کتابخانه روایات شیعه
نمىتواند از نقشههاى خود سود ببرد،
148- با تمام نااميدىها براثر لطف خداى فريادرس كه خدا به بندگانش ارزانى مىدارد، پيروزى مىرسد.
149- تمام حوادث وقتى به اوج رسيد، بطور حتم به گشايش نزديك منتهى مىگردد.
اى در تو كمال بىنوائى ظاهر
بر مقصد خود نگشته هرگز قادر
زنهار مبر اميد از فضل خداى
كز غيب شود گرهگشائى آخر
نزد پستفطرتان اظهار عجز مكن 150- زندگى را از طريق ذلت انتخاب مكن، خود را والاتر از آن بدان كه از ناكس درخواست كنى.
151- آنگاه كه بيچاره شدى، فقر خود را با بىاعتنائى به ناپاكان، همانند پرهيز كچل از كثافت، مداوا كن.
152- در نتيجه اين بىاعتنائى به ناكسها (و توجه به خداى عزيز) تمام رزقى كه از دستت رفته است هرچند دورتر از جايگاه ستارهها باشد بطور حتم به تو بازمىگردد.
اى آنكه ز فيض جام روزى خوارى
زنهار مكش ز بهر روزى خوارى
روزى تو مىرسد به هر وجه كه هست
گر صاحب احترامى و گر خوارى
روش من در برابر مشكلات 153- اگر از من بپرسى من چه مىكنم؟ من در برابر سختىهاى روزگار سختكوش- و صبرپيشهام.
154- مىجوشم كه سختى در چهرهام آشكار نگردد تا دشمن مرا سرزنش كند
و يا دوست ناراحت گردد.
گاهى كه خلل به كار من يابد راه
كوشم كه نگردد از آن آگاه
ترسم كه از آن دشمن من شاد شود
يا دوست ملالتي بيابد ناگاه
سخاوت داشته باش 155- آنگاه كه دنيا به تو روى آورد تو هم در راه خدا به دوست و دشمن ببخش، زيرا دنيا تغييرپذير است.
156- (اگر نبخشى،) نه سخاوت به هنگام اقبال دنيا، مال تو را نابود مىكند و نه آنگاه كه در مسير رفتن است بخل آن را حفظ مىنمايد.
اى يافته از فيض الهى صد خير
بايد كه رسد فيض تو پيوسته به غير
از فقر مترس رو به درويشان كن
كه اين است طريق أهل معنى در سير
پوشاننده عيوب 157- ثروت زياد، عيب را مىپوشاند در نتيجه آنگاه كه ثروتمند دروغ مىگويد، دروغش قبول مىشود.
158- بيچارگى به عقل شخص ضربه مىزند و خويشاوندان فقير فردى را كه عاقل است، نادان مىشمارند.
هركس كه شود مال جهان را صاحب
گويند كه صادق است و باشد كاذب
معروف به ابلهى است داناى فقير
با آنكه بود بر همه اقران غالب
بدترين همنشين 159- با تمام مشكلات پنجه نرم كردم و بر آن پيروز شدم و فقر با من مبارزه كرد و بر من پيروز شد.
160- اگر فقر را آشكار سازم رسوائى ببار مىآورد و اگر پنهانش گردانم از پاى درمىآورد. بنابراين زشت باد روى رفيقى كه نامش فقر است.
هر حادثهاى كه محنتش بسيار است
غالب شدهام بر آن و اينم كار است
جز فقر كه غالبست و گر فاش كنم
عار است و گر نهان كنم دشوار است
رزق با زرنگى بدست نمىآيد 161- اگر رزق دنيا از طريق زيركى، دانائى و عقل به چنگ مىآمد من بايد بيش از همه از رزق دنيا بهرهمند باشم.
162- بلكه رزقهاى مردم نصيب و قسمت است كه براثر لطف خدا به افراد مىرسد، حيله تلاشگران نتيجهاى ندارد.
گه مرتبه يافتن به ذاتش بودى
پيوسته به آسمان سر من بودى
اما چه عنان خلق در دست قضاست
گر نيست قضا سعى ندارد سودى
عقل سعادتآفرين است 163- بهترين نصيبى كه خدا به شخص مىدهد عقل اوست. از نعمتهاى خدا چيزى همرديف عقل يافت نمىشود.
