کتابخانه تفاسیر

پایگاه داده های قرآنی اسلامی
کتابخانه بالقرآن

تفسير نمونه

جلد اول

(1) سوره فاتحة الكتاب(حمد) اين سوره در مكه نازل شده و هفت آيه است(7)

محتواى سوره چرا نام اين سوره فاتحة الكتاب است؟ سؤال: آيا جمع آورى قرآن در زمان پيامبر بود

(2) سورة البقرة اين سوره در مدينه نازل شده، و(286) آيه است

محتواى سوره بقره فضيلت اين سوره

جلد دوم

ادامه سوره بقره

(3) سوره آل عمران اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 200 آيه است.

فضيلت تلاوت اين سوره: محتواى سوره:

جلد سوم

ادامه سوره آل عمران

سوره نساء مدنى - 177 آيه

1 - محل نزول سوره نساء 2 - محتويات اين سوره 3 - فضيلت تلاوت اين سوره

جلد چهارم

ادامه سوره نساء

(5) سوره مائده مدنى - 120 آيه

محتويات اين سوره

جلد پنجم

ادامه سوره مائده

(6) سوره انعام از سوره‏هاى مكى و داراى 165 آيه مى‏باشد

سوره انعام سوره مبارزه با انواع شرك و بت پرستى

جلد ششم

ادامه سوره أنعام

سوره اعراف اين سوره از سوره‏هاى مكى است بجز آيه و اسئلهم عن القريه - تا - بما كان يفسقون كه در مدينه نازل شده است. عدد آيات اين سوره 206 آيه و به عقيده بعضى 205 آيه است.

دورنمايى از مباحث اين سوره اهميت اين سوره

جلد هفتم

ادامه سوره اعراف

سوره انفال از سوره‏هاى مدنى است و داراى 75 آيه است

سوره انفال دور نما و فشرده مباحث اين سوره

(9) سوره توبه اين سوره داراى 129 آيه است كه همه در مدينه نازل شده

1 - نامهاى اين سوره. 2 - تاريخچه نزول سوره 3 - محتواى سوره 4 - چرا اين سوره بسم الله ندارد؟ 5 - فضيلت و سازندگى اين سوره 6 - يك واقعيت تاريخى كه بعضى سعى دارند آن را بپوشانند توضيح و بررسى:

جلد هشتم

ادامه سوره توبه

سوره يونس(ع) اين سوره در مكه نازل شده و 109 آيه است

محتوى و فضيلت اين سوره

جلد نهم

از آغاز سوره هود اين سوره در مكه نازل شده و 123 آيه است

محتوا و فضيلت اين سوره اين سوره مرا پير كرد. تاثير معنوى اين سوره

سوره يوسف(داراى 111 آيه كه همه در مكه نازل شده است)

1 - مكى بودن اين سوره 2 - محتواى اين سوره 3 - قرآن در تمام ابعادش معجزه است 4 - داستان يوسف قبل از اسلام و بعد از آن 5 - چرا بر خلاف سرگذشتهاى ساير انبياء داستان يوسف يك جا بيان شده است؟ 6 - فضيلت سوره يوسف.

جلد دهم

ادامه سوره يوسف

(13) سوره رعد اين سوره در مكه نازل شده و 43 آيه است

(14) سوره ابراهيم داراى 52 آيه است كه در مكه نازل شده(به استثناى آيات 28 و 29 كه طبق گفته بسيارى از مفسران در مدينه درباره كشتگان مشركان در بدر نازل گرديده است)

محتواى سوره فضيلت اين سوره

جلد يازدهم

(15) سوره حجر جلد يازدهم از آغاز سوره حجر و آغاز جزء 14 قرآن اين سوره در مكه نازل شده و 99 آيه است

محتواى سوره حجر

(16) سوره نحل اين سوره 128 آيه دارد كه قسمتى از آن در مكه و قسمتى در مدينه نازل گرديده است.

