کتابخانه تفاسیر

پایگاه داده های قرآنی اسلامی
کتابخانه بالقرآن

تفسير نمونه

جلد اول

(1) سوره فاتحة الكتاب(حمد) اين سوره در مكه نازل شده و هفت آيه است(7)

محتواى سوره چرا نام اين سوره فاتحة الكتاب است؟ سؤال: آيا جمع آورى قرآن در زمان پيامبر بود

(2) سورة البقرة اين سوره در مدينه نازل شده، و(286) آيه است

محتواى سوره بقره فضيلت اين سوره

جلد دوم

ادامه سوره بقره

(3) سوره آل عمران اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 200 آيه است.

فضيلت تلاوت اين سوره: محتواى سوره:

جلد سوم

ادامه سوره آل عمران

سوره نساء مدنى - 177 آيه

1 - محل نزول سوره نساء 2 - محتويات اين سوره 3 - فضيلت تلاوت اين سوره

جلد چهارم

ادامه سوره نساء

(5) سوره مائده مدنى - 120 آيه

محتويات اين سوره

جلد پنجم

ادامه سوره مائده

(6) سوره انعام از سوره‏هاى مكى و داراى 165 آيه مى‏باشد

سوره انعام سوره مبارزه با انواع شرك و بت پرستى

جلد ششم

ادامه سوره أنعام

سوره اعراف اين سوره از سوره‏هاى مكى است بجز آيه و اسئلهم عن القريه - تا - بما كان يفسقون كه در مدينه نازل شده است. عدد آيات اين سوره 206 آيه و به عقيده بعضى 205 آيه است.

دورنمايى از مباحث اين سوره اهميت اين سوره

جلد هفتم

ادامه سوره اعراف

سوره انفال از سوره‏هاى مدنى است و داراى 75 آيه است

سوره انفال دور نما و فشرده مباحث اين سوره

(9) سوره توبه اين سوره داراى 129 آيه است كه همه در مدينه نازل شده

1 - نامهاى اين سوره. 2 - تاريخچه نزول سوره 3 - محتواى سوره 4 - چرا اين سوره بسم الله ندارد؟ 5 - فضيلت و سازندگى اين سوره 6 - يك واقعيت تاريخى كه بعضى سعى دارند آن را بپوشانند توضيح و بررسى:

جلد هشتم

ادامه سوره توبه

سوره يونس(ع) اين سوره در مكه نازل شده و 109 آيه است

محتوى و فضيلت اين سوره

جلد نهم

از آغاز سوره هود اين سوره در مكه نازل شده و 123 آيه است

محتوا و فضيلت اين سوره اين سوره مرا پير كرد. تاثير معنوى اين سوره

سوره يوسف(داراى 111 آيه كه همه در مكه نازل شده است)

1 - مكى بودن اين سوره 2 - محتواى اين سوره 3 - قرآن در تمام ابعادش معجزه است 4 - داستان يوسف قبل از اسلام و بعد از آن 5 - چرا بر خلاف سرگذشتهاى ساير انبياء داستان يوسف يك جا بيان شده است؟ 6 - فضيلت سوره يوسف.

جلد دهم

ادامه سوره يوسف

(13) سوره رعد اين سوره در مكه نازل شده و 43 آيه است

(14) سوره ابراهيم داراى 52 آيه است كه در مكه نازل شده(به استثناى آيات 28 و 29 كه طبق گفته بسيارى از مفسران در مدينه درباره كشتگان مشركان در بدر نازل گرديده است)

محتواى سوره فضيلت اين سوره

جلد يازدهم

(15) سوره حجر جلد يازدهم از آغاز سوره حجر و آغاز جزء 14 قرآن اين سوره در مكه نازل شده و 99 آيه است

محتواى سوره حجر

(16) سوره نحل اين سوره 128 آيه دارد كه قسمتى از آن در مكه و قسمتى در مدينه نازل گرديده است.

