کتابخانه روایات شیعه
الجزء الأول
[مقدمة أمين المؤتمر الألفي للشيخ الطوسي]
بسم اللّه الرحمن الرحيم
كتاب حاضر يكى از مآخذ عمده و يكى از چهار كتاب اصلى علم رجال شيعه اماميّه است. گرچه اين طائفه همگام با ساير مذاهب اسلامى در همه رشتههاى علمى و بلكه در برخى از رشتهها پيش از ديگران دست به تأليف و تصنيف زدهاند و در معرّفى رجال حديث نيز از قرن دوم ببعد آثارى به رشته تحرير درآوردهاند اما آنچه از دستبرد حوادث مصون مانده و بدست ما رسيده است از آثار قرن چهارم هجرى ببعداست.
شناختن رجال و راويان حديث، از قرن دوم ببعد بخصوص براى طائفه اماميه از اين لحاظ مهم و قابلتوجه بود كه راويانى دروغگو و سودجو و يا فاسدالعقيده در بين مسلمانان عموما و بين فرق شيعه خصوصا پديد آمدهبودند.
بديهىاست اگر عقيده و ايمان و صداقت و امانت راوى معلوم نباشد طبعا اطمينانى به روايت او نيست. اختلاف شديد، دستهبنديهاى دامنهدار و تضاد عقائد بين مدعيان تشيع و متشيعين موجب آن بود كه طائفه اماميه با احتياط و كنجكاوى بيشترى روايات را بپذيرد، و اين خود قهرا آنان را بفحص و تحقيق در سابقه راويان و ضبط و تدوين حالات
و عقائد و آراء رجال حديث، از جمله كسانى كه با ائمه اهل بيت (ع) تماس مستقيم داشتند و جزء اصحاب آنان محسوب مىشدند وادار مىكرد.
كتابهاى چندى در فهرستها از جمله در كتاب سودمند «مصفّى المقال فى مؤلفى علم الرجال» نوشته علامه فقيد شيخ آقابزرگ تهرانى راجع به پيش از قرن چهارم در علم رجال نامبرده شده كه از آنها جز همان نام و مطالب نادرى كه در خلال كتابهاى رجال از آنها نقل مىشود، اثرى بجاى نماندهاست.
اما چهار كتاب اصلى رجال عبارتاست از:
1- رجال كشّى كه در اصل «معرفة الناقلين» نام داشته و مؤلف آن ابو عمرو محمد بن عمر بن عبد العزيز كشىاست كه در نيمه اول قرن چهارم هجرى همزمان با محدث معروف ابو جعفر محمد بن يعقوب كلينى صاحب كتاب «كافى» مىزيسته و در بسيارى از مشايخ و تلاميذ با وى شريك بوده است. كلينى در سال 329 درگذشتهاست اما تاريخ تولد و وفات كشّى در دست نيست كمااينكه اصل كتاب «معرفة الناقلين» تأليف كشى از ميان رفته و آنچه در دست مااست اختيار و انتخاب آن، اثر شيخ طوسى است.
2- كتاب «الأبواب» معروف برجال شيخ طوسى.
3- كتاب «الفهرست» از شيخ طوسى.
4- كتاب «الفهرست» معروف برجال نجاشى تأليف ابو العباس احمد ابن الحسين النجاشى متوفى بسال 450 هجرى معاصر شيخ طوسى.
