشتگان مشركان در بدر نازل گرديده است)

محتواى سوره فضيلت اين سوره

جلد يازدهم

(15) سوره حجر جلد يازدهم از آغاز سوره حجر و آغاز جزء 14 قرآن اين سوره در مكه نازل شده و 99 آيه است

محتواى سوره حجر

(16) سوره نحل اين سوره 128 آيه دارد كه قسمتى از آن در مكه و قسمتى در مدينه نازل گرديده است.

محتواى سوره فضيلت سوره

جلد دوازدهم

(17) سوره اسراء جلد دوازدهم تفسير نمونه جزء پانزدهم اين سوره در مكه نازل شده و 111 آيه است

1 - نامهاى اين سوره و محل نزول آن 2 - فضيلت اين سوره 3 - محتواى اين سوره در يك نگاه كوتاه

(18) سوره كهف اين سوره 110 آيه است كه تمام آن - بجز يك آيه -(آيه 28) در مكه نازل شده است

فضيلت سوره كهف محتواى سوره كهف

جلد سيزدهم

(19) از آغاز سوره مريم - جزء 16 قرآن مجيد اين سوره در مكه نازل شده و 98 آيه است

محتواى سوره فضيلت سوره

(20) سوره طه اين سوره در مكه نازل شده و 135 آيه است

فضيلت سوره طه محتواى سوره

(21) سوره انبياء اين سوره در مكه نازل شده، و داراى 112 آيه است

فضيلت سوره انبياء محتواى سوره

جلد چهاردهم

(22) سوره حج اين سوره در مدينه نازل شده و 78 آيه است

محتواى سوره حج فضيلت تلاوت سوره حج

(23) سوره مؤمنون اين سوره در مكه نازل شده و 118 آيه است

فضيلت سوره مؤمنون محتواى سوره مؤمنون

(24) سوره نور اين سوره در مدينه نازل شده و 64 آيه است

فضيلت سوره نور محتواى سوره نور

جلد پانزدهم

(25) سوره فرقان اين سوره در مكه نازل شده و 77 آيه است

محتواى سوره فرقان فضيلت سوره فرقان

(26) سوره شعراء تمامى آيات اين سوره(بجز چهار آيه آخر آن) در مكه نازل شده، و عدد آيات آن 227 آيه است

محتواى سوره شعراء فضيلت سوره شعراء

(27) سوره نمل اين سوره در مكه نازل شده، و عدد آيات آن 93 است

محتواى سوره نمل فضيلت سوره نمل

جلد شانزدهم

(28) سوره قصص در مكه نازل شده و داراى 88 آيه است

محتواى سوره قصص فضيلت تلاوت سوره قصص

(29) سوره عنكبوت اين سوره در مكه نازل شده و داراى 69 آيه است

محتواى سوره عنكبوت فضيلت اين سوره

(30) سوره روم اين سوره در مكه نازل شده و داراى 60 آيه است

محتواى سوره روم فضيلت سوره روم

جلد هفدهم

(31) سوره لقمان اين سوره در مكه نازل شده و داراى 34 آيه است

محتواى سوره لقمان فضيلت سوره لقمان

(33) سوره احزاب اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 73 آيه است

نامگذارى و فضيلت سوره احزاب محتواى سوره احزاب

جلد هجدهم

(34) سوره سبا در مكه نازل شده و داراى 54 آيه است

محتواى سوره سبا فضيلت اين سوره

(34) سوره فاطر اين سوره در مكه نازل شده و 45 آيه است

محتواى سوره فاطر: فضيلت اين سوره:

(36) سوره يس اين سوره در مكه نازل شده و 83 آيه دارد

محتواى سوره يس فضيلت سوره يس

جلد نوزدهم

(37) سوره صافات - جزء 23 قرآن كريم اين سوره در مكه نازل شده، و 182 آيه است

محتواى سوره صافات فضيلت تلاوت سوره صافات

(38) سوره ص اين سوره در مكه نازل شده و داراى 88 آيه است

محتواى سوره ص فضيلت تلاوت اين سوره

(39) سوره زمر اين سوره در مكه نازل شده و 75 آيه است

محتواى سوره زمر: فضيلت سوره زمر :