محتواى سوره فضيلت سوره

جلد دوازدهم

(17) سوره اسراء جلد دوازدهم تفسير نمونه جزء پانزدهم اين سوره در مكه نازل شده و 111 آيه است

1 - نامهاى اين سوره و محل نزول آن 2 - فضيلت اين سوره 3 - محتواى اين سوره در يك نگاه كوتاه

(18) سوره كهف اين سوره 110 آيه است كه تمام آن - بجز يك آيه -(آيه 28) در مكه نازل شده است

فضيلت سوره كهف محتواى سوره كهف

جلد سيزدهم

(19) از آغاز سوره مريم - جزء 16 قرآن مجيد اين سوره در مكه نازل شده و 98 آيه است

محتواى سوره فضيلت سوره

(20) سوره طه اين سوره در مكه نازل شده و 135 آيه است

فضيلت سوره طه محتواى سوره

(21) سوره انبياء اين سوره در مكه نازل شده، و داراى 112 آيه است

فضيلت سوره انبياء محتواى سوره

جلد چهاردهم

(22) سوره حج اين سوره در مدينه نازل شده و 78 آيه است

محتواى سوره حج فضيلت تلاوت سوره حج

(23) سوره مؤمنون اين سوره در مكه نازل شده و 118 آيه است

فضيلت سوره مؤمنون محتواى سوره مؤمنون

(24) سوره نور اين سوره در مدينه نازل شده و 64 آيه است

فضيلت سوره نور محتواى سوره نور

جلد پانزدهم

(25) سوره فرقان اين سوره در مكه نازل شده و 77 آيه است

محتواى سوره فرقان فضيلت سوره فرقان

(26) سوره شعراء تمامى آيات اين سوره(بجز چهار آيه آخر آن) در مكه نازل شده، و عدد آيات آن 227 آيه است

محتواى سوره شعراء فضيلت سوره شعراء

(27) سوره نمل اين سوره در مكه نازل شده، و عدد آيات آن 93 است

محتواى سوره نمل فضيلت سوره نمل

جلد شانزدهم

(28) سوره قصص در مكه نازل شده و داراى 88 آيه است

محتواى سوره قصص فضيلت تلاوت سوره قصص

(29) سوره عنكبوت اين سوره در مكه نازل شده و داراى 69 آيه است

محتواى سوره عنكبوت فضيلت اين سوره

(30) سوره روم اين سوره در مكه نازل شده و داراى 60 آيه است

محتواى سوره روم فضيلت سوره روم

جلد هفدهم

(31) سوره لقمان اين سوره در مكه نازل شده و داراى 34 آيه است

محتواى سوره لقمان فضيلت سوره لقمان

(33) سوره احزاب اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 73 آيه است

نامگذارى و فضيلت سوره احزاب محتواى سوره احزاب

جلد هجدهم

(34) سوره سبا در مكه نازل شده و داراى 54 آيه است

محتواى سوره سبا فضيلت اين سوره

(34) سوره فاطر اين سوره در مكه نازل شده و 45 آيه است

محتواى سوره فاطر: فضيلت اين سوره:

(36) سوره يس اين سوره در مكه نازل شده و 83 آيه دارد

محتواى سوره يس فضيلت سوره يس

جلد نوزدهم

(37) سوره صافات - جزء 23 قرآن كريم اين سوره در مكه نازل شده، و 182 آيه است

محتواى سوره صافات فضيلت تلاوت سوره صافات

(38) سوره ص اين سوره در مكه نازل شده و داراى 88 آيه است

محتواى سوره ص فضيلت تلاوت اين سوره

(39) سوره زمر اين سوره در مكه نازل شده و 75 آيه است

محتواى سوره زمر: فضيلت سوره زمر :

جلد بيستم

(40) سوره مؤمن در مكه نازل شده و داراى 85 آيه است

محتواى سوره مؤمن فضيلت تلاوت اين سوره

(41) سوره حم سجده فصلت اين سوره در مكه نازل شده و داراى 54 آيه است

محتواى سوره فصلت فضيلت تلاوت اين سوره

(42) سوره شورى اين سوره داراى پنجاه و سه آيه است و همه آن در مكه نازل شده(جز چند آيه كه محل گفتگو است)

