کتابخانه روایات شیعه
[مقدمه]
[فهرست] شمارههاى: فرهنگ إسلام
تأليف و ترجمه: مصطفى زمانى
شماره: نام كتاب:
1- قهرمان توحيد (إبراهيم بتشكن)
2- بسوى إسلام يا آئين كليسا؟
3- تاريخ بني أميّة و بنى عبّاس (شيعه و زمامداران خودسر)
4- كودك نيل يا مرد انقلاب
5- حدود خسارت جهان و انحطاط مسلمين
6- سليمان و بلقيس
7- آينده إسلام
8- نردبان ترقى
9- نقش كليسا در ممالك إسلامي
10- اعتيادهاى خطرناك
11- مذهب و رهبر ما (مناظره دو رهبر مذهبى)
12- جنايت غربى در شرق- اسلام و بلاهاى نوين
13- قصههاى قرآن
14- طمعكاران كينهورز
15- اسلام و تمدن جديد
16- اسلام و خدمات اجتماعى
17- امام عليّ عليه السلام صداى عدالت انسانى ج 5
18- مردان پاك از نظر امام صادق عليه السلام
19- سرنوشت استعمار در ممالك إسلامي- راه و بيراهه
20- دختر وظيفهشناس
21- مرگ سبز
22- چرا رفوزه شدم؟
23- كارنامه محمد (ص)
24- داستانهاى مصور إسلامي:
مرغ سليمان، طوفان نوح، بابا آدم، ننه حوا، لقمان حكيم، إدريس فضانورد، بهشت- زمين، شتر صالح، گلستان آتش و قوچ بهشتى
25- فروع دين
26- اسلام از نظر يك مسيحى
27- دوستىهاى تلخ و شيرين
28- پيشگوئىهاى علمى قرآن
29- راه مبارزه با مشكلات- پيمان زناشوئى
30- على بن ابيطالب عليه السلام پيشواى مسلمين
31- نقشههاى استعمارى و نغمههاى شوم
32- عشق و خودكشى
33- طوفان جوانى
34- كنفرانس مذهبى لبنان
35- نهج البلاغة از ديدگاه قرآن 4 جلد (شرح نهج البلاغة)
36- نماز نيروى مقاومت إسلامي
37- همكارى با نهادهاى انقلاب
38- ترجمه ديوان امام عليّ عليه السلام
توجه:
قسمتى از كتابهائى كه از نظر شما گذشت به زبانهاى عربى، اردو، انگليسى و گجراتى بچاپ رسيده است.
به زبان فارسى هم در كتابخانهها و كتابفروشىها در اختيار همگان قرار دارد.
بنام خدا
شعر و شاعرى
بىشعورى
خداى عزيز در قرآن مجيد بيش از بيست مرتبه از بىشعورى، نداشتن فكر، تدبير، حس كنجكاوى، دورانديشى، دقت در أمور و آيندهنگرى نكوهش كرده است.
شعر، شعار و شعور از يك خانوادهاند. كلمات هموزن و جملههاى سجع و قافيهدار، احساسات را تحريك مىسازد و موجب درك و شعور آنى مىگردد كه شنونده را در همان لحظه در حدّ كارآمد شعار تسخير مىكند و إسلام هم تحريك لحظهاى را مىخواهد كه سفارش به تعظيم شعائر كرده 1 و هم فعاليتهاى سازنده و زيربنائى مثل تعليم و تربيت را تا احساسات از روى علم و درك باشد و داستان گوسالهپرستى بني إسرائيل تكرار نگردد.
از اين نظر كه مطالب قرآن كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله آنها را بر مردم كوچه و بازار عرضه مىكرد، شعور آنى ايجاد مىنمود و به دنبال آن، بسوى رشد فكرى و گرايش
عميق به إسلام كشانيده مىشدند و از سوى ديگر قسمتى از عبارتهاى قرآن داراى قافيههاى شعرى بود، دشمنان إسلام پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله را متهم به شاعرى و جنون كردند كه (العياذ باللّه) از روى خواب و خيال و جنون حرف مىزند 2 .
آنانكه از رشد فكرى براى مردم وحشت داشتند،
آنانكه منافع خود را با بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در خطر مىديدند،
و آنانكه از شعور مردم به تنگ آمده بودند، محمد صلّى اللّه عليه و آله را به جنون، جادو و شعر متهم ساختند!!
منظور آنان انتقاد از شعر و شاعرى نبود بلكه مىخواستند بگويند محمّد صلّى اللّه عليه و آله با خداى جهان ارتباط ندارد. او طبع بخصوصى دارد كه به هنگام لزوم مطلبها را مثل شاعران به هم مىبافد!!