محتواى سوره فضيلت سوره

جلد دوازدهم

(17) سوره اسراء جلد دوازدهم تفسير نمونه جزء پانزدهم اين سوره در مكه نازل شده و 111 آيه است

1 - نامهاى اين سوره و محل نزول آن 2 - فضيلت اين سوره 3 - محتواى اين سوره در يك نگاه كوتاه

(18) سوره كهف اين سوره 110 آيه است كه تمام آن - بجز يك آيه -(آيه 28) در مكه نازل شده است

فضيلت سوره كهف محتواى سوره كهف

جلد سيزدهم

(19) از آغاز سوره مريم - جزء 16 قرآن مجيد اين سوره در مكه نازل شده و 98 آيه است

محتواى سوره فضيلت سوره

(20) سوره طه اين سوره در مكه نازل شده و 135 آيه است

فضيلت سوره طه محتواى سوره

(21) سوره انبياء اين سوره در مكه نازل شده، و داراى 112 آيه است

فضيلت سوره انبياء محتواى سوره

جلد چهاردهم

(22) سوره حج اين سوره در مدينه نازل شده و 78 آيه است

محتواى سوره حج فضيلت تلاوت سوره حج

(23) سوره مؤمنون اين سوره در مكه نازل شده و 118 آيه است

فضيلت سوره مؤمنون محتواى سوره مؤمنون

(24) سوره نور اين سوره در مدينه نازل شده و 64 آيه است

فضيلت سوره نور محتواى سوره نور

جلد پانزدهم

(25) سوره فرقان اين سوره در مكه نازل شده و 77 آيه است

محتواى سوره فرقان فضيلت سوره فرقان

(26) سوره شعراء تمامى آيات اين سوره(بجز چهار آيه آخر آن) در مكه نازل شده، و عدد آيات آن 227 آيه است

محتواى سوره شعراء فضيلت سوره شعراء

(27) سوره نمل اين سوره در مكه نازل شده، و عدد آيات آن 93 است

محتواى سوره نمل فضيلت سوره نمل

جلد شانزدهم

(28) سوره قصص در مكه نازل شده و داراى 88 آيه است

محتواى سوره قصص فضيلت تلاوت سوره قصص

(29) سوره عنكبوت اين سوره در مكه نازل شده و داراى 69 آيه است

محتواى سوره عنكبوت فضيلت اين سوره

(30) سوره روم اين سوره در مكه نازل شده و داراى 60 آيه است

محتواى سوره روم فضيلت سوره روم

جلد هفدهم

(31) سوره لقمان اين سوره در مكه نازل شده و داراى 34 آيه است

محتواى سوره لقمان فضيلت سوره لقمان

(33) سوره احزاب اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 73 آيه است

نامگذارى و فضيلت سوره احزاب محتواى سوره احزاب

جلد هجدهم

(34) سوره سبا در مكه نازل شده و داراى 54 آيه است

محتواى سوره سبا فضيلت اين سوره

(34) سوره فاطر اين سوره در مكه نازل شده و 45 آيه است

محتواى سوره فاطر: فضيلت اين سوره:

(36) سوره يس اين سوره در مكه نازل شده و 83 آيه دارد

محتواى سوره يس فضيلت سوره يس

جلد نوزدهم

(37) سوره صافات - جزء 23 قرآن كريم اين سوره در مكه نازل شده، و 182 آيه است

محتواى سوره صافات فضيلت تلاوت سوره صافات

(38) سوره ص اين سوره در مكه نازل شده و داراى 88 آيه است

محتواى سوره ص فضيلت تلاوت اين سوره

(39) سوره زمر اين سوره در مكه نازل شده و 75 آيه است

محتواى سوره زمر: فضيلت سوره زمر :

جلد بيستم

(40) سوره مؤمن در مكه نازل شده و داراى 85 آيه است

محتواى سوره مؤمن فضيلت تلاوت اين سوره

(41) سوره حم سجده فصلت اين سوره در مكه نازل شده و داراى 54 آيه است

محتواى سوره فصلت فضيلت تلاوت اين سوره

(42) سوره شورى اين سوره داراى پنجاه و سه آيه است و همه آن در مكه نازل شده(جز چند آيه كه محل گفتگو است)