جلد بيستم

(40) سوره مؤمن در مكه نازل شده و داراى 85 آيه است

محتواى سوره مؤمن فضيلت تلاوت اين سوره

(41) سوره حم سجده فصلت اين سوره در مكه نازل شده و داراى 54 آيه است

محتواى سوره فصلت فضيلت تلاوت اين سوره

(42) سوره شورى اين سوره داراى پنجاه و سه آيه است و همه آن در مكه نازل شده(جز چند آيه كه محل گفتگو است)

محتواى سوره شورى فضيلت تلاوت اين سوره

جلد بيست و يكم

(43) سوره زخرف، اين سوره در مكه نازل شده و 89 آيه است

محتواى سوره زخرف: فضيلت تلاوت سوره

(44) سوره دخان اين سوره در مكه نازل شده، و 59 آيه است

محتواى سوره دخان فضيلت تلاوت اين سوره

(45) سوره جاثيه اين سوره در مكه نازل شده، و داراى 37 آيه است

(46) سوره احقاف اين سوره در مكه نازل شده و داراى 35 آيه است

محتواى سوره احقاف فضيلت اين سوره

(47) سوره محمد ص اين سوره در مدينه نازل شده و 38 آيه است

محتواى سوره محمد(ص) فضيلت تلاوت سوره

جلد بيست و دوم

(48) سوره فتح اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 29 آيه است

محتواى سوره فتح فضيلت تلاوت سوره فتح

(49) سوره حجرات اين سوره در مدينه نازل شده و 18 آيه است

محتواى سوره حجرات فضيلت تلاوت اين سوره

(51) سوره ذاريات اين سوره در مكه نازل شده و داراى 60 آيه است

محتواى سوره ذاريات فضيلت تلاوت اين سوره

(53) سوره النجم اين سوره در مكه نازل شده و 62 آيه دارد

محتواى سوره النجم فضيلت تلاوت اين سوره

جلد بيست و سوم

(54) سوره قمر اين سوره در مكه نازل شده و داراى 55 آيه است

محتواى سوره قمر فضيلت تلاوت اين سوره

(55) سوره الرحمن اين سوره در مكه نازل شده و داراى 78 آيه است

محتواى سوره الرحمن فضيلت تلاوت سوره الرحمن

(56) سوره واقعه اين سوره در مكه نازل شده و داراى 96 آيه است

محتواى سوره واقعه فضيلت تلاوت اين سوره

(57) سوره حديد اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 29 آيه است

محتواى سوره حديد فضيلت تلاوت سوره حديد

(58) سوره مجادلة اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 22 آيه است

محتواى سوره مجادله فضيلت تلاوت سوره مجادله

(59) سوره حشر اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 24 آيه است

محتواى سوره حشر: فضيلت تلاوت اين سوره

جلد بيست و چهارم

(68) سوره قلم اين سوره در مكه نازل شده و داراى 52 آيه است

(69) سوره حاقه اين سوره در مكه نازل شده و داراى 52 آيه است

جلد بيست و پنجم

جلد بيست و ششم

جلد بيست و هفتم

تفسير نمونه


صفحه قبل

تفسير نمونه، ج‏5، ص: 236

اندرز نگرفتند و بيدار نشدند و به سوى خدا باز نگشتند" (فلو لا اذ جاءهم باسنا تضرعوا).

در حقيقت علت عدم بيدارى آنها دو چيز بود نخست اينكه" بر اثر زيادى گناه و لجاجت در شرك، قلبهاى آنها تيره و سخت و روح آنها انعطاف‏ناپذير شده بود" ( وَ لكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ‏ ).

ديگر اينكه" شيطان (با استفاده از روح هوا پرستى آنها) اعمالشان را در نظرشان زينت داده بود، و هر عمل زشتى را انجام مى‏دادند زيبا و هر كار خلافى را صواب مى‏پنداشتند" ( وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ ما كانُوا يَعْمَلُونَ‏ ).