شعر و محمّد صلّى اللّه عليه و آله
آنجا كه عظمت محمّد صلّى اللّه عليه و آله در معرض خطر قرار گرفته است،
آنجا كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله را متهم به درس خواندن پيش يهود كرده و خطنويسى و آموختن علم را به آنحضرت نسبت مىدهند،
آنجا كه شاعرى براى محمّد صلّى اللّه عليه و آله معنائى ديگر مىدهد، خداى عزيز بدفاع صريح از پيامبرش برخاسته مىگويد:
«پيش از نزول قرآن، نه كتابى خوانده بودى و نه خطّ نوشته بودى كه حالا كجروان به ترديد بيفتند» 3 .
«ما به محمّد صلّى اللّه عليه و آله شعر نياموختيم، سزاوار محمّد صلّى اللّه عليه و آله هم نيست كه با شعر و شاعرى سروكار داشته باشد. محمد صلّى اللّه عليه و آله فقط ذكر و قرآن ناطق است» 4 .
محمد صلّى اللّه عليه و آله كه از طريق قهرمانى نيرومند، جبرائيل علم مىآموزد 5 نيازى به شعر و شاعرى ندارد. او طبع شعر ندارد، مطالب او الهى است و توسط پيك مخصوص بآنحضرت مىرسد.
پيامبرى كه مىبايد مردم را عميقا با برنامههاى إسلام عزيز آشنا سازد، وظيفه دارد با مطالب عميق، سازنده و زيربنائى به جنگ خرافات برود. شعار، شعر و شاعرى اثرى آنى دارد و چند صباح بعد هم فراموش مىشود.
شعر هرقدر صريح، صحيح و روان باشد باز خيلى زود كهنه مىشود، اين اسلام عزيز است كه با مطالب اصولى و عميق پايهگذارى شده، بايد رشد كند و جهانگير شود.
راستى وقتى شنوندگان محمّد صلّى اللّه عليه و آله افرادى هستند كه حرفهاى كوچه و بازار و زبان معمولى را خوب نمىفهمند زبان شعر و ادب براى آنان چه اثرى خواهد داشت؟!
در عين اينكه محمّد صلّى اللّه عليه و آله با شعر و شاعرى سروكارى نداشت، در موقع لزوم از شعار و انگيختن احساسات بخصوص در ميدان جنگ و مراسم خاصّ بهره ميبرد.
شعار اللّه أكبر و لا إله إلّا اللّه در جنگ با كفّار هنوز زنده است.
شعار حج لبّيك اللّهم لبّيك، شعارهاى نمازهاى عيد روزه و قربان در تمام كشورهاى إسلامي رواج دارد.
شعار «يا مرگ يا پيروزى» كه در جريان خونخواهى مختار آغاز شد:
«يا منصور! اموت» هنوز رائج است.
طبع شعر
زيبائى، بيان، قلم و طبع شعر از نعمتهاى الهى هستند كه خدا به هركس صلاح ديد عطا مىكند، نعمتهائى نيستند كه بتوان از طريق زور، پول و مقام
به چنگ آورد.
تازه اينگونه نعمتها هم گاهى موقت است و تا آنجا كه خدا صلاح بداند آنها را براى إنسان حفظ مىكند و آنگاه كه وجود نعمتى را خدا براى فردى زيانآور تشخيص داد از وى مىگيرد.
از آنجا كه موضوع «كلّم النّاس على قدر عقولهم» (در حدّ فكر شنوندگان براى آنان حرف بزنيد) يك مطلب قطعى و ادبى است و آنانكه مىخواهند در انجام وظيفه بهتر و بيشتر كوشا باشند ناگزيراند طرف صحبت خود را درك كنند و مطالبى را ارائه دهند كه در مغز طرف اثر بگذارد و از آنجا كه شعر در افكار احساساتى اثرى آنى دارد، امام على عليه السّلام و ساير رهبران دينى به هنگام نياز از اشعار ديگران بهره مىبردند و يا اينكه از سرودههاى خود بخصوص در ميدانهاى جنگ كمك مىگرفتند.
با توجه به اين نكته، شاعر و سخنگو از شعر، تاريخ و فكاهى هميشه بهره مىبرد، اما بهره بردن وى دليل آن نيست كه تمام آنچه مىگويد ساخته اوست.
اسلام و انقلاب شعرى
مىدانيم كه قبل از إسلام بهترين شعرها كه در خانه كعبه آويزان مىشد و بنام «معلقات» شهرت داشت و گزيده آن، «معلّقات سبع» است كه بصورت كتاب عرضه گرديده درباره مسائل جنسى مقدمات و مؤخرات آن بود.
شعرى از همه زيباتر بود كه غرائز را بهتر و شديدتر تحريك كند و بآسياى شكم و محصول آن (زير شكم) بيشتر خدمت كند بكارى كه بسيارى از حيوانات در آن قهرماناند.
اسلام عزيز كه آمد، آنچنان انقلابى در شعر و شاعرى بوجود آورد كه 180 درجه با وضع قبل از إسلام تفاوت پيدا كرد.