محتواى سوره شورى فضيلت تلاوت اين سوره

جلد بيست و يكم

(43) سوره زخرف، اين سوره در مكه نازل شده و 89 آيه است

محتواى سوره زخرف: فضيلت تلاوت سوره

(44) سوره دخان اين سوره در مكه نازل شده، و 59 آيه است

محتواى سوره دخان فضيلت تلاوت اين سوره

(45) سوره جاثيه اين سوره در مكه نازل شده، و داراى 37 آيه است

(46) سوره احقاف اين سوره در مكه نازل شده و داراى 35 آيه است

محتواى سوره احقاف فضيلت اين سوره

(47) سوره محمد ص اين سوره در مدينه نازل شده و 38 آيه است

محتواى سوره محمد(ص) فضيلت تلاوت سوره

جلد بيست و دوم

(48) سوره فتح اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 29 آيه است

محتواى سوره فتح فضيلت تلاوت سوره فتح

(49) سوره حجرات اين سوره در مدينه نازل شده و 18 آيه است

محتواى سوره حجرات فضيلت تلاوت اين سوره

(51) سوره ذاريات اين سوره در مكه نازل شده و داراى 60 آيه است

محتواى سوره ذاريات فضيلت تلاوت اين سوره

(53) سوره النجم اين سوره در مكه نازل شده و 62 آيه دارد

محتواى سوره النجم فضيلت تلاوت اين سوره

جلد بيست و سوم

(54) سوره قمر اين سوره در مكه نازل شده و داراى 55 آيه است

محتواى سوره قمر فضيلت تلاوت اين سوره

(55) سوره الرحمن اين سوره در مكه نازل شده و داراى 78 آيه است

محتواى سوره الرحمن فضيلت تلاوت سوره الرحمن

(56) سوره واقعه اين سوره در مكه نازل شده و داراى 96 آيه است

محتواى سوره واقعه فضيلت تلاوت اين سوره

(57) سوره حديد اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 29 آيه است

محتواى سوره حديد فضيلت تلاوت سوره حديد

(58) سوره مجادلة اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 22 آيه است

محتواى سوره مجادله فضيلت تلاوت سوره مجادله

(59) سوره حشر اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 24 آيه است

محتواى سوره حشر: فضيلت تلاوت اين سوره

جلد بيست و چهارم

(68) سوره قلم اين سوره در مكه نازل شده و داراى 52 آيه است

(69) سوره حاقه اين سوره در مكه نازل شده و داراى 52 آيه است

جلد بيست و پنجم

جلد بيست و ششم

جلد بيست و هفتم

تفسير نمونه


صفحه قبل

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 9

است كه بر پيامبر ص نازل شده، و نه دليل ديگرى براى انتخاب نام فاتحة الكتاب براى اين سوره وجود دارد.

مدارك متعدد ديگرى در دست است كه اين واقعيت را تاييد مى‏كند كه قرآن به صورت مجموعه‏اى كه در دست ماست در عصر پيامبر ص و به فرمان او جمع‏آورى شده بود.

" على بن ابراهيم" از امام صادق ع نقل كرده كه رسول خدا ص به على ع فرمود:" قرآن در قطعات حرير و كاغذ و امثال آن پراكنده است آن را جمع‏آورى كنيد" سپس اضافه مى‏كند على ع از آن مجلس برخاست و آن را در پارچه زرد رنگى جمع‏آورى نمود سپس بر آن مهر زد (

و انطلق على (ع) فجمعه فى ثوب اصفر ثم ختم عليه‏

) «1» .

گواه ديگر اينكه" خوارزمى" دانشمند معروف اهل تسنن در كتاب" مناقب" از" على بن رياح" نقل مى‏كند كه على بن ابى طالب و ابى بن كعب، قرآن را در زمان رسول خدا ص جمع‏آورى كردند.