محتواى سوره شورى فضيلت تلاوت اين سوره

جلد بيست و يكم

(43) سوره زخرف، اين سوره در مكه نازل شده و 89 آيه است

محتواى سوره زخرف: فضيلت تلاوت سوره

(44) سوره دخان اين سوره در مكه نازل شده، و 59 آيه است

محتواى سوره دخان فضيلت تلاوت اين سوره

(45) سوره جاثيه اين سوره در مكه نازل شده، و داراى 37 آيه است

(46) سوره احقاف اين سوره در مكه نازل شده و داراى 35 آيه است

محتواى سوره احقاف فضيلت اين سوره

(47) سوره محمد ص اين سوره در مدينه نازل شده و 38 آيه است

محتواى سوره محمد(ص) فضيلت تلاوت سوره

جلد بيست و دوم

(48) سوره فتح اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 29 آيه است

محتواى سوره فتح فضيلت تلاوت سوره فتح

(49) سوره حجرات اين سوره در مدينه نازل شده و 18 آيه است

محتواى سوره حجرات فضيلت تلاوت اين سوره

(51) سوره ذاريات اين سوره در مكه نازل شده و داراى 60 آيه است

محتواى سوره ذاريات فضيلت تلاوت اين سوره

(53) سوره النجم اين سوره در مكه نازل شده و 62 آيه دارد

محتواى سوره النجم فضيلت تلاوت اين سوره

جلد بيست و سوم

(54) سوره قمر اين سوره در مكه نازل شده و داراى 55 آيه است

محتواى سوره قمر فضيلت تلاوت اين سوره

(55) سوره الرحمن اين سوره در مكه نازل شده و داراى 78 آيه است

محتواى سوره الرحمن فضيلت تلاوت سوره الرحمن

(56) سوره واقعه اين سوره در مكه نازل شده و داراى 96 آيه است

محتواى سوره واقعه فضيلت تلاوت اين سوره

(57) سوره حديد اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 29 آيه است

محتواى سوره حديد فضيلت تلاوت سوره حديد

(58) سوره مجادلة اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 22 آيه است

محتواى سوره مجادله فضيلت تلاوت سوره مجادله

(59) سوره حشر اين سوره در مدينه نازل شده و داراى 24 آيه است

محتواى سوره حشر: فضيلت تلاوت اين سوره

جلد بيست و چهارم

(68) سوره قلم اين سوره در مكه نازل شده و داراى 52 آيه است

(69) سوره حاقه اين سوره در مكه نازل شده و داراى 52 آيه است

جلد بيست و پنجم

جلد بيست و ششم

جلد بيست و هفتم

تفسير نمونه


صفحه قبل

تفسير نمونه، ج‏21، ص: 448

در حقيقت جمله دوم علتى است براى جمله نخست يعنى هواپرستى قدرت ادراك حقائق و حس تشخيص را از آدمى مى‏گيرد، و پرده بر قلب او مى‏افكند به طورى كه قلوب هواپرستان همانند ظرفى مى‏شود كه در آن را بسته و مهر و موم كرده‏اند، نه چيزى وارد آن مى‏شود و نه چيزى از آن خارج مى‏گردد.

*** نقطه مقابل آنها مؤمنان راستين هستند كه آيه بعد در باره آنها مى‏گويد:

" كسانى كه هدايت يافته‏اند خداوند بر هدايتشان مى‏افزايد، و روح تقوا و پرهيزكارى به آنها مى‏بخشد" ( وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ‏ ).

آرى آنها نخستين گامهاى هدايت را شخصا برداشته، و عقل و خرد و فطرت خويش را در اين راه به كار گرفته‏اند، سپس خداوند طبق وعده‏اى كه داده است مجاهدان راهش را هدايت و راهنمايى بيشتر مى‏كند، نور ايمان به قلب آنها مى‏افكند، و از شرح صدر و روشن‏بينى بهره‏مندشان مى‏سازد، اين از نظر اعتقاد و ايمان و اما از نظر عمل روح تقوا را در آنها زنده مى‏كند، آن چنان كه از گناه متنفر مى‏شوند و به طاعت و نيكى عشق مى‏ورزند.

آنها در هر دو جنبه درست نقطه مقابل منافقانى هستند كه در آيه قبل به آنها اشاره شده، از يك سو بر دلهاى آنها مهر است و چيزى نمى‏فهمند، و از سوى ديگر در عمل همواره پيرو هواى نفسند، اما مؤمنان روز به روز بر هدايتشان افزوده مى‏شود و در مقام عمل بر تقوايشان.

