کتابخانه تفاسیر
روض الجنان و روح الجنان فى تفسيرالقرآن، ج20، ص: 1
جلد بيستم
سورة المزمل «1»
اين سورت مكى است الا قوله: إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ «2» تا به آخر سورت، و بيست آيت است و دويست و هشتاد و پنج كلمت است، و هشتصد و سى و هشت حرف است.
ابىّ كعب روايت كرد كه رسول- صلى اللّه عليه و آله- گفت: هر كه او سوره المزمل بخواند، خداى تعالى سختى باز دارد از او در دنيا و آخرت.
[سوره المزمل (73): آيات 1 تا 20]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
[ترجمه]
اى خويشتن را به جامه پيچيده.
بر خيز به شب مگر اندكى.
نيمهاش يا بكاهان از او اندكى.
يا بيفزاى بر او و هويدا بخوان قرآن خواندنى.
خواهيم كنيم بر تو سخنى گران.
برخاستن شب آن سختتر است.
به موافقت و راست گفتار.
(1). اساس به مقدار دو برگ افتادگى دارد كه از آج كامل شده است.
(2). سوره مزمل (73) آية 20، كا در حاشيه آورده است: المجلده العشرون و آغاز جلد بيستم را، كه در ديگر نسخهها مشخص نشده است، مسلّم مىدارد.
روض الجنان و روح الجنان فى تفسيرالقرآن، ج20، ص: 2
تو را هست در آن روز رفتنى دراز.
ياد كن نام خدايت و به آن گريز گريختنى.
خداى مشرق و مغرب، نيست خداى مگر او، بگير او را وكالت كننده.
صبر كن بر آنچه مىگويند، و رها كن ايشان را رها كردنى جميل «1» .
و مرا رها كن «2» دروغ دارندگان خداوندان نعمت، و فروگذار ايشان را اندكى.
نزديك ماست بند گران و آتش افروخته.
و طعامى ناگوارنده و عذاب دردناك.
آن روز بجنبد زمين و كوهها، و كوهها « «3»» ريگ روان باشد «4» .
ما فرستاديم به شما پيغمبرى گواه بر شما، چنان كه فرستاديم به فرعون پيغمبرى
عاصى شد فرعون در پيغمبر، بگرفتيم او را گرفتنى گران.
چگونه بترسيد اگر كافر شويد آن روزى كه كند كودكان را پير.
آسمان شكافته باشد «5» به او، باشد وعده او كرده.
(1). در متن تفسير آورده است: و از ايشان ببر بريدنى نيكو.
(2). آج: مرا با، با توجّه به ترجمه عبارت در متن تفسير آورده شد.
(4- 3). دو كلمه: «كوهها» و «باشد» با توجّه به ترجمه عبارت در متن تفسير آورده شد.
(5). در متن تفسير «شكافته شود» آمده است.
روض الجنان و روح الجنان فى تفسيرالقرآن، ج20، ص: 3
اين ياد كردى است، هر كه آيه 19 خواهد بگيرد به خدايش راهى.
و خداى تو مىداند كه تو برخيزى كمتر از چهار دانگ شب و نيمهاش و ثلثش، و گروهى از آنان كه با تواند، و خداى تقدير كند شب و روز، دانست «1» كه نشماريد آن را، توبه پذيرفت بر شما.
بخوانيد آنچه خوار كرد از قرآن، دانست كه باشند از شما بيماران و ديگران مىزنند در زمين «2» ، طلب مىكنند از فضل خداى و ديگران كارزار كنند در راه خداى. بخوانيد آنچه ميسر شود از او و به پاى داريد نماز و بدهيد زكات و قرض بدهيد به خداى قرضى نيكو، و آنچه پيش بدهيد براى خود از مال، بهتر يابيد آن را نزد خداى، آن بهتر و بزرگتر به مزد، و آمرزش خواهيد «3» از خداى كه خداى آمرزنده و بخشاينده است.
قوله تعالى: يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ ، خداى تعالى ندا مىكند رسول را- صلّى اللّه عليه و اله و سلّم- به حالتى كه در «4» آن حال بود، و اين سوره در شب فرو آمد در باب نماز شب، گفت: اى مرد خود را به جامه پوشيده! واصل او «متزمّل» است،
(1). آج: دانستند، با توجّه به اصل عربى، و نيز ترجمه عبارت در متن تفسير، تصحيح شد.
(2)- ترجمه عبارت در متن تفسير چنين است: مسافران باشند كه در زمين بروند.
(3). آج: آمرزش خواه، با توجّه به ترجمه آيه در متن تفسير تصحيح شد.
(4). آج: بر.
روض الجنان و روح الجنان فى تفسيرالقرآن، ج20، ص: 4
چنان كه بيان كرده شد، «تا» را «زا» كردند و ادغام كردند، يقال: تزمّل الرجل و تدثّر إذا تستّر بثيابه، و زمّل غيره إذا ستره، قال امرؤ القيس:
كأنّ ثبيرا في عرانين وبله
كبير اناس في بجاد مزمّل
ابو عبد اللّه الجدلى گفت: از عايشه پرسيدم از اين آيت. گفت: اين آيت آمد و من و رسول در يك چادر بوديم، طول آن چهارده گز. يك نيمه بر دوش رسول بود «1» و يك نيمه من بر خود پوشيده بودم كه خفته بودم. گفتم: آن چادر از چه بود؟
گفت: و اللّه كه از ابريشم و كتان و خز و كج و ريسمان «2» نبود. تا نش «3» موى «4» بز بود و پودش پشم شتر.
سدّي گفت: مراد آن است كه: اى خفته برخيز و نماز كن. عكرمه گفت معنى آن است كه: اى مرد خويشتن پوشيده به اعباء رسالت و ملابست و مخالطت كرده به آن «5» .
قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا ، برخيز در شب الّا اندكى. حسن گفت: رسول را و صحابه او را در بدايت كار فريضه بود برخاستن در شب به نماز «6» ثلثى از شب يا نيمى از شب «7» برخاستندى «8» و نماز كردندى «9» تا پايهاشان بر آماهيد و رنجور شدند. خداى تعالى نسخ كرد آن را براى تخفيف ايشان.
ديگر مفسّران گفتند: اين امر نفل و هم بر حد خود مانده است. آن روز سنت بود و امروز هم سنت است، بيانه قوله تعالى: وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ «10» .
(1). آج: نيمه رسول- صلى اللّه عليه و سلّم- بر دوش مبارك نهاده نماز مىكرد.
(2). آج: كرباس.
(3). آج: تارش.
(4). كا، آد، گا: پشم.
(5). كا: با آن.
(6). كا، آد، گا: برخاستن به نماز شب.
(7). آد، گا: از آن.
(8). آج: بر مىخاستند.
(9). آج، كا: نماز مىكردند.