سومين شاهد جمله‏اى است كه" حاكم" نويسنده معروف اهل سنت در كتاب" مستدرك" از" زيد بن ثابت" آورده است:

زيد مى‏گويد:" ما در خدمت پيامبر ص قرآن را از قطعات پراكنده جمع‏آورى مى‏كرديم و هر كدام را طبق راهنمايى پيامبر ص در محل مناسب خود قرار مى‏داديم، ولى با اينحال اين نوشته‏ها متفرق بود پيامبر ص به على ع دستور داد كه آن را يك جا جمع كند، و ما را از ضايع ساختن آن بر حذر مى‏داشت".

سيد مرتضى دانشمند بزرگ شيعه مى‏گويد:" قرآن در زمان رسول اللَّه‏

(1) تاريخ القرآن ابو عبد اللَّه زنجانى صفحه 44.

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 10

به همين صورت كنونى جمع‏آورى شده بود" «1» .

طبرانى و ابن عساكر از" شعبى" چنين نقل مى‏كنند كه شش نفر از انصار قرآن را در عصر پيامبر ص جمع‏آورى كردند «2» و قتاده نقل مى‏كند كه از انس پرسيدم چه كسى قرآن را در عصر پيامبر ص جمع‏آورى كرد، گفت چهار نفر كه همه از انصار بودند: ابى بن كعب، معاذ، زيد بن ثابت، و ابو زيد «3» و بعضى روايات ديگر كه نقل همه آنها به طول مى‏انجامد.

به هر حال علاوه بر اين احاديث كه در منابع شيعه و اهل تسنن وارد شده انتخاب نام فاتحة الكتاب براى سوره حمد- همانگونه كه گفتيم- شاهد زنده‏اى براى اثبات اين موضوع است.

*** سؤال: آيا جمع آورى قرآن در زمان پيامبر بود

در اينجا اين سؤال پيش مى‏آيد كه چگونه مى‏توان اين گفته را باور كرد با اينكه در ميان گروهى از دانشمندان معروف است كه قرآن پس از پيامبر ص جمع‏آورى شده، (بوسيله على ع يا كسان ديگر).

در پاسخ اين سؤال بايد گفت: اما قرآنى كه على ع جمع‏آورى كرد تنها خود قرآن نبود بلكه مجموعه‏اى بود از قرآن و تفسير و شان نزول آيات، و مانند آن.

و اما در مورد عثمان قرائنى در دست است كه نشان مى‏دهد عثمان براى جلوگيرى از اختلاف قرائت‏ها اقدام به نوشتن قرآن واحدى با قرائت و نقطه‏گذارى نمود (چرا كه تا آن زمان نقطه‏گذارى معمول نبود).

(1) مجمع البيان جلد اول صفحه 15.

(2) منتخب كنز العمال ج 2 صفحه 52.

(3) صحيح بخارى ج 6 صفحه 102.

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 11

و اما اصرار جمعى بر اينكه قرآن به هيچوجه در زمان پيامبر ص جمع آورى نشده و اين افتخار نصيب عثمان يا خليفه اول و دوم گشت شايد بيشتر به خاطر فضيلت سازى بوده باشد، و لذا هر دسته‏اى اين فضيلت را به كسى نسبت مى‏دهد و روايت در مورد او نقل مى‏كند.

اصولا چگونه مى‏توان باور كرد پيامبر ص چنين كار مهمى را ناديده گرفته باشد در حالى كه او به كارهاى بسيار كوچك هم توجه داشت، مگر نه اين است كه قرآن قانون اساسى اسلام، كتاب بزرگ تعليم و تربيت، زير بناى همه برنامه‏هاى اسلامى و عقائد و اعتقادات است؟ آيا عدم جمع‏آورى آن در عصر پيامبر ص اين خطر را نداشت كه بخشى از قرآن ضايع گردد و يا اختلافاتى در ميان مسلمانان بروز كند.

