کتابخانه تفاسیر

پایگاه داده های قرآنی اسلامی
کتابخانه بالقرآن

انوار درخشان

جلد اول

الإهداء مقدمه

سوره مباركه بقره

[سوره البقرة(2): آيه 1]
روش نگارش تفسير انوار درخشان فهرست جلد اول تفسير انوار درخشان

جلد دوم

فهرست مطالب

ادامه تفسير سوره بقره

جلد سوم

سوره آل عمران

فهرست

جلد چهارم

ادامه سوره نساء

تذكر فهرست

جلد پنجم

مربوط به ضميمه صفحه 27 فهرست

جلد ششم

فهرست

جلد هفتم

فهرست

جلد هشتم

جلد نهم

(فهرست)

جلد دهم

فهرست

جلد يازدهم

فهرست

جلد دوازدهم

فهرست

جلد چهاردهم

فهرست

جلد پانزدهم

فهرست

جلد شانزدهم

فهرست

جلد هفدهم

فهرست

جلد هجدهم

فهرست

انوار درخشان


صفحه قبل

انوار درخشان، ج‏1، ص: 30

و صفات حميده آنانست نه پيروى از احكام عمليّه شرايع آنان زيرا احكام فرعيّه اسلام مرتبه كامله احكام ديانات توحيد ميباشد.

كتاب كافى از حضرت صادق عليه السلام روايت نموده كه عبادت بر سه قسم است:

زيرا گروهى پرستش كنند آفريدگار را براى رهائى از كيفر مخالفت او (اين عبادت بندگانست).

و گروهى عبادت كنند او را براى رسيدن بپاداش و نعمتهاى هميشگى (اين پرستش مزدورانست).

و گروهى ميپرستند آفريدگار را با تعلّق قلبى و شايستگى او براى ستايش (و اين عبادت احرارست) كه بهترين مراتب عبوديّت است.

كتاب علل و خصال از حضرت صادق عليه السلام روايت نموده كه عبادت بر سه قسم است: گروهى بواسطه نيل بثوابها او را پرستش كنند كه عبادت اهل حرص و طمع است، برخى براى رهائى از عقوبت مخالفت او را پرستش نمايند (پرستش بندگان). ولى پرستش من براى اهليّت و شايستگى اوست. و اين عبادت كسانيست كه داراى خصلت فاضله هستند بدليل كريمه‏ «وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ» نمل: 89، و كريمه‏ «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ» آل عمران: 188 و هر كه دوست بدارد پروردگار را البتّه او نيز دوست ميدارد او را و هر كه را آفريدگار دوست بدارد لا محاله ايمن از خطرات خواهد بود. و هرگز كسى بر اين سرّ احاطه نيابد جز اهل طهارت و عصمت.

مفسر گويد: پرستش بمنظور اهليّت و شايستگى پروردگار بدون طمع بثواب و هراس از كيفر امرى است بس مشكل بلكه ممتنع زيرا تحقّق نيابد جز از مقامات عاليه عصمت و طهارت كه ساحت آنان از لغزشها منزّه ميباشد و بدين لحاظ در عبوديّت آنان هرگز شائبه خوف و طمع نخواهد بود و اين حقيقت را مقامات متوسّطه بلكه كامله از ايمان نتوانند تعقّل نمود.

كتاب عيون اخبار الرضا و تفسير امام از حضرت صادق عليه السلام از اجداد گرامش از امير المؤمنين عليه السلام روايت نموده: شنيدم از رسول مكرّم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه پروردگار من‏

انوار درخشان، ج‏1، ص: 31

فرمود سوره حمد را بين خود و بنده‏ام تقسيم كردم، نيمى از آنرا براى بنده خود قرار دادم كه درخواست او را اجابت كنم، بدين معنى هنگامى كه بسم اللّه الرحمن الرحيم را بگويد آفريدگار فرمايد كه بذكر نام من شروع كرد، و بر منست كه درخواست او را برآورم و احوال او را نيكو گردانم و هنگام گفتن كريمه‏ «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» بفرمايد. فرشتگان را گواه ميگيرم كه بر نعمتهاى او بيفزايم و از خطرات روز قيامت او را ايمن بدارم.