معرفى و شرح خصوصيات اين چهاركتاب هريك نيازمند برساله و كتابىاست و از حوصله اين مقدمه كوتاه خارج است آنچه در اينجا مناسب مقام، و موردنظر اينجانب است بيان چند نكته مىباشد:
نكته اول- صرفنظر از دو كتاب رجال و فهرست كه تأليف شيخ طوسىاست اين دانشمند در دو كتاب ديگر نيز ذى سهماست زيرا كتاب
«معرفة الناقلين» كشّى همانطور كه گفتهشد اصل آن از بين رفته و رجال كشى موجود اختيار و انتخاب شيخ طوسىاست، و در حقيقت از آثار و تأليفات اواست. و اما كتاب فهرست نجاشى گرچه در حيات شيخ طوسى توسط ابو العباس نجاشى تدوين گرديده اما نجاشى بطور حتم كتاب خود را پس از تأليف فهرست طوسى و با اطلاع از آن و باتوجه بمندرجات و برگرده آن نوشتهاست. وى در ترجمه شيخ طوسى كتاب فهرست را جزء كتب وى نام مىبرد و گرچه در مباحث كتاب، صريحا مطلبى از فهرست شيخ نقل نكرده و نامى از آن بميان نياوردهاست اما بر اهل فن پوشيده نيست كه در تراجم رجال و كيفيت تعرض مطالب، بفهرست شيخ، نظر داشته و سبك بيان و تعبير و ترتيب دادن مطالب حاكى از آنست كه نجاشى آن كتاب را هنگام تأليف فهرست پيش نظر داشتهاست و حتى در پارهاى از موارد بىنظر بتصحيح مطالب فهرست شيخ نبودهاست.
اين نكته را براى اولين بار استاد فقيد مرحوم آية اللّه بروجردى رضوان اللّه تعالى عليه متذكر گرديد و نگارنده طى مطالعه و مقايسه اين دو كتاب با يكديگر، بر اين حقيقت، وقوف حاصل كرد. پس در حقيقت بايد گفت «رجال نجاشى» مكمّل و اولين ذيل بر فهرست شيخ طوسى است.
از اين چهار كتاب كه بگذريم برخى از كتابهاى رجال و فهرست پس از آن، بعنوان ذيل فهرست و يا شرح رجال شيخ تأليف گرديدهاست از قبيل معالم العلماء ابن شهر آشوب مازندرانى و فهرست شيخ منتجب الدين بن بابويه دانشمندان قرن ششم هجرى و جز آن. و چنانكه مىدانيم در بقيه كتب رجال هم استناد عمده بهمين چهار كتاب مىباشد. و بهرحال اين نكته مسلّم است كه شيخ طوسى نه تنها در فنون مختلف فقه (فقه تطبيقى و تفريعى و فقه منصوص) و تأسيس اساس اجتهاد بمعنى واقعى و همچنين
در علم تفسير قرآن و تدوين حديث، از پيشوايان و مؤسسان است بلكه تأثير وى را در ابتكار و پىريزى فنون مختلف علم رجال شيعه نبايد از نظر دور داشت.
نكته دوم اينكه درست مشخص و معلوم نيست كه شيخ طوسى در انتخاب رجال كشى چه عملى انجام دادهاست آيا همانطور كه برخى گفتهاند كتاب اصلى مشتمل بر رجال عامه و خاصه بوده و شيخ ترجمه رجال شيعه را از آنميان انتخاب كرده است، يا اينكه اغلاطى كه در آن وجود داشته بنظر شيخ تصحيح گرديده و يا صرفا مطالب آن را مختصر و كوتاه نموده يا عمل ديگر بجزاين، روى آن كتاب انجام دادهاست؟ در اين خصوص مصحّح دانشمند چاپ حاضر در مقدمه محقّقانه خود بحث كرده و نظريه تازهاى اظهار مىنمايد. بعقيده ايشان شيخ، كتاب رجال كشى را بر تلاميذ خود قرائت و املاء مىكرده و در اثناء املاء تغييراتى در آن مىدادهاست اما بعدا فرصت تجديدنظر در آن نسخه را پيدا نكرده و بهمين علت نسخ اختيار الرجال همه نامنظم و مشتمل بر اغلاطى است. شايد بهمين علت هيچيك از نسخ خطى داراى خطبه و ديباچه نمىباشد و نامى از شيخ در اول آن برده نشده است.
اين احتمال نيز بجااست كه بگوئيم تغييرات شيخ در اين كتاب آنقدر كم بوده كه وى آنها را قابل نام تأليف جداگانه ندانسته و بهمين جهت اين كتاب را جزء آثار و تأليفات خود نمىدانسته و صرفا وى ناقل و املاء كننده و مصحّح كتاب كشى بودهاست.