به علاوه حديث مشهور" ثقلين" كه شيعه و سنى آن را نقل كرده‏اند كه پيامبر ص فرمود من از ميان شما مى‏روم و دو چيز را به يادگار مى‏گذارم" كتاب خدا" و" خاندانم" اين خود نشان مى‏دهد كه قرآن به صورت يك كتاب جمع آورى شده بود.

و اگر مى‏بينيم رواياتى كه دلالت بر جمع‏آورى قرآن توسط گروهى از صحابه زير نظر پيامبر ص دارد، از نظر تعداد نفرات مختلف است مشكلى ايجاد نمى‏كند، ممكن است هر روايت عده‏اى از آنها را معرفى كند.

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 12

[سوره الفاتحة (1): آيات 1 تا 7]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ (1)

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (2) الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ (3) مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ (4) إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (5)

اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ (6) صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضَّالِّينَ (7)

ترجمه:

1- بنام خداوند بخشنده بخشايشگر 2- ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است.

3- خداوندى كه بخشنده و بخشايشگر است (و رحمت عام و خاصش همگان را فرا گرفته).

4- خداوندى كه مالك روز جزا است.

5- (پروردگارا!) تنها ترا مى‏پرستيم، و تنها از تو يارى مى‏جوئيم.

6- ما را به راه راست هدايت فرما:

7- راه كسانى كه آنها را مشمول نعمت خود ساختى، نه راه كسانى كه بر آنها غضب كرده‏اى و نه گمراهان!

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 13

تفسير: 1- بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏

ميان همه مردم جهان رسم است كه هر كار مهم و پر ارزشى را به نام بزرگى از بزرگان آغاز مى‏كنند، و نخستين كلنگ هر مؤسسه ارزنده‏اى را به نام كسى كه مورد علاقه آنها است بر زمين مى‏زنند، يعنى آن كار را با آن شخصيت مورد نظر از آغاز ارتباط مى‏دهند.

ولى آيا بهتر نيست كه براى پاينده بودن يك برنامه و جاويد ماندن يك تشكيلات، آن را به موجود پايدار و جاويدانى ارتباط دهيم كه فنا در ذات او راه ندارد، چرا كه همه موجودات اين جهان به سوى كهنگى و زوال مى‏روند، تنها چيزى باقى مى‏ماند كه با آن ذات لا يزال بستگى دارد.

اگر نامى از پيامبران و انبياء باقى است به علت پيوندشان با خدا و عدالت و حقيقت است كه كهنگى در آن راه ندارد، و اگر فى المثل اسمى از" حاتم" بر سر زبانها است به خاطر همبستگيش با سخاوت است كه زوال‏ناپذير است.

از ميان تمام موجودات آنكه ازلى و ابدى است تنها ذات پاك خدا است و به همين دليل بايد همه چيز و هر كار را با نام او آغاز كرد و در سايه او قرار داد و از او استمداد نمود لذا در نخستين آيه قرآن مى‏گوئيم" بنام خداوند بخشنده بخشايشگر" ( بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ ).

اين كار نبايد تنها از نظر اسم و صورت باشد، بلكه بايد از نظر واقعيت و معنى با او پيوند داشته باشد، چرا كه اين ارتباط آن را در مسير صحيح قرار مى‏دهد و از هر گونه انحراف باز مى‏دارد و به همين دليل چنين كارى حتما به پايان مى‏رسد و پر بركت است.

به همين دليل در حديث معروفى از پيامبر ص مى‏خوانيم:

كل امر ذى‏

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 14

بال لم يذكر فيه اسم اللَّه فهو ابتر:

" هر كار مهمى كه بدون نام خدا شروع شود بى‏فرجام است" «1» .