*** در آيه بعد به عنوان هشدارى به اين گروه بى ايمان استهزاء كننده، مى‏فرمايد:" آيا آنها جز اين انتظارى دارند كه قيامت ناگهان برپا شود آن گاه ايمان بياورند، در حالى كه هم اكنون نشانه‏هاى آن آمده است، اما هنگامى كه قيامت رسما برپا شود ديگر بيدارى و تذكر و ايمان آنها سودى نخواهد داشت"!

تفسير نمونه، ج‏21، ص: 449

( فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها فَأَنَّى لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِكْراهُمْ‏ ).

آرى آنها آن موقعى كه بايد ايمان بياورند و مفيد است سرسختى و لجاجت به خرج مى‏دهند، و در برابر حق تسليم نمى‏شوند، بلكه به سخريه و استهزاء برمى‏خيزند، ولى آن زمان كه حوادث هولناك و آغاز قيامت جهان را به لرزه درمى‏آورد اينگونه افراد به وحشت مى‏افتند، و اظهار خضوع و ايمان مى‏كنند در حالى كه هيچ سودى به حالشان ندارد.

اين عبارت درست به اين مى‏ماند كه به ديگرى مى‏گوئيم آيا انتظار دارى هنگامى كه كار از كار گذشت و بيمارت مشرف بر مرگ شد طبيب و دارو بياورى؟! پس بيا پيش از آنكه فرصت از دست برود قدمى بردار، قدمى سودمند و مؤثر.

" اشراط" جمع" شرط" (بر وزن شرف) به معنى" علامت" است، بنا بر اين" اشراط الساعة" اشاره به نشانه‏هاى نزديك شدن قيامت است.

در اينكه منظور از نشانه‏هاى نزديك شدن رستاخيز در اينجا چيست؟ مفسران بحثهاى فراوانى دارند، و حتى رساله‏هاى مختصر و مفصلى در اين زمينه نگاشته شده.

اما بسيارى معتقدند منظور از" اشراط الساعة" در آيه مورد بحث قيام شخص پيامبر اسلام ص است، به شهادت حديثى كه از خود آن حضرت نقل شده كه فرمود:

بعثت انا و الساعة كهاتين و ضم السبابة و الوسطى‏

:" بعثت من و قيامت مانند اين دو است اشاره به دو انگشت مباركش كرد، انگشت اشاره و انگشت وسط كه در كنار يكديگرند" «1» .

و بعضى مساله" شق القمر" و پاره‏اى ديگر از حوادث عصر پيامبر ص را

(1)" مجمع البيان"،" تفسير قرطبى"،" تفسير فى ظلال"، و تفاسير ديگر ذيل آيات مورد بحث (با مختصر تفاوتى در تعبير).

تفسير نمونه، ج‏21، ص: 450

نيز جزء" اشراط الساعة" شمرده‏اند.

احاديث متعددى در اين زمينه نيز وارد شده كه مخصوصا شيوع بسيارى از گناهان در ميان مردم به عنوان نشانه‏هاى نزديك شدن قيامت معرفى شده است.

مانند حديثى كه شيخ مفيد در" روضة الواعظين" از پيامبر ص نقل كرده كه فرمود:

من اشراط الساعة ان يرفع العلم، و يظهر الجهل، و يشرب الخمر و يفشد الزنا:

" از نشانه‏هاى قيامت برچيده شدن علم، و آشكار شدن جهل، و شرب خمر و كثرت زنا است" «1» .

حتى حوادث مهم و مؤثرى همانند قيام حضرت مهدى (ارواحنا فداه) به عنوان" اشراط الساعة" شمرده شده است.

اما اين نكته لازم به يادآورى است كه ما گاهى از" اشراط الساعة" به طور مطلق بحث مى‏كنيم كه نشانه‏هاى نزديك شدن قيامت چيست؟، و گاه در مورد خصوص آيه.

در مورد آيه مطلب همان است كه گفتيم، و اما در باره نشانه‏هاى نزديك شدن قيامت به طور مطلق بحثها و روايات فراوانى است كه در كتب معروف اسلامى آمده است، و در بحث نكات اشاره خواهيم كرد «2» .