و چون گويد «الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» بفرمايد گواهى داد كه همه نعمتها از جانب من است، برنعمتهاى او بيفزايم. و هنگام گفتن، «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» بفرمايد اقرار نمود كه مالك روز جزاء هستم، بآسانى باعمال او بررسى نمايم هنگامى كه كارهاى نيك مردمان پذيرفته نشود و گناهان آنان بخشيده نگردد و چون گويد «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» بفرمايد راست گفت بنده من پرستش نمود مرا و پاداشى باو دهم كه غبطه برد هر كه مخالفت نموده او را در عبادت من و هنگام گفتن‏ «وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» بفرمايد از من درخواست كمك و يارى نموده و بمن پناه آورده همواره او را از سختيها ايمن بدارم و چون گويد «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» بفرمايد هر چه را درخواست نمود اجابت نمودم و از هر چه بهراسد او را ايمن بدارم.

مفسر گويد: با كمال ايجاز در سوره حمد اركان توحيد و عبوديّت درج است و در آيات قرآنيّه نظير و مانند ندارد، زيرا مشتمل است بر اساس معارف آفريدگار از توحيد و صفات كماليّه او و معاد و اظهار عبوديّت و طلب هدايت و استقامت در آن و پيروى از پيغمبران و تبرّى از آئين معاندان و گمراهان.

كتاب فقيه و علل از حضرت رضا عليه السّلام روايت نموده: در آيات كريمه كلامى نيست كه همه خيرات و حكمتها را در برداشته باشد مانند سوره حمد، زيرا مشتمل است بر جوامع حكمت از امور دنيا و آخرت و كريمه‏ئى مانند آن نيست.

تفسير عيّاشى از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده مراد از كريمه‏ «وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ» سوره فاتحه است كه از گنجهاى عرش آفريدگار

انوار درخشان، ج‏1، ص: 32

و عبارت از «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» تا آخر سوره ميباشد.

در تفسير امام روايت شده كه امير المؤمنين عليه السلام فرمود پروردگار امر فرمود بندگان را كه از او درخواست كنند طريقه كسانى را كه بآنان موهبت فرموده «المنعم عليهم» كه صدّيقان و شهداء و نيكان ميباشند و تبرّى نمايند از آئين معاندان كه سزاوار غضب پروردگار هستند «الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» .

مفسر گويد: مراد از موهبت نعمت هدايت ذاتى است كه بپيغمبران ارزانى فرموده و لازم آن وساطت فيوضات تكوينيّه و تشريعيّه است كه جامعه بشر را بسعادت سوق دهند.

كتاب فقيه و تفسير عيّاشى از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده: مراد از صراط مستقيم امير المؤمنين عليه السّلام است.

مفسر گويد: از موارد تطبيق طريقه مستقيمه عبوديّت است بر ولايت خاصّه امير المؤمنين و سائر اوصياء عليهم السّلام، زيرا مصداق صراط مستقيم و متمّم و فصل اخير اعتقادات حقّه توحيد ميباشد و حقيقت استقامت در پرستش، اعتقاد بوصايت خاصّه است، همچنانكه صراط مستقيم سالكان خود را از انحراف در شاهراه نگهدارى مينمايد مقام شامخ وصايت خاصّه نيز يگانه وسيله هدايت و فيوضات الهى در نظام تكوين و تشريع ميباشد و وساطت فيوضات الهيّه كه انبياء بطور محدود در جامعه بشر داشته‏اند زياده بر آنرا بطور عموم و دوام ولايت خاصّه دارد.

تفسير عيّاشى از فضيل بن يسار روايت نموده كه گفت سؤال كردم از حضرت باقر عليه السّلام از آنچه كه در روايات وارد شده: كه آيات قرآنى را ظاهر و باطنى است و كلمات را حدّ و تعريفى بوده و هر حدّى نيز داراى مطلع و ابتدائى ميباشد، مفاد آن چيست؟

فرمود: ظاهر آيات تنزيل آن و باطن تأويل آنست. بدين معنى كه بعضى گذشته و پاره‏ئى هنوز واقع نشده و مانند آفتاب اين حقايق تأويلى سير نموده و تحقّق مى‏يابد، و هر چه كه رخ دهد و واقع شود از جمله حقائق تأويلى است.