*** در آيه بعد اضافه مى‏كند هنگامى كه سختگيريها و گوشماليها در آنها مؤثر نيفتاد از راه لطف و محبت وارد شديم" و به هنگامى كه درسهاى نخست را فراموش كردند درس دوم را براى آنها آغاز كرديم و درهاى انواع نعمتها را بر آنها گشوديم، شايد بيدار شوند و به آفريننده و بخشنده آن نعمتها توجه كنند، و راه راست را باز يابند" ( فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ ).

ولى اين همه نعمت در واقع خاصيت دو جانبه داشت هم ابراز محبتى براى بيدارى بود و هم مقدمه‏اى براى عذاب دردناك در صورتى كه بيدار نشوند، زيرا مى‏دانيم هنگامى كه انسان در ناز و نعمت فرو رود، و ناگهان آن همه نعمت از او گرفته شود سخت بر او دردناك خواهد بود، بخلاف اينكه تدريجا از او گرفته شود كه زياد در او مؤثر نخواهد گشت.

لذا مى‏گويد" آن قدر به آنها نعمت داديم تا كاملا خوشحال شدند اما بيدار نشدند، لذا ناگاه آنها را گرفتيم و مجازات كرديم، و تمام درهاى اميد به روى‏

تفسير نمونه، ج‏5، ص: 237

آنها بسته شد" ( حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ‏ ) «1» .

***" و به اين ترتيب جمعيت ستمكاران ريشه كن شدند و نسل ديگرى از آنها به‏پانخاست" ( فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا ).

" دابر" در اصل به معنى دنباله و آخر چيزى است.

و از آنجا كه خداوند در به كار گرفتن عوامل تربيت در مورد آنها هيچگونه كوتاهى نكرده در پايان آيه مى‏فرمايد:" ستايش و حمد مخصوص خداوندى است كه پروردگار و مربى همه جهانيان است" ( وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ ).

*** در اينجا به چند نكته بايد توجه كرد:

1- گاهى تصور مى‏شود كه ميان اين آيات و آيات گذشته منافاتى وجود دارد، زيرا در آيات گذشته تصريح شده بود كه مشركان به هنگام هجوم مشكلات متوجه خدا مى‏شوند، و غير او را فراموش مى‏كنند ولى در اين آيات مى‏گويد حتى به هنگام هجوم مشكلات نيز بيدار نمى‏گردند.

توجه به يك نكته اين منافات ظاهرى را برطرف مى‏سازد و آن اينكه بيداريهاى موقت و زودگذر به هنگام بروز شدائد بيدارى محسوب نمى‏گردند، زيرا به زودى به حالت نخستين باز مى‏گردد.

در آيات گذشته چون منظور بيان توحيد فطرى بود، براى اثبات آن همان بيداريها و توجه‏هاى زودگذر و فراموش كردن غير خدا و لو در لحظه حادثه كافى بود، اما در اين آيات سخن از هدايت يافتن و از بيراهه به راه برگشتن است،

(1)" مُبْلِسُونَ‏ " در اصل از ماده" ابلاس" به معنى غم و اندوهى است كه بخاطر شدت حوادث ناگوار به انسان دست مى‏دهد و نام" ابليس" نيز از همين جا گرفته شده است، و تعبير فوق نشان دهنده شدت غم و اندوهى است كه گناهكاران را فرا مى‏گيرد.

تفسير نمونه، ج‏5، ص: 238

مسلما بيدارى زودگذر و موقت اثرى در آن ندارد.

گاهى تصور مى‏شود كه تفاوت ميان آن دو در اين است كه آيات گذشته مربوط به مشركان معاصر پيامبر ص است، ولى آيات مورد بحث مربوط به اقوام پيشين است بنا بر اين با هم منافاتى ندارد. «1» ولى بسيار بعيد به نظر مى‏رسد كه مشركان لجوج معاصر پيامبر ص بهتر از گمراهان پيشين باشند، بنا بر اين راه حل همان است كه در بالا گفتيم.