*** آيا قيام پيامبر (ص) از نشانه‏هاى نزديكى قيامت است؟

در اينجا اين سؤال پيش مى‏آيد كه چگونه قيام پيامبر ص را از

(1)" نور الثقلين" جلد 5 صفحه 37.

(2) با توجه به آنچه گفتيم معلوم مى‏شود كه منظور از جمله" فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها " اين نيست كه تمام نشانه‏هاى قيامت در عصر پيامبر (ص) آشكار شده، بلكه منظور اين است كه بعضى از آنها ظاهر شده كه خبر از نزديكى قيامت مى‏دهد هر چند، قسمتهايى از آن بعدا آشكار گردد.

تفسير نمونه، ج‏21، ص: 451

نشانه‏هاى نزديكى قيامت شمرده‏اند؟ در حالى كه 15 قرن مى‏گذرد و هنوز از قيامت خبرى نيست؟

پاسخ اين سؤال با توجه به يك نكته روشن مى‏شود و آن اينكه: باقى مانده دنيا را در مقايسه با گذشته آن بايد محاسبه كرد، و در چنين مقايسه‏اى آنچه از عمر دنيا باقى مانده چيز مهمى نيست، چنان كه در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام ص آمده است كه روزى بعد از عصر و نزديك غروب آفتاب براى يارانش خطبه مى‏خواند فرمود:

و الذى نفس محمد (ص) بيده مثل ما مضى من الدنيا فيما بقى منها الا مثل ما مضى من يومكم هذا فيها بقى منه، و ما بقى منه الا اليسير:

" سوگند به كسى كه جان محمد ص به دست او است آنچه از دنيا گذشته نسبت به آنچه باقى مانده مانند مقدارى است كه امروز شما گذشته نسبت به آنچه باقى مانده است و مى‏بينيد كه جز مقدار كمى باقى نمانده است" «1» .

*** آخرين آيه مورد بحث به عنوان نتيجه‏گيرى از گفتگوهايى كه در آيات قبل پيرامون ايمان و كفر و سرنوشت مؤمنان و كافران آمده بود، مى‏فرمايد:

" پس بدان كه معبودى جز اللَّه نيست" ( فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ‏ ).

يعنى روى خط توحيد محكم به‏ايست كه داروى شفابخش و بهترين وسيله نجات همين توحيد است كه آثار آن در آيات قبل بيان شد.

بنا بر اين مفهوم اين سخن آن نيست كه پيامبر ص از توحيد آگاه نبوده بلكه منظور ادامه اين خط است، درست شبيه آنچه در تفسير سوره حمد در آيه‏ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ‏ گفته‏اند كه مفهومش هدايت نيافتن نيست بلكه مفهومش اين است كه ما را بر خط هدايت ثابت بدار.

(1) روح المعانى جلد 26 صفحه 48.

تفسير نمونه، ج‏21، ص: 452

اين احتمال نيز وجود دارد كه منظور تفكر بيشتر در امر توحيد، و ارتقاء به مقامات بالاتر است، چرا كه اين مساله‏اى است كه هر چه در آن بيشتر بينديشند و آيات خدا را بيشتر مطالعه كنند به مرحله عالى‏ترى مى‏رسند، و بررسى آنچه در آيات قبل در مورد ايمان و كفر گفته شد خود عاملى است براى افزايش ايمان و كفر.

سومين تفسير اين است كه منظور از آن جنبه‏هاى عملى توحيد است يعنى بدان تنها پناهگاه در عالم او است، به او پناه بر، و حل مشكلاتت را فقط از او بخواه، و از انبوه دشمنان هرگز وحشت مكن.

اين تفسيرهاى سه‏گانه منافاتى با هم ندارند و ممكن است در مفهوم آيه جمع شود.

به دنبال اين مساله عقيدتى باز به سراغ مساله تقوا و پاكى از گناه رفته، مى‏افزايد:" براى گناه خود و مردان و زنان با ايمان استغفار كن" (و اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ‏ ).

پيدا است پيامبر ص به حكم مقام عصمت هرگز مرتكب گناهى نشده، اينگونه تعبيرها يا اشاره به مساله" ترك اولى" و" حسنات الأبرار سيئات المقربين" است، و يا سرمشقى است براى مسلمانان.