كتاب معانى از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده كه صراط مستقيم طريقه معرفت‏

انوار درخشان، ج‏1، ص: 33

و پرستش آفريدگارست و داراى دو طريق ميباشد. يكى در دنيا كه عبارت از اماميست كه پيروى او بر مردمان واجب ميباشد. و ديگر در آخرت زيرا هر كه امام را بشناسد و ازو پيروى نمايد از جسر جهنّم خواهد گذشت و هر كه او را در دنيا نشناسد در آخرت لغزش نموده و بدوزخ خواهد افتاد.

تفسير عيّاشى از رسول مكرّم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه فاتحة الكتاب بهترين سوره قرآن كريم است كه آفريدگار نازل نموده و سبب شفاء هر دردى جز مرگ ميباشد.

كتاب كافى از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده: هر بيمارى را كه خواندن حمد دواء نكند چيز ديگر سبب بهبودى آن نشود.

مفسر گويد: يعنى براى درخواست شفاء از پروردگار وسيله‏ئى بهتر از مسئلت حالى و توسّل بدين سوره نميباشد.

از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده چنانچه هفتاد مرتبه سوره حمد بر مرده‏ئى خوانده شود و سپس زنده گردد جاى تعجّب نميباشد.

و در روايت ديگر فرمود سوره فاتحه از گنجهاى عرش پروردگار ميباشد (از اسرار قدرت و حكمفرمائى آفريدگارست).

كتاب فقيه از حضرت رضا عليه السّلام روايت نموده كه سوره حمد را فاتحة الكتاب (ديباچه قرآن كريم) قرار داده زيرا سوره‏ئى در قرآن كريم نيست مانند حمد كه همه خير و حكمت را در برداشته باشد:

امّا «الْحَمْدُ لِلَّهِ» براى اداء وظائف عبوديّتست چونكه بر مردمان شكر نعمت هدايت را واجب نموده و كريمه‏ «رَبِّ الْعالَمِينَ» اقرار بيگانگى پروردگار كه تنها او خالق موجوداتست و جز او هرگز شايسته ستايش نخواهد بود و كريمه‏ «الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» اقرار بآنستكه همه نعمتهاى بى‏پايان و گسترده در دنيا و آخرت از موهبتهاى اوست.

ابن شهر آشوب از ابن عبّاس روايت نموده در تفسير كريمه‏ «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» كه اى بندگان درخواست نمائيد از پروردگار كه شما را بدوستى محمّد و اهلبيت او سلام اللّه عليهم ارشاد فرمايد.

انوار درخشان، ج‏1، ص: 34

سوره مباركه بقره‏

كه داراى 286 آيه ميباشد و نخستين سوره مدنيست‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏

[سوره البقرة (2): آيه 1]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏

الم (1)

تفسير قمّى از ابى بصير از حضرت صادق عليه السلام روايت نموده: كريمه (الم) حرفى است از حروف اسم اعظم آفريدگار كه حروف آن جدا از يكديگر در قرآن كريم ذكر شده و رسول مكرّم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اوصياء او عليهم السّلام چنانچه آنرا تركيب نموده و پروردگار را به آن نام بخوانند درخواست آنانرا اجابت خواهد فرمود.

مفسر گويد: استفاده ميشود كه حروف مقطّعه كه در پاره‏ئى از سوره‏هاى قرآنى ذكر شده رموزيست از پروردگار كه درك آن برسول مكرّم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اوصياء او عليهم السلام اختصاص دارد، زيرا تخاطب و گفتگوى با حروف مفرده از آداب دوستى است كه بيگانگان از درك آنحقايق مرموزه بى‏بهره‏اند.

تفسير مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام روايت نموده براى هر كتابى خلاصه‏ئيست و خلاصه قرآن كريم حروف مقطّعه آنست.

مفسر گويد: از رموز حروف مقطّعه آنستكه چون تركيب شود با حذف مكرّرات جمله «صراط علىّ حقّ نمسكه» پديد ميآيد.

