کتابخانه تفاسیر

پایگاه داده های قرآنی اسلامی
کتابخانه بالقرآن

تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب

تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب


صفحه قبل

تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، مقدمه‏ج‏1، ص: 13

الجزء الأول‏

[مقدمه محقق‏]

گوشه‏هايى از زندگى مفسر و شمارى از آثار او «1»

مفسر ما، آنچنانكه خود را در ديباچه آثارش و از جمله اين تفسير، معرفى مى‏كند، ميرزا محمد بن محمد رضا بن إسماعيل بن جمال الدين القمي المشهدي است. و باز بنا بر تصريح وى، در بعضى از ديباچه‏ها، غرضش از «قمى»، قمى‏

(1) در مآخذ ذيل ترجمه وى آمده است. ارجاعات بدون ذكر صفحه و جلد، به مآخذ ذيل در اين نوشته، بدليل ذكر آنها در اين جاست:

شيخ حر عاملى، أمل الأمل 2/ 272.

ميرزا عبد اللّه افندى، رياض العلماء 5/ 104.

حاج ميرزا حسين نوري، الفيض القدسي، بحار الأنوار 105/ 100.

ميرزا باقر موسوى خوانسارى، روضات الجنات 7/ 110- 111.

سيد محسن أمين، اعيان الشيعة 45/ 328- 329 يا 9/ 407- 408.

حاج شيخ عباس قمى، فوائد الرضوية/ 618.

شيخ آقا بزرگ تهرانى، الذريعة الى تصانيف الشيعة 12/ 151- 152 و 13/ 145 و 23/ 136 و 2/ 363، الكواكب المنتشرة في القرن الثاني بعد العشرة (مخطوط)/ 169.

تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، مقدمه‏ج‏1، ص: 14

الأصل بودن و مقصودش از «مشهدي»، مشهدي المولد و المسكن بودن مى‏باشد.

وى معاصر بزرگانى از علماء، چون: علامه مجلسي، محقق سبزوارى (صاحب الكفاية في الفقه) محقق خوانسارى (آقا جمال الدين)، شيخ حر عاملى و ملا خليل قزوينى (صاحب شرح عدة الأصول و كافى) بوده است. ولى اطلاعى از تاريخ تولد و وفات و اساتيد و شاگردان و محل دفن او در دست نيست.

بدلالت يكى از آثار خود او (شرح الترصيف المنظوم، في علم التصريف) و اثرى كه از يكى از فرزندان او بدست آمده (كتابخانه ملك تهران، مجموعه 792)، وى دو پسر بنامهاى إسماعيل و محمد رضا، و بدليل وقفنامه‏اى كه در ظهر يكى از نسخ ربع سوم تفسير موجود مى‏باشد، فرزند دخترى نيز داشته است.

با توجه به شواهد و قرائن موجود، بعضى از اقوال مترجمين، در باره احوال او، قابل بررسى مى‏باشد:

1- گفته‏اند كه او مجاز از علامه مجلسي بوده است‏ «1» .

2- گفته‏اند كه او شاگرد علامه مجلسي بوده است‏ «2» .

ميرزا محمد على مدرس تبريزى، ريحانة الأدب 5/ 320- 321.

حاج محمد هاشم خراسانى، منتخب التواريخ/ 641 و 679.

إسماعيل پاشا بغدادى، هدية العارفين 2/ 304، إيضاح المكنون 2/ 385 و 625.

عمر رضا كحاله، معجم المؤلفين 11/ 217.

عادل نويهض، معجم المفسرين 2/ 629.

سيد مصلح الدين مهدوى، زندگينامه علامه مجلسي 2/ 83- 84.

مجله تراثنا، العدد الرابع، السنة الاولى، ربيع 1406/ 158 و 209- 211.

(1) الفيض القدسي، فوائد الرضوية، الذريعة، الكواكب المنتثرة في القرن الثاني بعد العشرة، زندگينامه علامه مجلسي.

(2) اعيان الشيعة، فوائد الرضوية، الذريعة، منتخب التواريخ، زندگينامه علامه مجلسي، تراثنا.

تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، مقدمه‏ج‏1، ص: 15

3- عده‏اى او و محمد بن رضاى قمى را فردي واحد تلقى كرده‏اند «1» .

4- گفته شده كه بعد از فتنه افغان، در اصفهان، بسال 1135 ه، اطلاعى از او يافته نمى‏شود. شايد كه در آن واقعه، به شهادت رسيده باشد «2» .

نگارنده بدون اينكه قصد رد هيچكدام از مطالب فوق را داشته باشد، نظر اهل تحقيق را به مطالب زير جلب مى‏كند:

بررسى قول أول (مجاز بودن از علامه مجلسي):

حاج ميرزا حسين نوري، در الفيض القدسي، ظاهرا، أولين كسى است كه صاحب تفسير را مجاز از علامه مجلسي دانسته است. در صورتى كه:

الف- معاصران صاحب ترجمه، يعنى: شيخ حر عاملى، در أمل الأمل و ميرزا عبد اللّه افندى، در رياض العلماء، ذكرى از اين اجازه نكرده‏اند.

ب- از ظاهر عبارت حاجى نوري، مى‏توان استنباط كرد كه وى چنين استظهار كرده است كه علامه مجلسي در ضمن تقريظ خود، بر تفسير صاحب ترجمه، اجازه نيز به او داده است. عبارت حاجى نوري بشرح ذيل است:

«رأيت على ظهر المجلد الاول منه، مدحا عظيما و ثناء و بليغا، من العلامة المجلسي (ره) له و لتفسيره و أجازته له ره» «3» .

(1) هدية العارفين، إيضاح المكنون، معجم المؤلفين، الذريعة. الكواكب المنتترة، زندگينامه علامه مجلسي، تراثنا.

(2) تراثنا.

(3) چنين برداشتى را مرحوم شيخ آقا بزرگ، در الذريعة، صراحتا، بيان مى‏فرمايند:

(الذريعة 23/ 136- 137) «منظومة في المعاني و البيان: ... هو للميرزا محمد بن محمد رضا بن إسماعيل بن جمال الدين القمي المجاز من المجلسي الثاني، على ظهر تفسيره الموسوم بكنز الحقايق ...».

تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، مقدمه‏ج‏1، ص: 16

در حاليكه همان تقريظ، كه خود حاجى نوري نيز آنرا در هامش كتابش نقل كرده و هم اكنون نيز بر ظهر نسخه ياد شده از تفسير موجود مى‏باشد «1» ، عبارتى كه نشان دهنده اجازه علامه به مفسر باشد در آن نيست.

ج- مصححين جلد 105 از چاپ جديد بحار (طبع آخوندى)، در باره اجازه علامه مجلسي به او، در تكميل عبارت حاجى نوري، در پاورقى همان مدرك، گفته‏اند:

«يأتى في باب الإجازات و في تتميم أمل الأمل».

در صورتى كه:

أولا- در باب إجازات بحار، اجازه‏اى از علامه مجلسي، به صاحب تفسير، يافت نمى‏شود.

ثانيا- نسخ خطى بدست آمده از تتميم امل الأمل شيخ عبد النبي قزوينى (ره)، تا به امروز، تا حرف «ش» را بيشتر نداشته است. لذا ترجمه مفسر ما در آنجا نمى‏تواند باشد، فضلا از اينكه اجازه‏اى از علامه براى او در آنجا يافت شود.

ثالثا- ممكن است كه گفته شود كه منظور پاورقى نويسان، از تتميم امل الأمل، تكملة أمل الأمل، سيد حسن صدر (ره) بوده است. ولى بايد گفت كه در اين كتاب نيز خبرى از صاحب ترجمه نيست.

بررسى قول دوم (شاگردى علامه مجلسي):

الف- سيد محسن أمين در اعيان الشيعة، حاج شيخ عباس قمى در فوائد الرضوية و شيخ آقا بزرگ تهرانى در الذريعة، أولين كسانى هستند كه او را بعنوان‏

صفحه بعد