2- در آيات فوق ميخوانيم هنگامى كه بروز شدائد اثر تربيتى نداشت، خداوند درهاى نعمت را به روى چنين گناهكارانى مى‏گشايد، آيا اين كار به خاطر تشويق بعد از تنبيه است يا مقدمه‏اى است براى دردناك بودن مجازات؟ يعنى به اصطلاح اين گونه نعمتها، نعمت استدراجى است كه تدريجا بنده متمرد را در ناز و نعمت و خوشحالى و سرور، و يك نوع غفلت فرو مى‏برد، سپس يكباره همه چيز را از آنها مى‏گيرد.

پاره‏اى از قرائن در آيه وجود دارد كه احتمال دوم را تقويت مى‏كند، ولى مانعى ندارد كه هر دو منظور باشد، يعنى نخست تشويق براى بيدارى، و اگر مؤثر نشد مقدمه‏اى است براى گرفتن نعمت و عذاب دردناك، در حديثى از پيامبر ص چنين نقل شده،

اذا رايت اللَّه يعطى العبد من الدنيا على معاصيه ما يحب فانما هو استدراج ثم تلا رسول اللَّه ص فلما نسوا.

.." هنگامى كه ببينى خداوند در برابر گناهان نعمت مى‏بخشد بدان كه مقدمه مجازات است سپس آيه فوق را تلاوت فرمود. (مجمع البيان و نور الثقلين ذيل آيه).

در حديثى از على ع چنين نقل شده كه فرمود:"

يا بن آدم اذا رايت ربك سبحانه يتابع عليك نعمه و انت تعصيه فاحذره‏

(نهج البلاغه كلمه 25).

" اى فرزند آدم هنگامى كه ببينى خداوند پى در پى نعمتها را به تو مى‏بخشد،

(1) فخر رازى در تفسير خود اشاره به اين تفاوت كرده است جلد 12 صفحه 224.

تفسير نمونه، ج‏5، ص: 239

در حالى كه تو گناه مى‏كنى، از مجازات او بترس، كه اين مقدمه مجازات است".

در كتاب تلخيص الاقوال از امام حسن عسكرى ع چنين نقل شده، كه قنبر غلام امير مؤمنان را پيش حجاج آوردند حجاج پرسيد تو چكار براى على ابن ابى طالب ع مى‏كردى، گفت وسايل وضوى او را فراهم مى‏ساختم! پرسيد هنگامى كه از وضو فارغ مى‏شد چه مى‏گفت؟، گفت اين آيه را مى‏خواند،" فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ " و تا آخر آيه را تلاوت كرد، حجاج گفت گمان مى‏كنم اين آيه را بر ما تطبيق مى‏كرد، قنبر با شجاعت گفت آرى! (نور الثقلين جلد 1- صفحه 18).

3- در اين آيات مى‏خوانيم كه منظور از بسيارى از حوادث رنج‏آور ايجاد حالت توجه و بيدارى است، و اين يكى از فلسفه‏هاى" آفات و بلاها" است كه در بحث توحيد از آن سخن گفته‏ايم‏ «1» ، ولى شايان توجه اينكه اين موضوع را اولا با كلمه" لعل" (شايد) ذكر مى‏كند، بخاطر اينكه وجود بلاها به تنهايى كافى براى بيدارى نيست، بلكه زمينه‏اى است براى دلهايى كه آمادگى دارند (در سابق نيز گفته‏ايم" لعل" در كلام خدا معمولا در مواردى استعمال مى‏شود، كه پاى شرايط ديگرى نيز در ميان باشد).

ديگر اينكه در اينجا كلمه" تضرع" بكار برده شده، كه در اصل به معنى ورود شير به پستان و خضوع و تسليم آن در برابر دوشنده است، سپس به معنى تسليم آميخته با تواضع و خضوع آمده است! يعنى اين حوادث دردناك را بخاطر آن ايجاد مى‏كرديم، كه آنها از مركب غرور و سركشى و خود خواهى فرود آيند، و در برابر حق تسليم شوند.