164- آنگاه كه خدا عقل كسى را كامل كرد اخلاق و نيازمندىهاى او هم كامل مىگردد.
-
فَلَوْ كَانَتِ الدُّنْيَا تُنَالُ بِفِطْنَةٍ
وَ فَضْلٍ وَ عَقْلٍ نِلْتُ أَعْلَى الْمَرَاتِبِ
وَ لَكِنَّمَا الْأَرْزَاقُ حَظٌّ وَ قِسْمَةٌ
بِفَضْلِ مَلِيكٍ لَا بِحِيلَةِ طَالِبٍ
ستايش دانش و خرد كه سبب نجاتست و سعادت ابد
-
وَ أَفْضَلُ قَسْمِ اللَّهِ لِلْمَرْءِ عَقْلُهُ
فَلَيْسَ مِنَ الْخَيْرَاتِ شَيْءٌ يُقَارِبُهُ
إِذَا أَكْمَلَ الرَّحْمَنُ لِلْمَرْءِ عَقْلَهُ
فَقَدْ كَمُلَتْ أَخْلَاقُهُ وَ مَآرِبُهُ
يَعِيشُ الْفَتَى فِي النَّاسِ بِالْعَقْلِ إِنَّهُ
عَلَى الْعَقْلِ يَجْرِي عِلْمُهُ وَ تَجَارِبُهُ
يَزِينُ الْفَتَى فِي النَّاسِ صِحَّةُ عَقْلِهِ
وَ إِنْ كَانَ مَحْظُوراً عَلَيْهِ مَكَاسِبُهُ
يَشِينُ الْفَتَى فِي النَّاسِ قِلَّةُ عَقْلِهِ
وَ إِنْ كَرُمَتْ أَعْرَاقُهُ وَ مَنَاصِبُهُ
وَ مَنْ كَانَ غَلَّاباً بِعَقْلٍ وَ نَجْدَةٍ
فَذُو الْجِدِّ فِي أَمْرِ الْمَعِيشَةِ غَالِبُهُ
مدح علم و ادب و حمد عقل و حسب
-
لَيْسَ الْبَلِيَّةُ فِي أَيَّامِنَا عَجَباً
بَلِ السَّلَامَةُ فِيهَا أَعْجَبُ الْعَجَبِ
لَيْسَ الْجَمَالُ بِأَثْوَابٍ تُزَيِّنُهَا
إِنَّ الْجَمَالَ جَمَالُ الْعِلْمِ وَ الْأَدَبِ
لَيْسَ الْيَتِيمُ الَّذِي قَدْ مَاتَ وَالِدُهُ
إِنَّ الْيَتِيمَ يَتِيمُ الْعَقْلِ وَ الْحَسَبِ
امر به تحصيل آداب و منع از تفاخر به انساب
-
كُنِ ابْنَ مَنْ شِئْتَ وَ اكْتَسِبْ أَدَباً
يُغْنِكَ مَحْمُودُهُ عَنِ النَّسَبِ
فَلَيْسَ يُغْنِي الْحَسِيبَ نِسْبَتُهُ
بِلَا لِسَانٍ لَهُ وَ لَا أَدَبٍ
هر فيضى كه از خدا به ما شد واصل
عقل از همه خوبتر گردد حاصل
كامل كه كمال عقل و دانش دارد
باشد همه چيز او به غايت كامل
165- جوانمرد در ميان مردم با عقل زندگى مىكند، زيرا از طريق عقل، علم و تجربههاى وى بكار گرفته مىشود.
166- عقل صحيح، جوانمرد را در ميان مردم زينت مىبخشد، هرچند نگذارند كارهاى خود را انجام دهد.
167- كمعقلى جوان را در ميان مردم سرشكسته مىسازد، اگرچه از خاندانى شريف و يا صاحب مقام باشد.