در حديثى آمده است كه" حذيفة يمان" مى‏گويد:" من مرد تندزبانى بودم و نسبت به خانواده‏ام تندى مى‏نمودم، عرض كردم اى رسول خدا! مى‏ترسم عاقبت زبانم مرا دوزخى كند!" پيامبر ص فرمود:

فاين انت من الاستغفار؟ انى لاستغفر اللَّه فى اليوم مائة مرة!:

" از استغفار غفلت مكن، حتى خود من هر روز يكصد مرتبه استغفار مى‏كنم"! (در بعضى از روايات نيز هفتاد مرتبه آمده است) «1» .

(1)" مجمع البيان" جلد 9 صفحه 102 (ذيل آيات مورد بحث).

تفسير نمونه، ج‏21، ص: 453

اگر ديگران از گناهان و معاصى خود استغفار مى‏كنند پيغمبر اكرم ص از آن لحظه‏اى كه از ياد خدا غافل مانده و يا كار خوبترى را رها كرده و به سراغ خوب رفته است.

اين نكته نيز قابل توجه است كه در اينجا خداوند براى مؤمنين و مؤمنات شفاعت كرده، و دستور استغفار به پيامبرش داده، تا آنها را مشمول رحمت خود كند، و از اينجا عمق مساله" شفاعت" در دنيا و آخرت، و همچنين مشروعيت و اهميت مساله" توسل" ظاهر مى‏شود.

و در ذيل آيه به عنوان بيان علت مى‏فرمايد:" خداوند محل حركت و قرارگاه شما را مى‏داند" ( وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ‏ و مثويكم).

از ظاهر و آشكار و درون و برون و سر و نجواى شما با خبر است، و حتى از انديشه‏ها و نيات شما در حركات و سكونتان كاملا آگاهى دارد، به همين دليل بايد به سوى او برويد و از درگاه او طلب عفو كنيد.

" متقلب" به معنى جايگاه رفت و آمد و" مثوى" به معنى محل استقرار است‏ «1» .

ظاهر اين است كه اين دو كلمه مفهوم وسيعى دارد كه تمام حركات و سكون آدمى را چه در دنيا و چه در آخرت، چه در دوران جنينى و چه در قبور، را شامل مى‏شود، هر چند بسيارى از مفسران معانى محدودى براى آن نموده‏اند.

بعضى گفته‏اند منظور حركات انسان در روز و سكونت او در شب است.

بعضى ديگر گفته‏اند منظور مسير انسان در دنيا، و قرارگاه او در آخرت است.

(1) بنا بر اين" متقلب" اسم مفعول است كه در اينجا به معنى اسم مكان آمده، ولى جمعى آن را" مصدر ميمى" مى‏دانند، كه به معنى انتقال از حالى به حالى مى‏باشد. ولى معنى اول با توجه به قرينه مقابله با" مثوى" كه مسلما اسم مكان است مناسبتر است.

تفسير نمونه، ج‏21، ص: 454

بعضى دگرگونى انتقال انسان را در صلب پدران و رحم مادران، و ثبات او را در قبر مطرح كرده‏اند.

و بالآخره بعضى حركات او را در سفر و آرامش او را در حضر عنوان نموده‏اند.

ولى همانگونه كه گفتيم آيه مفهوم گسترده‏اى دارد كه همه اينها را شامل مى‏شود.

*** نكته: اشراط الساعة چيست؟

همانگونه كه گفتيم" اشراط" جمع" شرط" به معنى" علامت" است، و" اشراط الساعة" نشانه‏هاى نزديك شدن قيامت را مى‏گويند كه در منابع شيعه و اهل سنت در روايات بسيارى از آن بحث شده، و در قرآن مجيد تنها در همين مورد به آن اشاره شده است.

يكى از مشروحترين و جامعترين احاديث در اين زمينه حديثى است كه ابن عباس از پيغمبر گرامى اسلام ص در داستان حجة الوداع نقل كرده كه بسيارى از مسائل را به ما مى‏آموزد، و حاوى نكات فراوانى است، و روى همين جهت تمام آن را ذيلا مى‏آوريم:

صفحه بعد