4- جالب اينكه در پايان آيه، خداوند جمله" الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ " را مى‏گويد، و اين نشانه آن است كه قطع ريشه ظلم و فساد و نابود شدن نسلى‏

(1) به كتاب آفريدگار جهان و كتاب در جستجوى خدا مراجعه شود.

تفسير نمونه، ج‏5، ص: 240

كه بتواند اين كار را ادامه دهد، بقدرى اهميت دارد كه جاى شكر و سپاس است.

در حديثى از فضيل بن عياض از امام صادق ع مى‏خوانيم، كه فرمود:

" من احب بقاء الظالمين فقد احب ان يعصى اللَّه، ان اللَّه تبارك و تعالى حمد بنفسه بهلاك الظلمة فقال: فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏

:" هر كس بقاى ستمگران را دوست دارد، مفهومش اين است كه دوست مى‏دارد معصيت خدا شود (موضوع ظلم به اندازه‏اى مهم است كه) خداوند تبارك و تعالى در برابر نابود ساختن ظالمان خود را حمد و ستايش كرده است و فرموده" دنباله قوم ستمگر بريده شد و سپاس مخصوص خداوند پروردگار جهانيان است".

تفسير نمونه، ج‏5، ص: 241

[سوره الأنعام (6): آيات 46 تا 49]

قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى‏ قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ (46) قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ (47) وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (48) وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا يَمَسُّهُمُ الْعَذابُ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ (49)

ترجمه:

46- بگو آيا فكر كرده‏ايد اگر خداوند گوش و چشمهاى شما را بگيرد و بر دلهاى شما مهر نهد (كه چيزى را نفهميد) چه كسى جز خدا است كه آنها را به شما بدهد؟

ببين چگونه آيات را براى آنها به گونه‏هاى مختلف شرح مى‏دهيم سپس آنها روى مى‏گردانند!.

47- بگو فكر كرده‏ايد اگر عذاب خدا ناگهانى (و پنهانى) يا آشكارا به سراغ شما بيايد آيا جز جمعيت ستمكار هلاك مى‏شوند؟

48- ما پيامبران را جز براى" بشارت" و" بيم" نمى‏فرستيم آنها كه ايمان آورند و (خويشتن را) اصلاح كنند نه ترسى دارند و نه غمگين مى‏شوند.

49- و آنها كه آيات ما را تكذيب كردند عذاب (پروردگار) بخاطر نافرمانيها به آنان مى‏رسد.

تفسير نمونه، ج‏5، ص: 242

تفسير: بخشنده نعمتها را بشناسيد

روى سخن هم چنان با مشركان است.

و در اين آيات با بيان ديگرى براى بيدار ساختن آنها استدلال شده است، و روى غريزه دفع ضرر تكيه كرده، نخست مى‏گويد:" اگر خداوند نعمتهاى گرانبهايش را همچون گوش و چشم از شما بگيرد، و بر دلهايتان مهر بگذارد و بطورى كه نتوانيد ميان خوب و بد و حق و باطل تميز دهيد چه كسى جز خدا مى‏تواند اين نعمتها را به شما باز گرداند"؟! ( قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى‏ قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ‏ ).

در حقيقت مشركان نيز قبول داشتند كه خالق و روزى ده خدا است، و بتها را بعنوان شفاعت در پيشگاه خدا مى‏پرستيدند قرآن مى‏گويد شما بجاى اينكه پرستش بتهاى بى ارزش و فاقد همه چيز كنيد چرا مستقيما به در خانه خدا نمى‏رويد خدايى كه سرچشمه همه نيكيها و بركات است.

علاوه بر اعتقادى كه همه بت پرستان در باره خدا داشتند در اينجا نيز عقل آنها به داورى طلبيده مى‏شود، كه بتهايى كه خود نه چشم و نه گوش و نه عقل و نه هوش دارند چگونه مى‏توانند اين گونه نعمتها را به ديگران ببخشند؟! سپس مى‏گويد" ببين چگونه آيات و دلائل را به گونه‏هاى مختلف براى آنها شرح ميدهيم، ولى باز آنها از حق روى برمى‏گردانند" ( انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ‏ ).

صفحه بعد