امير مؤمنان على ع پس از نقل اين حديث اضافه مى‏كند" انسان هر كارى را مى‏خواهد انجام دهد بايد بسم اللَّه بگويد يعنى با نام خدا اين عمل را شروع مى‏كنم، و هر عملى كه با نام خدا شروع شود خجسته و مبارك است".

و نيز مى‏بينيم امام باقر ع مى‏فرمايد:" سزاوار است هنگامى كه كارى را شروع مى‏كنيم، چه بزرگ باشد چه كوچك، بسم اللَّه بگوئيم تا پر بركت و ميمون باشد".

كوتاه سخن اينكه پايدارى و بقاء عمل بسته به ارتباطى است كه با خدا دارد.

به همين مناسبت خداوند بزرگ در نخستين آيات كه به پيامبر وحى شد دستور مى‏دهد كه در آغاز شروع تبليغ اسلام اين وظيفه خطير را با نام خدا شروع كند: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ‏ «2» .

و مى‏بينيم حضرت نوح ع در آن طوفان سخت و عجيب هنگام سوار شدن بر كشتى و حركت روى امواج كوه پيكر آب كه هر لحظه با خطرات فراوانى روبرو بود براى رسيدن به سر منزل مقصود و پيروزى بر مشكلات به ياران خود دستور مى‏دهد كه در هنگام حركت و در موقع توقف كشتى‏ " بِسْمِ اللَّهِ" بگويند ( وَ قالَ ارْكَبُوا فِيها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها ) (سوره هود آيه 41).

و آنها اين سفر پر مخاطره را سرانجام با موفقيت و پيروزى پشت سر گذاشتند و با سلامت و بركت از كشتى پياده شدند چنان كه قرآن مى‏گويد: قِيلَ يا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِنَّا وَ بَرَكاتٍ عَلَيْكَ وَ عَلى‏ أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ‏ (سوره هود آيه 48).

و نيز سليمان در نامه‏اى كه به ملكه سبا مى‏نويسد سر آغاز آن را" بسم‏

(1) بحار جلد 16 باب 58 (طبق تفسير البيان جلد 1 صفحه 461).

(2) سوره علق آيه 1.

تفسير نمونه، ج‏1، ص: 15

اللَّه" قرار مى‏دهد ( إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ ...) (سوره نحل آيه 30).

و باز روى همين اصل، تمام سوره‏هاى قرآن- با بسم اللَّه آغاز مى‏شود تا هدف اصلى كه همان هدايت و سوق بشر به سعادت است از آغاز تا انجام با موفقيت و پيروزى و بدون شكست انجام شود.

تنها سوره توبه است كه بسم اللَّه در آغاز آن نمى‏بينيم چرا كه سوره توبه با اعلان جنگ به جنايتكاران مكه و پيمان‏شكنان آغاز شده، و اعلام جنگ با توصيف خداوند به" رحمان و رحيم" سازگار نيست.

*** در اينجا توجه به يك نكته لازم است و آن اينكه ما در همه جا بسم اللَّه مى‏گوئيم چرا نمى‏گوئيم بسم الخالق يا بسم الرازق و مانند آن؟! نكته اين است كه" اللَّه" چنان كه به زودى خواهيم گفت، جامعترين نامهاى خدا است و همه صفات او را يك جا بازگو مى‏كند، اما نامهاى ديگر اشاره به بخشى از كمالات او است، مانند خالقيت و رحمت او و مانند آن.

از آنچه گفتيم اين حقيقت نيز روشن شد كه گفتن" بسم اللَّه" در آغاز هر كار هم به معنى" استعانت جستن" به نام خدا است، و هم" شروع كردن به نام او" و اين دو يعنى" استعانت" و" شروع" كه مفسران بزرگ ما گاهى آن را از هم تفكيك كرده‏اند و هر كدام يكى از آن دو را در تقدير گرفته‏اند به يك ريشه باز مى‏گردد، خلاصه اين دو لازم و ملزوم يكديگرند يعنى هم با نام او شروع مى‏كنم و هم از ذات پاكش استمداد مى‏طلبم.

صفحه بعد