عقل است امام و مقتدا در همه كار
بر عقل بود مدار دانش اي يار
آرايش مرد از خرد باشد و بس
و ز جهل تمام خلق را باشد عار
168- كسى كه از طريق عقل و شجاعت پيروز گرديد، خوشبخت در امر زندگى بر او پيروز مىگردد.
بخت است ستاره سعادت بر تو
بخت است كه كهنه را دهد رونق نو
هرچند كه حكمت و شجاعت خوبست
گر بخت نباشد همه اينها بد جو
يتيم حقيقي 169- بلاء در روزگار ما عجيب نيست بلكه سلامتى و آسايش از عجائب روزگار است.
170- زيبائى به لباسهائى كه تو را زينت مىدهد نيست. خوشگلى به زيبا بودن
علم و تربيت شخص است.
171- يتيم كسى نيست كه پدرش مرده باشد، يتيم حقيقي كسى است كه از عقل و شرف محروم باشد.
زينت نه به جامه است اي مرد خدا
در علم شود زينت مردان پيدا
از مرگ پدر نمىشود طفل يتيم
آن است يتيم كز خرد ماند جدا
امر به تحصيل و تربيت 172- فرزند هركس مىخواهى باش تربيت بياموز تا امتيازهاى علم و ادب از خويشاوند بىنيازت سازد.
173- كسى كه شخصيت خانوادگى دارد، بدون داشتن بيان و تربيت، خويشاوندانش براى او فائده ندارند.
174- جوانمرد كسى است كه بگويد من اينچنين هستم (و اين امتياز را دارم) نه اينكه بگويد پدرم چنين و چنان بود،
خواهى كه شوى خلاصه نوع بشر
بايد كه فراموش كنى نام پدر
در فضل و ادب كوش به ميدان هنر
از أهل كمال و معرفت گوى ببر
إِنَّ الْفَتَى مَنْ يَقُولُ هَا أَنَا ذَا
لَيْسَ الْفَتَى مَنْ يَقُولُ كَانَ أَبِي
نفى عوارض جسمانى و اثبات فضائل نفسانى
-
أَيُّهَا الْفَاخِرُ جَهْلًا بِالنَّسَبِ
إِنَّمَا النَّاسُ لِأُمٍّ وَ لِأَبٍ
هَلْ تَرَاهُمْ خُلِقُوا مِنْ فِضَّةٍ
أَمْ حَدِيدٍ أَمْ نُحَاسٍ أَمْ ذَهَبٍ
هَلْ تَرَاهُمْ خُلِقُوا مِنْ فَضْلِهِمْ
هَلْ سِوَى لَحْمٍ وَ عَظْمٍ وَ عَصَبٍ
إِنَّمَا الْفَخْرُ لِعَقْلٍ ثَابِتٍ
وَ حَيَاءٍ وَ عَفَافٍ وَ أَدَبٍ
تحسين سكوت و ستايش خاموشى
-
أَدَّبْتُ نَفْسِي فَمَا وَجَدْتُ لَهَا
بِغَيْرِ تَقْوَى الْإِلَهِ مِنْ أَدَبٍ
فِي كُلِّ حَالاتِهَا وَ إِنْ قَصُرَتْ
أَفْضَلَ مِنْ صَمْتِهَا عَنِ الْكَذِبِ
وَ غِيبَةِ النَّاسِ إِنَّ غِيبَتَهُمْ
حَرَّمَهَا ذُو الْجَلَالِ فِي الْكُتُبِ
إِنْ كَانَ مِنْ فِضَّةٍ كَلَامُكِ يَا
نَفْسُ إِنَّ السُّكُوتَ مِنْ ذَهَبٍ
تنبيه بر ترك جواب اراذل
-
سَلِيمُ الْعِرْضِ مَنْ حَذَرَ الْجَوَابَا
وَ مَنْ دَارَ الرِّجَالَ فَقَدْ أَصَابَا
وَ مَنْ هَابَ الرِّجَالَ تَهَيَّبُوهُ
وَ مَنْ يُهِنِ الرِّجَالَ فَلَنْ يُهَابَا
اظهار آثار حلم از كمال كياست و علم
-
وَ ذِي سَفَهٍ يُوَاجِهُنِي بِجَهْلٍ