[سوره البقرة (2): آيه 2]

ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ (2)

خلاصه‏

1/ 1

اين قرآن همان كتابى است كه بدون شبهه و ترديد، رهبر پرهيزگاران است.

انوار درخشان، ج‏1، ص: 35

شرح‏

«ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ» : اسم اشاره مبتدا، الكتاب بيان و تفسير و الف و لام آن عهد كه مراد قرآن كريم است. الكتاب بمعنى مكتوب و مبدء آن كتابت بمعنى ثبوت زيرا فرامين پروردگار ثابت بوده و هرگز زوال پذير نميباشد. «لا رَيْبَ فِيهِ» جمله معدوله و خبر يا صفت الكتاب لا حرف نفى و ريب اسم مصدر و منصوب، و توصيف آن بنفى نقص و ترديد بهترين تعبيريست از اينكه قرآن كريم بدلائل قطعيّه بيشمار استناد بپروردگار عالم دارد و هرگز شايسته ترديد نيست.

«هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» هدى اسم مصدر كه بطور مبالغه خبر واقع شده و يا بمعنى فاعل و هادى، و از آنست هدايت بمعنى راهنمائى و يا رسانيدن بمقصد كه در كريمه بر حسب شايستگى پيروان متفاوت و داراى درجاتيست (از اينكه بپذيرند) و يا مجرّد تعليم و ارشاد باشد.

«لِلْمُتَّقِينَ» : لام حرف اختصاص متعلّق بكلمه هدى يعنى براى غير اهل تقوى مجرّد ارشاد و تهديد خواهد بود، «لِلْمُتَّقِينَ» ، بهيئت جمع و مفرد آن متّقى اسم فاعل و مصدر آن اتّقاء كه از تقوى و وقايت گرفته شده و بمعنى خوددارى و پرهيزست و چون بر حسب متعلّق اختلاف مى‏يابد، بدين لحاظ اتّقاء در كريمه بمعنى ثبات عقيده بر توحيد و پرهيز از شرك و مخالفت پروردگار ميباشد، و متّقى كسيست كه در عقيده و ايمان ثابت بوده و از تزلزل و مخالفت جوارحى بپرهيزد.

تعريف ايمان و اركان تقوى بر حسب مقامات سه گانه آن (عقيده و خلق و عمل) در سه كريمه بعد ذكر ميشود، و چون تقوى حفظ اعتقاد از شكّ و مخالفت عمليست؟

بدين تناسب عقيده بتوحيد هر چه ثابت‏تر و مصون از تزلزل باشد ايمان زياده خواهد بود، يعنى فصل اخير و روح ايمان، تقواى اعتقادى و جوارحيست و داراى مراتب بيشمار بلكه غير متناهيست، زيرا در صورتى كه ايمان مشوب بتزلزل در عقيده و يا مخالفت پروردگار باشد در حقيقت تحقّق نداشته و بر حسب كريمه‏

انوار درخشان، ج‏1، ص: 36

«الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» انعام: 82. آنانكه در ايمان خود شائبه ظلم و تزلزل نداشته و از اداء وظائف سرپيچى ننموده‏اند تنها از عقوبت ايمن بوده و راه سعادت را مى‏پيمايند.

مفهوم كريمه آنستكه كسانيكه ايمانشان آميخته بگناهان بوده هرگز از عقوبت ايمن نيستند.

و كريمه داراى سه جمله است و بطور توصيف و بدون حرف عطف ذكر شده از نظر تأكيد در وضوح آن و ذكر كلمه‏ «لِلْمُتَّقِينَ» تخصيص هدايت قرآن كريمست در باره آنان و مشعر بآنستكه هدايت قرآن بطور اطلاق ميباشد، فقط شرط آن قابليّت مورد و پذيرفتن مردمانست.

[سوره البقرة (2): آيه 3]

الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ (3)

خلاصة

2/ 2

پرهيزكاران كسانى هستند كه بجز اين جهان طبيعت عوالم ديگر را معتقد بوده، و نيز همواره نماز را بپايدارند، و اندكى از آنچه را كه بآنها ارزانى داشته‏ايم بنيازمندان روا بدارند.

شرح‏

صفحه بعد